مقاومت اسلامی ؛ از تاثیرگذاری بر تحولات تا توزان سیاسی و نظامی
بی تردید امروز جنبش های اسلامی در منطقه توانسته اند ادبیات سیاسی را تغییر دهند . ادبیاتی که رژیم صهیونیستی را اسطوره شکست ناپذیری می دانست . اما برای رسیدن به این تاثیرگذاری ، جنبش های مقاومت چه فرایندی را پشت سرنهادند تا امروز به این پختگی سیاسی و نظامی برسند ؟ پرسشی که پاسخ به آن را باید در تحولات 1978 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد.
بی تردید امروز جنبش های اسلامی در منطقه توانسته اند ادبیات سیاسی را تغییر دهند . ادبیاتی که رژیم صهیونیستی را اسطوره شکست ناپذیری می دانست . اما برای رسیدن به این تاثیرگذاری ، جنبش های مقاومت چه فرایندی را پشت سرنهادند تا امروز به این پختگی سیاسی و نظامی برسند ؟ پرسشی که پاسخ به آن را باید در تحولات 1978 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد.
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، جنبش های عربی که تنها با تکیه و اعتماد به قومی گرایی و پان عربیسم مبارزه می کردند در پی شکست های زیاد ( 1973 ، 1967 ، ) از اسرائیل دچار یاس و سرخوردگی شده بودند و هیچ الگو و مدلی نیز برای ادامه مبارزه در برنامه آنان نبود. نبود انگیزه های معنوی و دینی نیز روند را بجایی رساند که زمینه برای عادی سازی روابط با اسرائیل فراهم شد. چرا که این جنبش ها هیچ افقی برای ادامه مبارزه نداشتند و از سویی مردم فلسطین و منطقه نیز اعتماد خود را به آنان از دست دادند . چرا که از سویی ارزشهای دینی آنان جایگاهی در مبارزه نداشت و برخی از این گروهها به اردوگاه شرق و غرب وابسته بودند که تشکیلات خودگردان مصداق بارز وابستگی به غرب بود و امروز نقش آن در تقویت اردوگاه سازش خلاصه شده است .
پیروزی انقلاب اسلامی و جنبش های مقاومت
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، تحول جدیدی در منطقه ایجاد شد . و اساس نگرانی های غرب و اسرائیل نیز از انقلاب ایران در ویژگی ایدئولوژیک بودن آن تفسیر می شود . انقلابی که در درون مرزها نماند و از پیش از پیروزی نیز برنامه و نقشه راه خود را ترسیم کرده بود . به مفهوم دیگر ، جایگاه عقیدتی و سیاست خارجی انقلاب پیش از پیروزی در اندیشه های بنیانگذار انقلاب تعریف شده بود. برهمین اساس مدل جدیدی در برابر ملتهای منطقه قرار گرفت . اعتماد به باورهای بومی و اندیشه های اسلامی برای اداره و مدیریت و نیز مقابله با دشمنان ، ادبیات جدیدی را در بین مردم ایجاد کرد. مدل سازش کنار رفت و مردم اعتماد خود را به جریانهای سازشکار از دست دادند.
گروههای مقاومت در فلسطین مانند حماس و جهاد با پسوند اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. مقاومت اسلامی لبنان نیز از همین دست بود که تاثیرپذیری و همخوانی بیشتری داشت. در بیشتر این جنبش ها روش جدیدی برای مقابله با رژیم صهیونیستی که بر اسلام سیاسی و عملی استوار بود ، ایجاد شد . روشی که مدل اسلام اخوانی و امریکایی را کنار گذاشت و همین الگوی اصیل ، برخی کشورهای عربی را به کناره گیری از ایران واداشت . و می توان نگرانی عمیق آنان را از گسترش این الگو درک کرد و تحولاتی که این روزها در بحرین و یمن در کنار مرزهای سعودی رخ می دهد ، توجیه این نگرانی هاست .
تنزل سطح آرمان ملتهای منطقه با سازش
آنچه در این میان رخ داد این بود که ملتهای منطقه به جریانهای سازشکار دیگر اعتمادی نداشتند. نتیجه تمامی قرارداد های سازش این شد که آنان آرمان های خود را یکی پس از دیگری از دست می دادند . تا جایی که فلسطیینی ها که روزی برای تشکیل دولت مستقلب به پایتختی بیت المقدس و بازگشت آوارگان و مرزهای مستقل گفتگو می کردند امروز برای پایان شهرک سازی آن هم در مناطق 1967 گفتگو می کنندو اسرائیل به هیچ یک از تعهدات خود در قراردادهایی که تمام مفاد آن به نقع رژیم صهیونیستی بوده است ، پایبند نبوده است . از این رو مدل مقاومت در برابر الگوی سازش موفق بنظر می رسید بویژه اینکه این اعتقاد نیز وجود داشت که همین درخواست برای گفتگو نیز به دلیل افزایش اهرم مقاومت در عرصه میدانی انجام گرفته است .
مقاومت اسلامی از سنگ تا موشک
انتفاضه و قیام های مردمی که باسنگ آغاز شد ، وارد فرایند تکامل شد و اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل را از بین برد. اسرائیل آن اسرائیلی نبود که بدون نگرانی از پیامدهای کشتار و جنگ با آسودگی سپری کند. این رژیم می داند که امروز باید هزینه و تاوان هر کشتار و حمله ای را بپردازند . بویژه اینکه در سال 2006 در جنگ سی و سه روزه این مفهوم را درک کرد. امروز مقاومت توانسته است یک توازن سیاسی و نظامی در منطقه ایجاد کند. موشک های مقاومت امروز عمق امنیتی و راهبردی اسرائیل را در دسترس دارند . دستاوردهای مقاومت نیز از سال 2000 با عقب نشینی رژیم صهیونیستی از لبنان آغاز شد و در سال 2006 لبنان ، و 2008 غزه (22 روزه ) به اوج خود رسید .