تردید به حسن نیت اردوغان!
در ماجرای انتقال سفارت آمریکا به قدس و نشست سازمان همکاری اسلامی نیز بیشتر او تلاش کرد تا زمینه موفقیت خود را در عرصه سیاسی آینده ترکیه تضمین کند. همین موضوع است که برخی تحلیلگران را نسبت به حسن نیت رئیس جمهور کنونی ترکیه مردد می کند
مهدی عزیزی : کمتر کسی است که واکنش اردوغان در اجلاس سال ۲۰۰۸داووس را به یاد نداشته باشد. وی که در آن زمان نخست وزیر ترکیه بود در اعتراض به رفتارهای رژیم صهیونیستی در غزه و کشتار کودکان در لحنی تند با شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونیستی ، اجلاس را ترک کرد.
اردوغان با این کار برای مدتی قهرمان شد . واقعیت هم این بود که در سایه سکوت دردناک و خیانت سران عربی، این نوع واکنش اردوغان بی مانند بود. دست کم فلسطینی ها چنین انتظاری را از او و دیگر حکام اسلامی نداشتند که همزمان با حمایت از فلسطین روابط دوستانه ای هم با اسراییل تدارک دیده بودند.
آخرین رهبری که فلسطینی ها به یاد دارند که از آنها در برابر اسرائیل حمایت کرده بود شاید جمال عبدالناصر بود هر چند تکیه زیاد وی به ملی گرایی عربی و دوری از بسترهای اسلام خواهی ملتش نتوانست او را در مسیر ازاد سازی فلسطین موفق گرداند. البته تفاوت میان عبدالناصر دهه 60 قرن بیستم و اردوغان دهه دوم قرن 21 در این است که عبدالناصر برای «رهایی فلسطین» با اسراییل جنگید اما اردوغان برای «زندگی مسالمت آمیز در کنار اسراییل» با این رژیم در فضای سیاسی سرشاخ شده است.
از سویی برخی هم در آن زمان از خود می پرسیدند چرا ایران با وجود این همه حمایت رهبران و مردم آن از فلسطین تا این اندازه مطرح نشد؟ البته این پرسش بیشتر یک شُبهه و ابهام برای اعتبار زدایی از ایران بود تا چیز دیگر. واقعیت این است که از ایران انتظاری جز این هم نبود و حمایت ایران چیز جدیدی نبود تا برای برخی شگفتی ساز شود. بعبارتی حضور و حمایت ایران در تمامی رویدادهای سیاسی و میدانی فلسطینی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز یک راهبرد تغییر ناپذیر است و ذات سیاست های ایران را تشکیل می داد نه آنکه بخشی از سیاست های تاکتیکی آن باشد. جمهوری اسلامی ایران طی سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران هیچ گاه به فلسطین به عنوان یک ابزار برای نزدیکی یا دوری به و از فرد، جریان و یا قدرت بیگانه ای نگاه نکرد و نخواهد کرد بلکه همواره فلسطین را معیار سنجش میزان پایبندی کشورهای عربی و اسلامی به تعالیم اسلام و مسائل مبتلا به ان نگریست.
موضوعی که اردوغان بخوبی توانست از آن بهره گیرد و بیش از آنکه راهبرد سیاست های آنکارا باشد بعنوان تاکتیکی برای امتیازگیری تبدیل شد. یک بار برای عضویت در اتحادیه اروپا و بار دیگر برای امتیاز گیری سیاسی.
اردوغان مدل جدیدی را داشت به جهان اسلام معرفی می کرد که معتقد بود هم می توان با اسرائیل مخالفت کرد و هم سفیر آن را به رسمیت شناخت. مدل اردوغان براساس سکولاریسم این نوید را می داد که در کنار انتقادات شدید به اسرائیل می توان با آن مانور نظامی مشترک برگزار کرد و در عین حال محبوب فلسطینی ها و افکار عمومی داخل هم بود.
در ماجرای انتقال سفارت آمریکا به قدس و نشست سازمان همکاری اسلامی نیز بیشتر او تلاش کرد تا زمینه موفقیت خود را در عرصه سیاسی آینده ترکیه تضمین کند. همین موضوع است که برخی تحلیلگران را نسبت به حسن نیت رئیس جمهور کنونی ترکیه مردد می کند. تردیدی که با گذشت تحولات سیاسی داخلی ترکیه و منطقه رنگ و بوی بیشتری به خود می گیرد. و شاید برای همین است که برخی معتقدند این رفتارهای اردوغان برای کسب آرا در انتخابات ۲۴ ژوئن ریاست جمهوری سال جاری درترکیه است.