ورشو رمز عملیات تروریستی زاهدان!
تجربه رفتار امریکایی ها با واقعیت های سیاسی ایران نشان می دهد که اینگونه رفتارها نه تنها ایرانی ها را از نظام اسلامی جدا نمی کند بلکه به انگیزه ای جدید برای تفسیر رفتارهای ضد امریکاییشان تبدیل می شود و حتی دایره مخاطبان انقلاب ایران را افزایش می دهد.
عملیات تروریستی در جاده خاش - زاهدان که به شهادت 27 تن از حافظان امنیت کشور انجامید، همزمان با گردهمایی مخالفان ایران
در ورشو رخ داد، اجلاسی که در آن ترکیبی از مخالفان ناهمگون ایران گردهم آمدند.
زمان و مکان این گردهمایی حقیرانه بگونه ای طراحی شد که بتواند شکوه چهلمین سال انقلاب ایران را از متن رویدادهای سیاسی و اجتماعی مهم ایران خارج کند. بویژه اینکه تلاش برای اعتبارزدایی چهلمین سال انقلاب اسلامی هم نتوانست از عمق حضور مردمی بکاهد.
اجلاس ورشو شاید آخرین تلاش حقیرانه ترامپ و سعودی ها بود تا اندکی از ناتوانی ها و شکست در رفتار سیاسی خود را جبران کنند. اجلاسی که باید در سه سطح ایران ، منطقه و داخل امریکا نتیجه می داد. در ایران 40 سالگی انقلاب و پاسخ گرفتن از تحریم دنبال می شد در منطقه موضوع معامله قرن و در داخل امریکا نیز تضمین دور دوم ریاست جمهوری مدنظر بود.
فشارهای گسترده و تراکم هشتگ های سعودی در حمایت از نشست ورشو هم نتوانست ،جسد متعفن مخالفان ایران را رمقی دوباره بدهد.
واقعیت این است که ترامپ روی مصارف منطقه ای و داخلی این اجلاس حساب کرده بود. سعودی ها هم اجلاس ورشو را راه نجات از رسوایی فلاکت بار قتل خاشقچی می دانستند. مدل ورشو همانند مدل نشست های سیاسی مخالفان سوریه طراحی شد.
و لهستان نیز بعنوان خاستگاه صهیونیسم در برابر انبوهی از امتیازات سیاسی و مالی ، به دوره گردی سیاسی ترامپ شدند.
همزمانی عملیات تروریستی زاهدان با این اجلاس نشان داد که ترامپ به چیزی بیشتر از تراکم مخالفان سیاسی ایران و حضور چند ولگرد و ورشکسته سیاسی در اطراف این اجلاس نیاز داشت.
این در حالی است که همه عناصر امید دهنده به ترامپ برای تغییر رویکرد سیاسی تهران یا بازگشت به روند مذاکره هم در 22 بهمن از بین رفت و امریکایی ها و سعودی ها در برابر واقعیت های جدید و شگفت انگیزتری از قبل درباره ایران ونظام اسلامی پی بردند از اینرو در رفتاری جنون امیز و با چشمان بسته یک شانس دیگر را نیز امتحان کردند. با ناامیدی تمام!
تجربه رفتار امریکایی ها با واقعیت های سیاسی ایران نشان می دهد که اینگونه رفتارها نه تنها ایرانی ها را از نظام اسلامی جدا نمی کند
بلکه به انگیزه ای جدید برای تفسیر رفتارهای ضد امریکایی اشان می شود و حتی دایراه مخاطبان انقلاب ایران را افزایش می دهد.
سخنان ایده پرداز " کنسولگری مرگ" درباره کشاندن دامنه ناامنی به ایران را باید در تفسیر اینگونه عملیات سیاسی و تروریستی
در نظرداشت بویژه اینکه سعودی ها در بسیاری از پرونده های منطقه ای از یمن تا سوریه عراق و لبنان و منطقه نتوانستند قواعد بازی را تغییر دهند.
پرونده هایی نظیر معامله قرن ، یمن ، داعش و همه پرسی درکردستان ، ناامن سازی لبنان و ... همه ناتمام ماند و این احساس وجود دارد که ریاض از توان تغییر معادلات سیاسی و نیز تاثیرگذاری گذشته برخوردار نیست و دلیل تمامی این ناتوانی ها را در اقتدار ایران جستجو می کند.
ریاض بجز ایجاد بحران های سیاسی به مانند تقویت جریانهای تروریستی و تکفیری در سوریه و عراق تلاش می کند تا یک تروریسم وارداتی را نیز در ایران ایجاد و تقویت کند. این کار را از مدتها پیش آغاز شده بود.بافت قومیتی و موقعیت جغرافیایی سیستان و بلوچستان در کنار مشوق های مالی به برخی از گروهک های تروریستی که اکنون شاخه نظامی جنبش های سیاسی معاند ایران در خارج کشور تبدیل شده اند آنها را برای ادامه و سرمایه گذاری روی ترور مصصم کرد.
نتیجه این عملیات تروریستی نشان می دهد که امریکا و سعودی با نهایت استیصال و درماندگی و با دریوزگی از منافقین و گروهک های مانند جیش العدل! و با ناامیدی تنها خواستند یک انتقام کور بگیرند. آیا این ترور ها به نفع امریکا و سعودی تمام می شود؟ هرگز ...همانطور که گفتم جنون امریکایی و عطش سعودی برای انجام این عملیات به آشکار شدن بیشتر واقعیت انقلاب اسلامی می انجامد. همانطور که سعودی ها در ماجرای خاشقچی تنها خواستند تا وی را هرطور که هست بکشند! و هیچگاه به تبعات ان فکر نکردند یا نخواستند که بیندیشند.
بی تردید در تحلیل رویدادهای سیاسی انقلاب اسلامی ایران همواره باید عنصر معنوی انقلاب را بعنوان وجه تمایز ان از انقلاب های دیگر لحاظ کرد. شناخت کامل اجزای تشکیل دهنده اقتدار ملی و اسلامی ایران نیز می تواند در دریافت هرگونه پیامی از درون این انقلاب مهم باشد.
از اینرو با شهادت حافظان امنیت و بهترین فرزندان این آب و خاک نه تنها حرص ضد امریکایی و ضد سعودی افزایش می یابد بلکه فهم و درک افکار عمومی جهان از مظلومیت انقلاب نیز بهبود می یابد.
و به یقین انتقام فرزندان وطن و حافظان امنیت از این ترور سخت خواهد بود . بویژه اینکه در سالهای گذشته این موضوع به اثبات رسید و همانطور که گفته شد" جواب ما در صحنه پاسداری از انقلاب اسلامی به جغرافیایی که مربوط به خود ما هست محدود نیست و مربوط به جغرافیای انقلاب اسلامی است.
با این وچود از وزارت خارجه انتظار می رود تا با جدیت پیگیر این موضوع در محافل بین المللی وشورای امنیت باشد و این موضوع را تبیین نماید که ایران همواره در راه مبارزه با تروریسم و فرایندهای میدانی وسیاسی پیشگام است. در مرزهای خود در عرصه میدانی برای مقابله با تروریسم شهید می دهد و در عرصه سیاسی در نشست ها و فرایندهای مسالمت آمیز حضور می یابد و خود قربانی تروریسم پدرخوانده داعش یعنی سعودی می شود.
اما نه اجلاس ورشو و نه این ترور هیچ خروجی برای امریکایی ها نخواهد داشت و فردا و فرداها خواهند دید چگونه به عمق جغرافیا و هندسه تنفر از امریکا و معاندان و سگ ولگرد سیاسی آنان افزوده خواهد شد و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون ..