دشمنی با ملت ایران؛ از کودتای آیزنهاور تا مذاکره ترامپ!

 

بیست و هشتم مرداد سالروز کودتا در ایران به سال 1332 است. در این روزنیروهای سازمان امنیت مرکزی امریکاCIA  و سازمان اطلاعات و امنیت انگلیس SIS   با فرماندهی یک افسر امریکایی با نام کامنت روزولت، در یک کودتای خونین، دولت قانونی محمد مصدق را سرنگون و محمدرضا پهلوی را که به رم گریخته بود به راس هرم قدرت در ایران به عنوان شاه برگرداند.

 

 رمز کودتا  " عملیات آژاکس" بود. مقدمه کودتا هم  مدیریت نوعی تحریم علیه ایران تا از منافع و درآمدهای نفت محروم باشد، ایجاد شکاف در بین شخصیت های سیاسی، نظامی، فرهنگی و مذهبی و جدا سازی آنها از صف مصدق و نیز مدیریت آشوب های داخلی با کمک اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری(شعبان بی مخ) و معروفه های چون سکینه قاسمی( پری بلنده) از طریق سرریز کردن دلار در بین این اشخاص بود.

با این کودتا امریکا حاکم ایران شد. شاه که بازگشت خود به سلطنت را مدیون و مرهون امریکا می دید، دست امریکا را در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ایران بازگذاشت.

 با تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور( ساواک) با کمک سازمان سیا  امریکا و سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) شرایط رقت باری را بر مردم ایران تحمیل کرد. ارتش شاهنشاهی بیش از آنکه در خدمت ملت باشد در خدمت امریکا بود. امریکا در ویتنام کمک می خواست نیروی هوایی ایران در جنایات امریکا در ویتنام شریک شدند. کشور عمان درگیر جنگ با شورشیان ظفار بود، ارتش ایران به دستور امریکا در آنجا حاضر شد. جوامع عربی علیه اسرائیل متفق شدند و نفت را تحریم کردند، دولت ایران به دستور امریکا این تحریم را شکست و به اسرائیل نفت صادر کرد.

 

 

 

 

مردم ایران در آغاز نهضت اسلامی خود سه هدف اصلی را انتخاب کرد و با اصرار ، پیگیری و پرداخت هزینه های زیادی موفق شدند، انقلاب اسلامی را در ایران به پیروزی برسانند و در یک همه پرسی فراگیر جمهوری اسلامی را ایجاد کردند.این سه هدف عبارت بودند از:

  • امریکا به عنوان یک قدرت استعماری باید از ایران خارج شود.
  • اسرائیل به عنوان یک رژیم اشغالگر که هدف اصلی از تاسیس آن بر پایه اشغال سرزمین فلسطین مدیریت سلطه غرب بر جهان اسلام و مبارزه با اسلام است باید از همه عرصه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی ایران خارج شود.
  • شاه ایران به عنوان عامل امریکا و اسرائیل در ایران باید از قدرت کنار رود.

در سال 1357 محمدرضا پهلوی از قدرت کنار زده شد و به تبع آن نیز دو هدف دیگر هم محقق شد. اما دشمنی امریکا و اسرائیل و دیگر قدرت های استعماری که با انقلاب اسلامی در ایران دست خود را از منافع سرشاری کوتاه می دیدند، از نهان به عرصه آشکار درآمد:

  • بلوکه کردن دارائی های ایران با وجود توافق الجزایر با دولت موقت
  • تلاش برای کودتا در ایران (کودتای نوژه) با توجه به سابقه موفق کودتا در 28 مرداد 1332
  • مدیریت آشوب های قومی در ایران( خلق عرب، غائله ترکمن صحرا، غائله کردستان و...)
  • تحریک صدام حسین برای حمله به ایران و تحمیل جنگ 8 ساله
  • فعال سازی گروه های تروریستی در ایران ( گروهک هایی چون فرقان، چریک های فدایی، منافقین و ...)
  • نا امن سازی مرزهای ایران از طریق حمایت و ارسال گروه های تروریستی به داخل ایران
  • تعریف و ایجاد شبکه های رسانه ای با هدف تغییر هویت های فرهنگی و دینی  ایران که مقام معظم رهبری از آن با عنوان " تهاجم فرهنگی" بعضا جنگ فرهنگی یاد کرده اند.
  • تعریف و اعمال رژیم تحریمی علیه ایران که از آن با عنوان " تحریم های کشنده" یاد می کنند.
  • مدیریت و حمایت از آشوب های سالهای 1378، 1388، 1396 و 1397 با هدف براندازی نظام اسلامی

همه این اقدامات با هدف تغییر نظام اسلامی انجام شده است که اشکارا از سوی مسئولین امریکایی در چهل سال گذشته بارها تکرار شده است و در این ارتباط حتی بعضی مراکز مطالعاتی و عملیاتی مانند " مرکز اقدام علیه ایران" را نیز ایجاد کرده اند. روسای جمهور امریکا در همه این سال ها از گزینه ای " همه اقدامات روی میز" و یا " گزینه نظامی روی میز است" در حوزه تهدید علیه ایران استفاده کرده اند.

 پس از انقلاب پرونده ایران در سازمان سیا در امریکا با " تغییر رژیم" ایجاد شده است و حتی پس از توافق هسته ای، ایران سوال از تغییر این راهبرد در سیا در باره ایران کرد که پاسخی دریافت نکرد. این در حالی است که برخی از مسئولین امریکایی در باره دخالت امریکا در کوتای 28 مرداد اعتراف کرد:

"در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه آمریکا در سخنرانی خود گفت:  در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجّهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند.

 علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد، مخالفان خود را بی‌رحمانه سرکوب کرد."

"باراک اوباما رئیس جمهور سابق امریکا در دیدار سه روزه از کشورهای عربستان سعودی و مصر ۱۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۸۸ (۲–۵ ژوئن ۲۰۰۹) در نطق از پیش تنظیم شده خود در قاهره  اذعان کرد که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کار آمریکا بوده‌است و در این رابطه گفت:

این موضوع اساس  تنش بین ایالت متحد و نظام جمهوری اسلامی بوده‌است. ایران خودش را به دولتی قسم‌خورده در مخالفت با کشور من تعریف کرده ‌است و براستی تاریخچه پرآشوبی بین ما وجود دارد. در میانه جنگ سرد، ایالات متحده، در براندازی دولت دموکراتیک انتخاب شده ایران، نقش بازی کرد. "

"هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در ۴ آبان ۱۳۹۰ (۲۶ اکتبر ۲۰۱۱) در دو مصاحبه اختصاصی مفصل و جداگانه با دو شبکه فارسی‌زبان، بی‌بی‌سی فارسی و بخش فارسی صدای آمریکا به گفتگوی مستقیم با مردم ایران پرداخت. خانم کلینتون، با یادآوری پوزش خانم مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد."

"در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادن نقش سازمان سیا در رهبری اقدام فوق، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا به‌شمار آورد."

مجله "فارین پالیسی" در حاشیه انتشار این اسناد آورده "سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژه‌ای چندلایه و پیچیده را هم‌زمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیمایی‌ها و اعتراضات خیابانی."

 بخشی از اسناد سیا دربارهٔ ایران که به مقطع کودتا مربوط می‌شوند در دهه ۱۹۶۰ از میان رفته‌اند. سیا ادعا می‌کند در بایگانی‌های امن خود جای کافی برای نگهداری آن‌ها نداشته‌است. سیا در مقدمه یکی از سندهای متعلق به سال ۱۹۵۴ است می‌نویسد: "در پایان ۱۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمی‌تواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد. "هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست‌هایی سازنده اداره کند."  بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولت‌های غربی بتوانند دربارهٔ بازار نفت با آن به توافق برسند."

"برنی سندرز، نماینده حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده، در مناظره خود با هیلاری کلینتون (دیگر نامزد حزب دموکرات) در ۱۱ فوریه ۲۰۱۶، در اشاره به دخالت‌های بیجای آمریکا در ساقط کردن دولت‌های کشورهای دیگر، به دولت محمد مصدق اشاره کرد:

" این مورد جدیدی نیست. این دخالت به پنجاه یا شصت سال پیش برمی‌گردد؛ جایی که ایالات متحده در ساقط کردن دولت‌ها دست داشت. یکی از این موارد، ساقط کردن دولت مصدق در ۱۹۵۳ میلادی بود. هیچ فرد [آمریکایی] مصدق را نمی‌شناسد؛ او نخست‌وزیر منتخب ملت ایران بود. او به خاطر منافع ایالات متحده و بریتانیا، از قدرت به زیر کشیده شد؛ و نتیجهٔ آن، دیکتاتور شدن شاه ایران بود؛ و سپس شما انقلاب ایرانی‌ها را دارید و در نهایت به جایی رسیدیم که الان هستیم."

 

 

اکنون پس از 65 سال از کودتای امریکایی در ایران، رئیس جمهور امریکا که در اقدامی یکجانبه از توافق هسته ای با ایران که امضای سلفش بر آن بود و یک اجماع جهانی در باره آن وجود دارد خارج شد و ایران را تهدید به جنگ، تغییر نظام از طریق گسترش تحریم ها و مدیریت آشوب ها می کند و حتی مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا شروط 12 گانه توهین آمیزی را علیه ایران در باره ایران مطرح می کند و در جمع برخی از عوامل ضد انقلاب در کالیفرنیا بر ضرورت تلاش های امریکا در تغییر نظام سیاسی در ایران تاکید می کند و از سوی دیگر ترامپ رئیس جمهور امریکا از گفتگو بدون شرط با ایران سخن می گوید!

تردیدی نیست که پیشنهاد گفتگو با ایران به نوعی در مدیریت جنگ روانی با ایران تعریف می شود و متاسفانه برخی به تعبیر مقام معظم رهبری" ترسوها" و البته فاقد عمق اندیشه، به این تضاد و تناقض در سیاست های امریکا در باره ایران پاسخ می دهند و امریکا که در دشمنی با ملت ایران در چهل سال گذشته قدمی عقب ننهاده است، احساس می کند سیاست گزینشی اش در باره ایران درست بوده و همچنان امیدوارانه در مسیر دشمنی گام بر می داد بدون توجه به اینکه پرونده ایران در سیا انباشته از شکست های نظامی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی امریکا در برابر ایران است.

 امریکا هنوز به این فهم نرسیده است که در مقابل اراده یک ملت انقلابی که گذشته اش در کربلا قرار دارد و آینده اش دولت انتظار است، نمی تواند از موضع بالا ورود کند و تا این سیاست را رها نکنند، همچنان پرونده شکست هایش در برابر ایران قطورتر می شود. اکنون مقاومت در برابر امریکا از حوزه ایران خارج شده است و یک مقاومت جهانی در حال شکل گیری است که به اعتقاد کارشناسان هژمون امریکا را هدف قرار داده است و دور نیست که جهانیان ، جهان بدون امریکا را تجربه خواهند کرد.




نظرات کاربران