چرا سفر هیات حماس به تهران مهم است؟

 

به گزارش سایت بیداری اسلامی ، احمدرضا روح الله زاد کارشناس مسائل فلسطین در یادداشتی  درباره دلایل اهمیت سفر هیات حماس به تهران مواردی را عنوان کرد:

وی در این یادداشت نوشت:

 

سفر هیئتی از رهبران جنبش اسلامی فلسطین؛ حماس به ایران با توجه به شرایط منطقه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در برنامه سفر این هئیت به ریاست صالح العاروری معاون دفتر سیاسی جنبش حماس، دیدارهایی با مقامات سیاسی و امنیتی ایران پیش بینی شده است.

 

سخنان اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در آستانه ورود هئیت حماس به تهران مبنی بر اینکه در انتظار نتایج سفر این هیئت به ایران هستیم، نشان می دهد که مقاومت فلسطین و جنبش حماس به عنوان یکی از محوری ترین نیروی مقاوم فلسطین، برای این سفر اهمیت ویژه ای قائل هستند.

 

کارشناسان معتقدند اهمیت این سفر را باید با توجه به مجموعه ای از تحولات فلسطین و منطقه ارزیابی کرد؛

 

-  روی کار آمدن جریان افراطی طرفدار اسرائیل در امریکا با ریاست جمهوری دونالد ترامپ و تلاش آن برای مدیریت بحران فلسطین و تحولات منطقه بر اساس نیازهای امنیتی اسرائیل.

- دولت امریکا با ارائه طرحی موسوم به معامله قرن در واقع تلاش دارد با تغییر تضادها در منطقه و جایگزین کردن تضادهای جدید منطقه ای با ایران، بحران 70 ساله اسرائیل یعنی عدم تثبیت را حل و فصل کند.

-در معامله قرن گفتگوی دو جانبه فلسطینی – اسرائیلی کنار نهاده شده و گفتگوی چند جانبه رژیم های عربی با اسرائیل اولویت می باید. بر این اساس رژیم های عربی تحت فشار امریکا روابط خود را با اسرائیل علنی و گسترش می دهند و ایران را به عنوان دشمن جایگزین اسرائیل می کنند.

-  عادی سازی روابط با اسرائیل در چارچوب برخی اتحاد ها و ائتلاف هایی که دستور العمل آن در اجلاس ریاض از سوی دونالد ترامپ صادر شد، به بهانه تضاد با ایران و مبارزه با جریان های تروریستی می بایست تقویت شود.

- اجلاس بحرین در ارتباط با معامله قرن نشان داد که رژیم های عربی به رهبری عربستان و همراهی شدید امارات متحده عربی و بحرین کاملا بر اساس دستور العمل معامله قرن حرکت می کنند.

- در سوی دیگر معادله، محور مقاومت قرار دارد که طی سال ها اصرار بر مقاومت توانسته نقش خود را بر تحولات منطقه تحمیل کرده و موازنه جدیدی را ایجاد کند.

- موفقیت مقاومت در کنترل بحران تروریستی در عراق و آزاد سازی سرزمین های اشغال شده توسط تروریست ها و پایان دادن به خلافت گروه تروریستی داعش در این کشور نقطه عطفی در تحولات منطقه ای محسوب می شود.

-کنترل بحران تروریستی در سوریه با همکاری محور مقاومت و ورود نیروهایی از افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان و ایران که موجب نه تنها حفظ حکومت بشار اسد بلکه تقویت آن نیز شد.

-جنگ یمن که با عملیات طوفان قاطعیت می بایست 3 هفته ای به پایان می رسید چهارساله شد و نشانه های شکست ائتلاف عربی مهاجم به یمن در ابعاد مختلف خود را نمایان ساخته است

.

- تجربه آموزی حزب الله لبنان در سوریه و احتمال گشوده شدن جبهه جدیدی علیه اسرائیل از خاک سوریه نگرانی های زیادی را برای اسرائیل ایجاد کرده است.

- رشد کمی و کیفی مقاومت فلسطین در غزه که موفق به برقراری نوعی توازن نظامی و امنیتی با اشغالگران اسرائیلی شده است. پرتاب بیش از 1000 فروند انواع موشک در دو جنگ دو روزه به اهداف متنوع در عمق فلسطین اشغالی و ناکارآمدی گنبد آهنین در مقابل آنها شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می شود.

-  آمادگی جامعه فلسطینی در کرانه باختری برای ورود به مبارزه همه جانبه با صهیونیست ها مانند غزه یکی دیگر از تحولات مهم این حوزه محسوب می شود. به عبارت دیگر آمادگی برای مسلح شدن کرانه باختری بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.

-  استمرار راهبرد راهپیمایی بازگشت توسط فلسطینیان ساکن غزه که رژیم صهیونیستی را در ابعاد داخلی، منطقه ای و بین المللی با چالش های متعددی روبه رو کرده است.

- گسترش موج مخالفت ها با اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان که استقبال روز افزون از جنبش جهانی تحریم اسرائیل موسوم به B D S  اسرائیلاین رژیم را با یک تهدید راهبردی مواجه ساخته است.

 

- روپاشی سیاسی اسرائیل و ناتوانی جریان های سیاسی در تشکیل دولت می تواند به عنوان یک فرصت برای محور مقاومت تلقی شود.

-ظهور ظرفیت های جدیدی که می توانند به محور مقاومت بپیوندند. مانند جریان اخوان المسلمین که با کودتای السیسی در مصر و تروریست شناختن آن توسط امریکا و برخی رژیم های عربی منطقه مانند عربستان و امارات و بحرین در یک شرایط خاص برای انتخاب تازه قرار گرفته اند. همچنین برخی دولت های منطقه که تحقق معامله قرن امریکا می تواند نه تنها منافع بلکه موجودیت آنها را به طور جدی تهدید کند مانند قطر، کویت، اردن و حتی به نوعی دولت ترکیه که این موضوع آنها را به فکر بازنگری در همپیمانی هایشان انداخته است.

-اصرار جمهوری اسلامی ایران بر مقابله با تهدیدات و فشارهای غرب  به رهبری امریکا و تثبیت قدرت منطقه ای ایران خصوصا با انجام اقدام متقابل به اقدامات خصمانه دشمن مانند سرنگونی پهباد متجاوز فوق پیشرفته و گرانقیمت تریتون امریکا، توقیف چند نفتکش انگلیسی در مقابله با توقیف نفتکش ایران توسط انگلیس، نیز رصد پیوسته تحرکات نظامی در سطح منطقه، موازنه جدیدی را در منطقه ایجاد کرده است.

همبستگی جوامع اسلامی با آرمان فلسطین و حمایت از مقاومت ضد صهیونیستی و ضد امریکایی می تواند رژیم های وابسته ای که مسیر خیانت به آرمان فلسطین را انتخاب کرده اند، با بحران های سختی روبه رو سازد.

 

با توجه به شکل گیری تحولات جدید و استقرار شرایط جدید در منطقه هماهنگی با حلقه های محور مقاومت  و تعریف برنامه ها و راهکارهای جدید برای حضور فعالانه در این شرایط و خنثی سازی طرح های دشمنان و تقویت و تثبیت جایگاه محور مقاومت، یک امر ضروری است. تردیدی نیست مقابله با طرح های صهیونیستی - امریکایی و عربی که در چارچوب طرح معامله قرن تلاش دارد به صورت یکپارچه عمل کند، ایجاب می کند تا محور مقاومت اقدامات هماهنگی را تدوین کند تا به صورت یک کالبد یکپارچه وارد کارزار بشود. خصوصا که معامله قرن در نخستین گام خود در نشست بحرین شکست سختی خورد و حضور نیافتن هیچ جریانی از سوی فلسطینیان و استقبال نکردن بسیاری از دولت ها و سرمایه گذاران از آن امریکا و اسرائیل و کشورهای عربی را نا امید و سر درگم ساخته است.

 

براین اساس و نظر به اینکه جنبس حماس یک جنبش محوری در مقاومت فلسطین محسوب می شود و ارتباطاتی نیز با جریان اخوان المسلمین و نیز دولت های قطر، اردن، ترکیه و کویت دارد  به نظر می رسد در این سفر همانطور که آقای اسماعیل هنیه تاکید داشته باید در انتظار نتایج بسیار مهم بود. 

 

انتهای پیام