"جبهه جنوبی ،پاشنه آشیل اسرائیل در معادلات آینده "
هر گونه پروژه مقاومتی موثر و واقع گرایانه علیه فرایند عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و به سرانجام رسیدن معامله قرن باید 4سطح مهم افکار عمومی را مورد توجه ویژه قرار دهد.
هر گونه پروژه مقاومتی موثر و واقع گرایانه علیه "فرایند عادی سازی" روابط کشورهای عربی با اسرائیل و به سرانجام رسیدن "معامله قرن" باید 4سطح مهم افکار عمومی را مورد توجه ویژه قرار دهد.
الف)افکار عمومی فلسطینیان اعم از 1948م، غزه و کرانه باختری
ب)افکار عمومی اسرائیل
ج)افکار عمومی جهان اسلام و عرب
د)افکار عمومی بین المللی
علاوه بر این باید پروژه در "محیط راهبردی مقاومت" تعریف گردد و در صورت لزوم شامل مقاومت مسلحانه و غیر مسلحانه باشد.
ترکیب قدرت نرم و قدرت سخت، ظرفیت مبارزه را افزایش داده و آن را موثر تر و منعطف تر خواهد کرد.
به طور مثال "راهپیمایی های بازگشت" مصداق قدرت نرم مقاومت و بعنوان یک حرکت خود جوش و مردمی اثرات بسیار مناسبی بر افکار عمومی جهان اسلام و بین المللی گذاشته و باید مورد حمایت همه جانبه قرار گیرد.
همانطور که "قدرت موشکی" گروه های مقاومت و در راس آنها حماس ،بعنوان قدرت سخت مقاومت، طی 2روز عرصه را بر رژیم صهیونیستی تنگ کرده و آتش بس دردناک اخیر را بر نتانیاهو تحمیل کرد.
با توجه به حمایت همه جانبه و بی سابقه دولت امریکا از اسرائیل و اصرار ترامپ در رونمایی از "معامله قرن" احتمالا در اوائل سال جاری میلادی 2019م و حل یکجانبه مساله فلسطین، در نگرشی واقع بینانه ما باید در مواجهه با معامله قرن ، حتی المقدور آن را به تعویق انداخته و در گام بعدی نیز در صدد بی اثر کردن و نهایتا منتفی کردن آن باشیم.
در این میان "جبهه جنوبی با اسرائیل" و "غزه" نسبت به جبهه شمالی، اعم از جنوب لبنان و منطقه جولان سوریه، از نقش و اهمیت بیشتری جهت بی اثر کردن معامله قرن برخوردار است.
"غزه" محاصره ، تحت تحریم های همه جانبه و ظالمانه قرار دارد و حساسیت افکار عمومی در هر 4 سطح فوق الذکر البته تحت شرایطی ، نسبت به آن بیشتر است.
به هر روی دوران ترامپ و حمایت همه جانبه او از اسرائیل نیز سپری خواهد شد و اتحاد و انسجام جهان اسلام و عرب سبب عقب نشینی او و متحدین منطقه ای اش در خصوص فلسطین خواهد شد.
در جبهه جنوبی(غزه) دو حالت تنش و درگیری متصور است:
الف )تنش و درگیری متناوب و محدود
- در سطح فلسطینی همبستگی و اتحاد را به نفع راهبرد مقاومت تقویت خواهد کرد.
-فرصت تنفس بیشتری از نظر اقتصادی و اجتماعی به جامعه فلسطینی درغزه خواهد داد.
- در سطح اسرائیلی، این وضعیت سبب فعال شدن شکاف در جامعه اسرائیل ، دولت صهیونیستی و ائتلاف حاکم در کنیست خواهد شد.
بین احزاب راستگرا در ائتلاف کنیست و دولت در مواجهه با غزه شکاف ها فعال شده و دولت را به سمت فروپاشی و برگزاری انتخابات زود هنگام سوق خواهد داد.
درگیری متناوب و محدود در جبهه جنوبی بطور غیر مستقیم بر "قانون سربازی حریدی ها" تاثیر خواهد گذاشت زیرا درگیری و کشمکش مستمر، بر لزوم جذب هر چه بیشتر سربازان برای ارتش از طریق سرباز گیری بیشتر را تاکید خواهد کرد .
بنابراین فشار بیشتری از طرف جامعه صهیونیستی به دولت نتانیاهو برای تصویب "قانون سربازی حریدی ها" وارد خواهد شد و در صورت تصویب آن ائتلاف پیروز در کنیست و دولت باردیگر دچار تزلزل شده و احتمال فروپاشی و برگزاری انتخابات زودتر از موعد افزایش خواهد یافت.
درگیری های متناوب و محدود در جبهه جنوبی ،روایت نتانیاهو از اقتدار رژیم صهیونیستی و تروریست بودن فلسطینیان درغزه را نزد افکار عمومی داخلی اسرائیل به چالش جدی خواهد کشید.
-در سطح جهان اسلام و جهان عرب درگیری های متناوب و محدود در جبهه جنوبی بطور جدی افکار عمومی را به نفع فلسطینیان و مقاومت بسیج کرده و ملت های مسلمان را بشدت بیدار خواهد کرد ومانع مستحکمی در برابر "فرایند عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل" و به سرانجام رسیدن "معامله قرن" خواهد بود.
-در سطح بین المللی نیز درگیری های محدود و مستمر در غزه افکار عمومی را به نفع فلسطینیان حساس و تحریک کرده و روایت اسرائیل از اقتدار رژیم صهیونیستی و تروریست بودن فلسطینیان را بشدت مخدوش خواهد کرد.
غزه مظلوم ،تحت محاصره شدید و تحریم های همه جانبه بطور مستمر مورد هجوم نیروهای اسرائیلی قرار دارد و در یک نبرد نابرابر از بعد نظامی از خود دفاع می کند .
میان نیروهای اسرائیلی و مدافعان فلسطینی از نظر نظامی توازن قوا وجود ندارد و اسراییلی ها غزه را از زمین و دریا و هوا مورد هجوم قرار می دهند و غیر نظامیان را به خاک و خون می کشند.
ب)تنش و درگیری شدید و همه جانبه در جبهه جنوبی
- این نوع درگیری فرصت تنفس از غزه مظلوم ،آسیب دیده،تحت محاصره همه جانبه و تحریم های شدید را گرفته و مردم را در شرایط بسیار دشواری قرار خواهد داد.