بن سلمان مهره ای سوخته برای اسرائیل شده است
از طرفی محمد بن سلمان هنوز وارد روند تحمیل توافق قرنِ ترامپ بر فلسطینی ها نشده است، همچنین بی تجربگی وی در عملیات قتل خاشقجی باعث می شود که اسرائیل با وجود تشکیل یک محور منطقه ای، در نبرد علیه ایران تنها بماند
شمیریت مئیر» تحلیلگر اسرائیلی در یادداشتی با اشاره نقش آفرینی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در پرونده قتل جمال خاشقجی هشدار داد که این مساله می تواند بر روابط اسرائیل و جهان عرب تاثیر منفی بگذارد.
«شمریت مئیر» تحلیلگر صهیونیست درباره پرونده قتل خاشقجی در یادداشت خود با اشاره به هزینه های سنگین تبلیغاتی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی برای ترویج خود و ایجاد مقبولیت در بین افکار عمومی داخلی و خارجی نوشت: انسان ها معمولا آنچه را دوست دارند، می شنوند. به همین دلیل بن سلمان زمانی که به آمریکایی ها که در بین آنها یهودیان زیادی حضور داشتند و همچنین اسرائیلی ها صحبت می کرد، دم از اصلاحات در عربستان، انقلاب اقتصادی و نبرد علیه افراط گرایی می زد.
البته وی در سخنانش زیاد به مسائلی نظیر حقوق بشر ، آزادی بیان و برابری زن و مرد اشاره نمی کرد، بن سلمان با عقبه ای متفاوت به قدرت رسیده بود، با داشتن ویژگی ملی گرایی وی هدف غایی خودر ا انتقال اقتصاد عربستان سعودی به دوران جدید یعنی بدون وابستگی به نفت قرار داده بود. وی به زنان اجازه داد که خودشان تا محل کار رانندگی کنند، اما نه به این دلیل که به جنبش زنان اعتقاد داشت بلکه به این دلیل که می داند اقتصاد فعال می تواند با این گونه اقدامات و وجود یک حکومت میانه رو در مسائل فرهنگی سیاسی موفق شود. به عبارت دیگر برخی اعتقاد داشتند که بن سلمان می خواست اوباما باشد، اما در واقع وی می خواست مانند پوتین باشد.
بن سلمان به علت داشتن دشمنان داخلی مانند میلیادرهای فاسد، فعالان حقوق بشر و روزنامه نگاران سمج نظیر جمال خاشقجی، تصمیم گرفت که به از خشونت به طور بی سابقه ای استفاده کند تا بتواند بر مخالفان با ابزار تهدید و ارعاب پیروز شود. البته شاید بن سلمان امید داشت که این روش نتیجه خوبی برای وی در پی داشته باشد، اما با وقایعی که این روزها رخ داده متوجه می شویم عکس این مساله رخ داده است.
به هر حال، بن سلمان 33 ساله در منطقه و عربستان شخصیتی جوان است، این روزها مسئولان سعودی در کاخ پادشاهی بیشتر درباره آسیب های ناشی از وی به جای موفقیت هایش سخن می گویند و شتاب زده عمل کردن وی را دارای خطراتی شدید برای آرامش و ثبات عربستان سعودی می دانند. سوالی که مطرح می شود این است: آیا مسئولان سعودی قدرت و جرات اقدام علیه ولیعهد سعودی تا زمانی که دولت آمریکا از وی حمایت می کنند را دارند؟
شاید ولیعهد سعودی فیلم آمریکایی زیاد دیده و به بازی های کامپیوتری نیز به شدت علاقمند بوده است، البته به نظر می رسد که در نهایت تجربیات کمی بدست آورده و نمی داند که رسانه های غربی چگونه به سرعت تغییر موضع می دهند. در روزهای اخیر در رسانه های غربی محمد بن سلمان از یک شخصیت نمونه در جهان عرب به یک دیکتاتور و منبع خطر برای صلح منطقه ای تبدیل شده است. پس از آنکه رسانه های غربی به مجالی برای تعریف و تمجید از بن سلمان تبدیل شده بود، این روزها به عرصه ای برای دشمنی با آل سعود تبدیل شده ، بسیاری نیز منتظر این فرصت بودند: قطری ها و رسانه های آن بزرگترین دشمن عربستان سعودی در شرایط کنونی هستند، از طرفی ایرانی ها و منتقدان چپگرا نیز فرصت خوبی برای حمله به دولت آمریکا یافته اند.
راهبرد منطقه ای خاص دولت آمریکا و اسرائیل بر دو عنصر اساسی استوار است: نخست ائتلاف با مصر و دوم تقویت روابط با محور کشورهای ضدایران که در راس آنها عربستان سعودی قرار دارد. این مساله انتظار می رفت که محور اسرائیلی-سعودی بتواند تغییری در نظام حاکم بر منطقه ایجاد کند، به ویژه این تغییرات محور مقاومت وابسته به ایران در منطقه را هدف قرار داده بود، در مرحله بعد عادی سازی روابط اقتصادی میان اسرائیل و دیگر کشورها هدف قرار گرفته شده بود. بن سلمان در دیدار با اسرائیلی ها و یهودیان تصویر بسیار خوبی از خود ارائه کرد ، یکی از اصلی ترین دلایل این امر به علاقه ای است که یک رهبر عربی از خود به دیدار با اسرائیلی ها از خود نشان داد. در اینجا باید برای دومین بار بگویم که محمد بن سلمان درباره موضوعات مشخصی اعلام نظر کرد اما مردم هر آنچه که می خواستند از سخنان وی شنیدند.
بن سلمان بر خلاف سنت های حاکم بر منطقه که به صورت پنهانی توافق با اسرائیل را به پیش می بردند، وارد فاز جدیدی شد به این نحو که به صورت علنی در گفتگو با رسانه های سعودی وی این مسائل را اعلام می کرد.
از طرفی محمد بن سلمان هنوز وارد روند تحمیل توافق قرنِ ترامپ بر فلسطینی ها نشده است، همچنین بی تجربگی وی در عملیات قتل خاشقجی باعث می شود که اسرائیل با وجود تشکیل یک محور منطقه ای، در نبرد علیه ایران تنها بماند. در واقع می توان گفت که سخنان علنی نتانیاهو در کنست در زمینه تقویت روابط با کشورهای عربی تا زمانی که محمد بن سلمان حضور خود را در راس هرم قدرت عربستان تثبیت کند، به تاخیر افتاده است.