نکات مثبت و منفی طرح صلح اشرف غنی برای افغانستان
کارشناسان افغانستان معتقدند تا زمانی که امور این کشور به دست خود افغانها سپرده نشود و قدرت های غربی نظیر آمریکا از خواست افغانها حمایت نکنند نمی توان انتظار بهبود اوضاع در این کشور را داشت.
عبدالحمید بیاتی: پرونده افغانستان و آینده این کشور با توجه به تحولات در حال انجام در داخل آن نه تنها یک موضوع مهم منطقهای است بلکه یک موضوع با اهمیت بسیار بالای بینالمللی نیز بشمار میرود و تلاش برای برگزاری کنفرانس استانبول نیز در همین راستا انجام میشود.
در شرایطی که تلاش برای برگزاری کنفرانس استانبول در جریان است و نماینده آمریکا نیز در روزهای اخیر به کشورهای منطقه سفر کرده و با چهرههای سرشناس زیادی در این رابطه دیدار کرد، «محمد اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان از طرحی سه مرحلهای برای صلح رونمایی کرد که قرار است در کنفرانس استانبول در مورد این طرح صلح بحث و تبادل نظر صورت گیرد.
بر اساس جزئیاتی که از این طرح صلح منتشر شده، اشرف غنی در صدد است تا پیش از برگزاری انتخابات در افغانستان با گروه طالبان به توافق برسد و آتشبس دائمی حاصل شود.
این طرح نشان میدهد که در فاز نخست، اشرف غنی خواستار دستیابی به اجماع در مورد توافق سیاسی و استقرار آتشبس با نظارت سازمانهای بینالمللی است.
فاز دوم شامل برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و استقرار «دولت صلح» و نیز اجرای ترتیبات حرکت به سوی نظام سیاسی جدید خواهد بود.
ترسیم چارچوب قانون اساسی، استقرار مجدد پناهندگان و طرح توسعه نیز به عنوان فاز سوم و پایانی طرح پیشنهادی اشرف غنی در نظر گرفته شده است.
برای تحلیل بهتر این طرح صلح و همچنین تحولات مربوط به افغانستان میزگردی مجازی با حضور «داوود عرفان» رئیس سابق دفتر هرات انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان و «محمد حسن جعفری» دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان ترتیب دادیم.
شرکت کنندگان در این جلسه در خصوص ارزیابی خود از طرح صلح اشرف غنی این طور پاسخ دادند:
«محمد حسن جعفری»: طرح سه مرحلهای که رئیس جمهور ارائه کرده و شامل برقراری آتش بس، برگزاری لویی جرگه و انجام انتخابات زود هنگام است میتواند نقطه مثبتی برای رسیدن به صلح باشد.
در این خصوص باید گفت از آنجا که این طرح یک طرحی داخلی است میتواند مشکلات موجود در افغانستان را بهتر پوشش بدهد؛ زیرا با توجه به اینکه کشورهای خارجی با آداب، رسوم و فرهنگ افغانستان آشنا نیستند طرحهای ارائه شده از سوی آنها نیز نمیتواند طرحی جامع و تضمین کننده خروج افغانستان از وضعیت فعلی باشد.
«داوود عرفان»: نکته مهم درباره این طرح صلح آن است که مردم افغانستان پیشتر نیز شاهد ارائه چنین طرحهایی بودهاند. در این طرح صلح تلاش شده جملات به گونهای استفاده شوند تا مردم این طور احساس کنند که حاکمیت به دنبال دفاع از حقوق آنها است. در واقع غنی تلاش کرده تا با استفاده از مفاهیم و جملات مثبت مردم افغانستان را با این طرح همراه کند.
نکاتی که در این طرح صلح مطرح شده آرزوی هر شهروندی است اما سوال اساسی این است که آیا خود آقای اشرف غنی و دولت ایشان در زمان زمامداری به این موارد معتقد بوده یا خیر.
ابعاد داخلی طرح صلح اشرف غنی
به گزارش مهر، شرکت کنندگان در این نشست در خصوص تحلیل بخشهای مختلف طرح صلح اشرف غنی، این طور اعلام نظر نمودند:
عرفان: در خصوص طرح صلحی که از سوی آقای اشرف غنی منتشر شده و در اختیار رسانهها قرار گرفته باید گفت هر یک از سه بند این طرح صلح خود دارای ابعاد مختلفی هستند. در بعد داخلی اشرف غنی هیچ طرحی برای تمرکز گرایی زیادی که در افغانستان وجود دارد ارائه نکرده است. در خصوص توزیع و انتقال قدرت نیز راهی به جز انتخابات پیشنهاد نشده که البته باید گفت در سالهای گذشته نظام انتخابات با توجه به اعتراضاتی که به نتایج انتخابات افغانستان وجود داشته نشان داده نظام کارآمدی نیست. نکته دیگر آنکه در حدود ۲۵ طرح صلح به شورای عالی صلح ارسال شده که در ۱۷ مورد آن بر نظام تمرکززدایی تاکید شده و این در حالی است که یکی از مشکلات موجود در افغانستان همین نظام تمرکززدایی است.
استاد جعفری: از آنجا که طرح اشرف غنی یک طرحی داخلی است میتواند مشکلات موجود در افغانستان را بهتر پوشش بدهد؛ زیرا با توجه به اینکه کشورهای خارجی با آداب، رسوم و فرهنگ افغانستان آشنا نیستند طرحهای ارائه شده از سوی آنها نیز نمیتواند طرحی جامع و تضمین کننده خروج افغانستان از وضعیت فعلی باشد
باید گفت که صرف استفاده از مفاهیم شیک و زیبا نمیتوان مشکلات داخلی افغانستان را حل کرد. برای مثال بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران نفوذ، بحران مشارکت و تبعیض موجود در افغانستان که متأسفانه در طرح صلح اشرف غنی راهکاری برای حل این بحرانها دیده نمیشود.
نکته دیگر آنکه تمامی آنچه که آقای غنی در این طرح صلح از آن صحبت کرده حرفهایی هستند که در سالهای گذشته شنیدهایم؛ موردی همچون دعوت از طالبان برای پیوستن به قدرت در حالی که همه میدانند اگر قرار بود طالبان به قدرت بپیوندد نیازی به این همه جنگ و خونریزی نبود. فکر نمیکنم این طرح بتواند رضایت طالبان را جلب کند بخاطر آنکه اگر طالبان همه قدرت را نخواهد دست کم به بخش اعظمی از آن چشم دوخته و این در حالی است که در طرح صلح اشرف غنی، طالبان به نیرویی شبیه نیروهای حکمتیار تبدیل میشود که در درون مناسبات دولتی ادغام شود. نکته مهم دیگر آن است که به نظر میرسد کل طرح به گونهای ترسیم شده که حضور اشرف غنی در قدرت تضمین شود و این در حالی است که اغلب جریانهای سیاسی تاکید دارند یکی از مشکلات اساسی افغانستان حضور ایشان در قدرت است.
استاد جعفری دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان در تحلیل ابعاد داخلی طرح صلح اشرف غنی گفت: در بعد داخلی این طرح باید گفت برقراری آتش بس یک نکته کلیدی در هر طرح صلحی است و اگر افغانستان میخواهد به سمت ثبات پیش برود باید در ابتدا آتش بس در آن برقرار شود و با توجه به اینکه طالبان به اقدامات خود ادامه میدهد میتوان نتیجه گرفت که این گروه خواستار برقراری آتش بس نبوده و خواهان صلح نیست.
در خصوص موضع طالبان باید گفت که این گروه هیچ حرفی برای گفتن ندارد و اگر خواهان مشارکت در قدرت است ما مشکلی با آن نداریم اما باید این مشارکت از طریق دموکراسی و شرکت در انتخابات باشد. نمایندگان طالبان در انتخابات شرکت کنند و اگر مردم افغانستان به آنها رأی دادند ما نیز حضور آنها را در قدرت میپذیریم.
نکته این است که طالبان به چیزی کمتر از برقراری «امارت اسلامی» راضی نیست اما باید گفت آنچه طالبان به دنبال آن است امارت اسلامی نیست بلکه تفکرات یک گروه واپسگرا است.
در خصوص انتخابات نیز با توجه به آنکه اشرف غنی گفته در انتخابات بعدی نامزد نخواهد شد این امر میتواند نکتهای مثبت برای برون رفت از وضعیت فعلی باشد.
ابعاد منطقهای
دکتر داوود عرفان در تحلیل ابعاد منطقهای از طرح صلح رئیس جمهور افغانستان این طور اظهار نظر کرد: در بحث دوم یعنی بعد منطقهای طرح صلح اشرف غنی، باید گفت یکی از مشکلات اصلی افغانستان وضعیت «خط دیورند» (خط مرزی) با پاکستان است. خود آقای اشرف غنی از این خط مرزی به عنوان خط فرضی یاد میکند، مشخص است که اگر منطقه بخواهد از وضعیت فعلی عبور کرده و به یک وضعیت باثبات تری برسد این امر نیازمند اقدامات همه کشورهای منطقه است.
نکته دیگر اینکه در این طرح اصلاً مشخص نیست که در آینده رقابت هند و پاکستان بویژه در افغانستان به چه شکلی خواهد بود و موضع دولت در این رابطه چیست. مشکل آمریکا با کشورهای همسایه افغانستان به چه شکل خواهد بود، رابطه افغانستان با کشورهای همسایه چگونه تعریف میشود، موضوع حمایت برخی در منطقه از گروههای تروریستی به چه صورت خواهد بود و اینکه چه مکانیسمی برای این امر وجود دارد که دولت بعدی افغانستان با مشارکت کشورهای منطقه از وضعیت فعلی گذر کرده و به وضعیت با ثبات تری برسد.
استاد جعفری نیز در این رابطه گفت: در بعد منطقهای نیز ما از کشورهایی مثل پاکستان و برخی کشورهای عربی میخواهیم که حمایت خود از طالبان را قطع کرده و سعی در ارزش افزایی برای این گروه نداشته باشند تا مشکل دیگری به مشکلات افغانستان اضافه نشود. اگر این کشورها حمایت خود را از طالبان قطع کنند این گروه حرف زیادی برای گفتن نخواهد داشت.
ابعاد بینالمللی
دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان در تشریح دیدگاه خود در خصوص بعد بینالمللی طرح صلح اشرف غنی گفت: در بخش بینالمللی نیز ما از کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا میخواهیم که به خواست مردم افغانستان احترام بگذارند. آمریکا اگر خواهان خروج آبرومندانه از افغانستان است باید به خواست مردم این کشور احترام بگذارد و اجازه دهد تا خود مردم افغانستان برای آینده تصمیم بگیرند و خواست خود را بر مردم ما دیکته نکنند.
دکتر داوود عرفان: به هیچ وجه منطقی نیست که رقابت قدرتهای جهانی در بخشهای مختلف بویژه منطقه آسیای میانه که افغانستان گلوگاه آن محسوب میشود را با سطحینگری تحلیل کنیم
از سازمان ملل و شورای امنیت نیز میخواهیم که اجازه دهند تا خود افغانها برای کشورشان تصمیم بگیرند و کنترل امور همچون کنترل پروازها را به خود افغانها واگذار کنند. بهتر است سازمان ملل تلاش خود را معطوف حمایت از صلح افغانستان و یکپارچگی آن کند و نه پاره پاره شدن افغانستان.
رئیس دفتر هرات انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان نیز در این رابطه گفت: در بخش سوم که بخش جهانی طرح صلح است، شاهد نوعی خواهش از سوی اشرف غنی برای کسب حمایت قدرتهای جهانی از این طرح هستیم. به هیچ وجه منطقی نیست که رقابت قدرتهای جهانی در بخشهای مختلف بویژه منطقه آسیای میانه که افغانستان گلوگاه آن محسوب میشود را با سطحینگری تحلیل کنیم. مواردی مانند حضور قدرتمند چین در منطقه، راه ابریشم، بازگشت دوباره روسیه به بازی قدرت، قدرتهای منطقهای نظیر هند، ایران و پاکستان را نمیتوان به سادگی تحلیل کرد.
نکته دیگر موضوع بی طرفی است که در این طرح به آن اشاره شده است. موضوع این است که این بی طرفی به چه شکلی باید باشد؟ آیا بی طرفی صرفاً از طرف افغانستان است یا آنکه کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی نیز به این بی طرفی پایبند هستند؟ به نظر من وقتی صحبت از بی طرفی میشود باید وضعیتی نظیر آنچه سوئیس یا بلژیک دارند رخ بدهد. به نظر من دستگاه دیپلماسی افغانستان نه اراده و نه نیروی لازم برای ایفای نقش در معادلات منطقهای را ندارد.
کنفرانس صلح استانبول
دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان درباره ارزیابی خود از کنفرانس استانبول نیز گفت: در خصوص نشستی که قرار است در ترکیه برگزار شود نیز باید بگویم که بهتر بود ترکیه با دعوت از احزاب قدیمی و ریشه دار افغانستان و شنیدن طرحهای آنها امکان مشارکت همه گروههای فکری را در این نشست فراهم میکرد. اینکه ترکیه فقط از چند گروه مورد علاقه خود برای نشست افغانستان دعوت کند نمیتواند مثمر ثمر باشد.
البته باید گفت از آنجا که ترکیه کشوری مسلمان است ما برگزاری این نشست را در آن مثبت میدانیم اما با این وجود ترکیه باید دست کم در مورد دو موضوع روشنگری کند یکی آنکه این کشور عضو ناتو است و با توجه به حضور این پیمان نظامی در افغانستان باید دید نگاه ترکیه به حضور نظامیان خارجی در افغانستان چیست؟
نکته دیگر اینکه ترکیه باید این امر را روشن کند که آیا این نشست در چارچوب سیاستهای سازمان ملل برگزار میشود یا آنکه سازمان ملل بازیچه بوده و از آن استفاده ابزاری شده و ترکیه بنا به خواست آمریکا این نشست را برگزار میکند.
به نظر من اگر این نشست به تعویق بیفتد مثمرثمرتر خواهد بود چون به نظر میرسد پافشاری برای برگزاری آن در موعد مقرر خواست آمریکا است و نه افغانستان.
دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان در ادامه گفت: ما طرحهای جامعی برای صلح در افغانستان داریم که حاضریم این طرحها را در اختیار هر کشور و یا گروهی که به دنبال برقراری صلح در افغانستان است حتی آمریکا قرار دهیم.