اسرائیل و محاصره در محیط استراتژیک و راهبردی
تحولات اخیر باعث شده که گزینههای اسرائیل در محیط استراتژیک و راهبردی اش در محاصره عوامل منطقه ای قرار گیرد، که به طور مستقیم به محاسبات امنیت ملی اسرائیل و کاهش دایره مانور این رژیم ارتباط دارد.
پایگاه خبری العهد در گزارشی با عنوان «گزینه های محدود اسرائیل و محاسبات جدید امنیت ملی» نوشت: اسرائیل دیگر مانند گذشته نمی تواند گزینه های راهبردی خود را به اجرا بگذارد، این تحول در اثر رخداد های جدیدی در منطقه ایجاد شده که شرایط جدید و معادلات جدید منطقه ای را ایجاد کرده است.
این تحولات باعث شده که گزینههای اسرائیل در محیط استراتژیک و راهبردی اش در محاصره عوامل منطقه ای قرار گیرد، که به طور مستقیم به محاسبات امنیت ملی اسرائیل و کاهش دایره مانور این رژیم ارتباط دارد.
در اینجا گزارش نظامی اخیر از سوی سرلشکر«تامیر هایمن» رئیس یگان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل که در برابر کمیته روابط خارجی و امنیتی کنست ارائه شد، اهمیت پیدا می کند.
وی در این گزارش به طور خلاصه روندهای آتی و سناریوهای آینده در زمینه جنگ و درگیری ها به ویژه با حزب الله لبنان در پی تحولات اخیر شمال فلسطین را مورد بررسی قرار داده است.
نتیجه گیری های وی مبتنی بر قرائت اسرائیل از روند تحولات منطقه است. که در آن شرایط و تحولات جنگ سوریه و یمن و همچنین گزینه های سیاسی و امنیتی موجود در برابر فرماندهی اسرائیل مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش یک تحلیل مناسب از محیط راهبردی اسرائیل ارائه می دهد.
بر اساس آنچه در این گزارش آمده و با توجه به نگاه کارشناسان امور اسرائیل می توان روند تحولات آینده که احتمال بیشتری برای وقوع دارند و از سوی اسرائیل دنبال میشوند را به این صورت عنوان نمود:
۱. با توجه به شرایط فعلی منطقهای و بینالمللی و معادلات منازعه وجود و محاسبات طرفهای مختلف، احتمال اقدام یک طرف به گشایش یک جبهه جنگ علیه اسرائیل، یک امکان غیر ممکن و دور از ذهن است.
۲. هرگونه تحول نظامی که موجب واکنش طرف مقابل شود میتواند به طوری جدی شرایط را به سوی یک جنگ فراگیر سوق دهد.
دو گزینه بالا تفاوتهای متعددی با هم دارند. دور از ذهن دانستن احتمال اول به این دلیل است که طرفهای موجود در منطقه در پی گزینه تشدید وضعیت نظامی نیستند اما این مسئله واضح است که این طرفها تلاش دارند جایگاه خود را در وضعیت راهبردی منطقه تقویت کرده و از اجرای هر معادله جدیدی که بر اساس راهبردها و اهداف آنها نباشد جلوگیری نمایند.
در واقع در این معادله موضع گیری ایران، روسیه و حزب الله در برابر واشنگتن و همپیمانانش از جمله اسرائیل به طور جدی دیده میشود، که بیانگر این واقعیت است که دو طرف می خواهند حداقل نتایج موجود در شرایط فعلی را حفظ کنند.
این بدان معناست که محور مقاومت و روسیه با هر رفتاری که اوضاع منطقه را به شرایط ۲ سال قبل بازگرداند مخالفت می کنند، از طرفی واشنگتن و همپیمانانش نیز با هر تلاشی که روند نزولی نفوذ آنها در منطقه را تشدید نمایند نیز مخالفت می کنند. در این شرایط همه طرفها میخواهند وضعیت فعلی را حفظ کنند، بدون اینکه تحول جدی و اساسی در آن رخ دهد.