اطلاعیه دفتر دکتر ولایتی : غرضورزان نه دلشان به حال ملت یمن سوخته است و نه ملت ایران
دفتر مشاور بینالملل مقام معظم رهبری و دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی در پی واکنش برخی رسانهها به سخنان وی در مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس در دانشگاه آزاد اسلامی اطلاعیهای صادر کرد.
به گزارش سایت بیداری اسلامی ، دفتر دکتر علیاکبر ولایتی مشاور بینالملل مقام معظم رهبری در پی واکنش برخی رسانهها به اظهارات ایشان در مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس در دانشگاه آزاد اسلامی اطلاعیهای صادر کرد.
در این اطلاعیه آمده است: در پی اظهارات دکترعلیاکبر ولایتی در مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس در دانشگاه آزاد اسلامی مبنی بر تجلیل از مقاومت سلحشورانه مردم یمن،موجی از واکنشها بعضاً یا از سر دلسوزی یا از سر غرضورزی در رسانهها ایجاد شده است.
برخی این اظهارات را تعریض به مردم شریف و انقلابی ایران اسلامی قلمداد کردند و تلاش کردند چهرهای که بیش از چند دهه از عمر خود را مصروف استحکام جبهه مقاومت در ایران و منطقه کرده است و هماکنون پرچمدار زنده نگاه داشتن موج بیداری اسلامی الهام گرفته از انقلاب اسلامی در منطقه است را در مقابل مردم نشان دهند.
این اطلاعیه میافزاید: اظهارات ایشان بیش از آن که متوجه مردم ایران عزیزمان باشد متوجه کسانی است که دلباخته مهر و خودباخته قهر سران استکبار جهانی هستند و متأسفانه و شرمآورانه به جای تقویت قدرت مقاومت مردم نسخه سازش را تئوریزه میکنند و با خالی کردن دل مردم تنها راه برونرفت از مشکلات را تسلیم در برابر زیادهخواهیهای دشمنان مطرح میکنند.
از غرضورزان که نه دلشان به حال ملت یمن سوخته است و نه ملت ایران انتظاری نیست اما از دلسوزانی که عمری تلاش مجاهدانه شخصیتی که کارنامه درخشانی در دلگرم ساختن جبهه مقاومت در داخل و خارج از کشور داشته است شکری است با شکایت که باید با مرور مواضع روشن ایشان نکتهدانی خود را به نمایش میگذاشتند و ناروا بر فردی که مواضع روشنی در اعتقاد به ایستادگی مردم ایران دارد و به نمایندگی آنان این ایستادگی را بارها و بارها در عرصه دیپلماسی کشور به نمایش گذاشته است نمیتاختند و ناروا خرده نمیگرفتند و با غرضورزان همزبانی نمیکردند.
انتهای این اطلاعیه با این شعر حافظ به پایان رسیده است:
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت / گر نکتهدان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم / یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس / گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا / سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت