اسرائیل در خطرناکترین وضع خود به سر میبرد
یک تحلیلگر مطرح عرب تاکید کرد کسی که گمان میکند رژیم صهیونیستی میتواند تصمیم جنگ در منطقه را بدون مشارکت مستقیم آمریکا اتخاذ کند، دچار توهم است، این رژیم در بدترین و دشوارترین شرایط خود به سر میبرد.
ابراهیم الامین*
از شامگاه تشکیل رژیم اسرائیل و در دهههای بعد از آن، ما اعراب خود را در جایگاه مسئولیت اخلاقی در قبال تکذیب یا تاکید یا اعلام موضع قاطع و جدی در قبال جنایاتی قرار دادیم که غرب در حق یهودیان پیش از جنگ جهانی دوم و در جریان آن مرتکب شده بود، این جایگاهی بود که هیچ کس ما را مکلف به آن نکرده بود و البته نه در چارچوب صلاحیت و وظیفه ما بود و نه ما در این زمینه مسئولیت مستقیم داشتیم.
دلیل این جملات که بیان شد، این است که رژیم دشمن(صهیونیستی) امروز در خطرناکترین مرحله در تاریخ خود به سر میبرد، اسرائیل به مرحله انتقال از دوران «دولت ابدی» به زمانه دولتی که بی تردید سرنگون میشود، وارد شده است به خاطر اینکه عملیاتی در این حجم مستلزم تلاشهای گسترده و جنگهای گسترده و فراگیری است، دشمن قبل از غرب به سر و هم کردن داستان مظلومیت یهودی برای بار دیگر پناه خواهد برد در نتیجه ما برای نخستین و آخرین بار در مقابل وظیفه پاسخگویی به این پرسش هستیم که کدام راه حل ممکن است برای مسئله یهودیان در کشورهای ما وجود داشته باشد که این مسئله به تصمیم برچیده شدن و نابودی رژیم اسرائیل مرتبط باشد؟
برای اینکه مسئولیت آنچه را که برخی ظلم در حق یهودیان ساکن اسرائیل(فلسطین اشغالی) قلمداد میکنند، بر گردن خود نیندازیم، هنگامی که دولت امروزی آنها نابود شود، بازگشت به موضع راحت و ساده و شفاف نافع و سودمند است: غرب استعماری چه با پیشینه صلیبی یا مذهبی یا پشینیه سرکوبگری تمامیتخواه مسئول اول و آخر آن چیزی است که بر سر یهودیان در اروپا آمده است و همچنین مسئول دستیابی به راه حلی برای بحران یهودیانی است که فلسطین را ترک خواهند کرد، اما مسئولیت ما، ایجاد چارچوب منظم برای دولتی است که صاحبان اصلی فلسطین زندگی میکنند که ممکن است ساکنان فعلی هم پس از انتخاب نظام جدید حکومتی دولت فلسطین در آن باقی بمانند، دولتی که حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداده یا حرفی از نامش کم نشده باشد.
آن کس که گمان کند رژیم صهیونیستی بتواند تصمیم جنگ در منطقه را بدون مشارکت مستقیم آمریکا اتخاذ کند، در توهم به سر میبرد. آیا این مسئله هذیانگویی است آن طور که طرفهای جریان شکست خورده میگویند؟
در میان ما هستند کسانی که هرگز خواهان پایانی برای اسرائیل نیستند در نتیجه هیچ فایده و سودی از سوی آنها وجود ندارد و بحث و جدل با آنها درباره ضرورت فداکاریهای بزرگی که برای بازپس گیری فلسطین صورت خواهد گرفت، تا زمانی که آنها، چنین فداکاریهایی را صرفا خودکشی قلمداد میکنند، فایدهای نخواهد داشت.
اسرائیل امروز به سبب آنکه توانمندیهای تهاجمی و دفاعیاش و نیز در سطح نظامی و سیاسی دچار روند فرسایشی و ضعف شده، در روزهای نگرانی بزرگ به سر میبرد، برای نخستین بار در تاریخش، اسرائیل امروز به پایگاههای نظامی آمریکایی در سرزمین غصب شده فلسطین و پایگاههای حمایتی آمریکا در چند ده کیلومتری یا چند صدر کیلومتری مرزهای شمالی و جنوبی نیاز دارد، همچنانکه به حضور نظامی مستقیم آمریکا برای حمایت از خود در برابر دشمنانش نیازمند است. فراتر از این مسائل، رژیم اسرائیل نه تنها به توافقات صلح- دیگر امکان توجیه توافقات صلح وجود ندارد- بلکه به همکاریای نیازمند است که چتر سیاسی برای نفوذ به عقل و فکر عربی ایجاد کند.
پس از کاهش و افول نقش ترکیه، مصر، اردن و مغرب در حمایت از آنچه «حق وجودی اسرائیل» خوانده میشود، امروز اسرائیل برای مشارکت و همکاری مستقیم با پادشاهی سرکوبگری و عقب ماندگی و واپس گرایی در جزیره العرب تلاش میکند که آخرین شبه امپراطوری در سرزمینهای ماست تا شاید از طریق سازش با سعودی نه تنها به آن کمک کند مقبولیت اسلامی به دست آورد تا به بقایش کمک کند بلکه از اعراب به طور مستقیم برای رویارویی با دشمنانش که ایران رهبری آنها را برعهده دارد، استفاده کند.
وضعیت دشوار اسرائیل فقط ناشی از افزایش قدرت دشمنانش نیست، بلکه به خاطراین است که دیگر برتری اخلاقی حتی برای شهروندانش ندارد، چراکه جنگهای طولانیاش، ارتش این رژیم را به مشتی آدمکش تبدیل کرده و این افراد ملزم هستند برای بقای رژیم اسرائیل وحشیانهترین اقدامات را انجام دهند. با این حال هر بار در مانورهایشان با شکافهای خطرناکی خارج میشود که احتمال شکست در هر جنگ آتی را مطرح میکند، همچنین زیرساختها و بافت اجتماعی رژیم دچار ضعف و سستی شده است، چرا ساکنان این رژیم میدانند به عنوان ستون ارتش خود، امور دیگر مانند سابق نیست و تمام رزمایشهای یک دهه اخیر، بیشتر در زمینه دفاعی بوده تا تهاجمی و حتی مانور دادن درباره عملیات نظامی بزرگ، با هدف «دور کردن خطر» بوده نه از بین بردن آن و همه این مسائل کافی است تا در ذهن و فکر اسرائیلیها این مسئله انباشته شود که شکست، شکست میآورد.
امروز دیگر اسرائیل قادر نیست که تصمیمی را به تنهایی اتخاذ کند و آن کس که گمان کند دولت این رژیم یا نهادهای نظامی و امنیتیاش میتوانند تصمیم جنگ در منطقه را بدون موافقت و پوشش و همکاری مستقیم آمریکا اتخاذ کند، در توهم به سر میبرد. به همین سبب سران دشمن بدون هرگونه تعلل و درنگ تلاش میکنند دولت آمریکا را متقاعد کنند که همین امروز و نه فردا به دشمنان اسرائیل حمله کند و معتقدند چنین حملهای همان طور که به نفع اسرائیل است، در راستای منافع آمریکا قرار دارد و چه بسا اسرائیل، پادشاهی آل سعود را تنها طرفی در جهان میبیند که در این دغدغه با آن شریک هستند، چرا که این دیوانگان خود را در جایگاه اسرائیلی قرار دادهاند.
تمام این نگرانیها بر روند تحولات طی ماهها و هفتههای گذشته حاکم بوده که در تحرکات پیاپی برای کسب آمادگی نظامی که اجازه ورود به جنگ گسترده در شمال و جنوب را به دشمن(رژیم صهیونیستی) بدهد، نمایان است و همچنین تلاش برای اینکه آمریکاییها را برای ورود به جنگ سیاسی و اقتصادی بر ضد دشمنان اسرائیل در منطقه متقاعد کنند و نیز کشورهایی مانند عربستان سعودی را برای برداشتن گامهای بزرگ به سمت این رویارویی و جنگ ترغیب کند. ذهن و فکر دشمن(رژیم صهیونیستی) این است که دخالت آمریکا، با قدرت مانع بازدارندهای در برابر دشمنانش ایجاد خواهد کرد و مشارکت عربستان سعودی، جنگ آتی را جنگی که بر یک گروه از اعراب طرفدار فارس از یک مذهب سیاسی یا دینی مخالف اجماعی متمرکز باشد، قرار خواهد داد که غرب و اسرائیل معتقدند عربستان سعودی قادر است به نمایندگی از این اجماع صحبت کند.
آنچه گفته شد به این معنا نیست که لشگرهای نظامی انبوهی در مرزهایی سوریه و لبنان صف کشیدهاند تا با این حرف ذهن و فکر مردم آشفته شود، اما به هر حال یک تصمیمگیری سیاسی خاص منجر به آمادگی تهاجمی میشود و تقویت فعالیت اطلاعاتی در سوریه، لبنان، فلسطین وعراق همگام با آن انجام میشود تا یک تصویر واضح و شفاف از واقعیت دشمنان به وجود آید که این مسئله با تصمیمات دولت آمریکا و اقدامات عملی نظامیان آمریکا در سوریه و عراق همراه است، همچنانکه فضایی وجود دارد که با تلاشهای آمریکا از طریق همکاری با عربستان سعودی، مصر و امارات برای دست زدن به یک اقدام نمایشی همراه است که منجر به تشکیل دولت فلسطینی اما دولتی بدون محتوا شود که نه مرز نهایی دارد نه حاکمیت مستقل و نه گذرگاههای آزاد و نه حقی برای فلسطینیهایی که تمایل به زندگی در سایه این دولت داشته باشند، قائل است.
در پایان این تحلیل آمده است : برخی معتقدند که دشمن به تنهایی قادر به رویارویی و جنگ(با محور مقاومت) است ، این افراد گمان میکنند، اگر آمریکا و عربستان سعودی هم با آن همراه شوند، شرایط بیشتر به نفعش میشوند، برخی میخواهند به سمت بحث و جدل بیهوده درباره برتر بودن این گزینه یا آن گزینه برای بازپس گیری حقوق، ما را سوق دهند، ولی برخی در میان ما هستند که حتی یک دقیقه را تلف نمیکنند بلکه با تمام قدرت و تجربه و آگاهی برای لحظهای آماده میشوند که داد و فریاد بالا رود و حتما داد و فریاد کسانی خواهد بود که ساکنان نامشروع رژیم نامشروعی به نام اسرائیل هستند.
سردبیر روزنامه الاخبار