پیامدهای دخالت اسرائیل در امنیت دریایی خلیج فارس
اسرائیل تنها به عنوان یک شوی تبلیغاتی حضور خود را در ائتلاف نظامی مورد درخواست امریکا اعلام کرده است و هم اسرائیل و هم امریکا می دانند که ایران یک کشور منفعل در ارتباط با امنیت و منافع خود نبوده و نیست.
حضور اسرائیل در ائتلاف نظامی به رهبری امریکا به بهانه تامین امنیت کشتی رانی در خلیج فارس، بی هیچ تردیدی اسرائیل را به عنوان یک هدف مشروع برای حملات ایران مطرح خواهد کرد.
اسرائیل کاتس وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در کمیسیون امنیتی کنست این رژیم اعلام کرد ؛ تل آویو بخشی از ائتلاف نظامی به رهبری امریکا در برابر تهدیدهای ایران در تامین کشتی رانی در خلیج فارس خواهد بود. البته کاتس تاکید کرد این حضور تنها اطلاعاتی خواهد بود.
ایجاد یک ائتلاف نظامی در خلیج فارس و دریای عمان توسط امریکا و با حضور دیگر کشورهای فرامنطقه ای در واقع مخالف ماده 53 منشور سازمان ملل متحد است که تاکید دارد هر ائتلافی می بایست با اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد. در واقع مقررات بین المللی تاکید دارد رژیم حقوقی خلیج فارس بر عهده کشورهای ساحلی است و نظارت و تامین امنیت کشتیرانی در آن نیز بر عهده این کشورها است.
ایران تنها در خلیج فارس 1500 مایل ساحل دارد و بر این اساس بیشترین مسئولیت را در نظارت و تامین امنیت آن دارد. حضور نظامی دولت های فرا منطقه ای به معنی تحدید حاکمیت ایران و تهدید منافع و امنیت آن است و در واقع حاکم کردن شرایط جنگی در منطقه است و ایران بر اساس مقررات بین المللی و منشور سازمان ملل متحد و در چارچوب دفاع مشروع از خود حق هر گونه اقدامی در مقابل تهدید منافع و امنیت خود در خلیج فارس و دریای عمان را دارد.
رژیم صهیونیستی تلاش و تکاپوی امریکا برای تشکیل یک ائتلاف نظامی در خلیج فارس را به عنوان یک فرصت عالی تبلیغاتی تلقی کرده و اهداف متعددی را در این ارتباط دنبال می کند؛
- همراهی در سیاست های ضد ایرانی امریکا آن هم در زمانی که امریکا به دلیل اقدامات خود در ارتباط با ایران با یک انزوای بین المللی روبرو شده است
.
- همراهی با امریکا و برخی رژیم های عربی خلیج فارس در ارتباط با تهدید نشان دادن ایران برای صلح و امنیت منطقه ای
- اسرائیل از همان سال های نخست ایجاد، حضور در خلیج فارس و کنترل نفت منطقه را به عنوان یک هدف راهبردی نگاه می کرد و این موضوع را می توان در سخنان آریل شارون نخست وزیر اسبق این رژیم آشکارا دید که روزی را تصور می کرد که سربازان اسرائیلی در خلیج فارس حضور یافته و کنترل نفت آن را در اختیار گرفته اند! اسرائیل این ائتلاف را فرصتی می داند برای تحقق این آرزو! هرچند اسرائیل به خوبی می داند که شکل گیری این ائتلاف چندان قابل تصور نیست و البته اسرائیل فاقد نیروی دریایی برای حضور در ائتلاف احتمالی است و از اینرو وزیر خارجه اسرائیل حضور این رژیم در ائتلاف را تنها اطلاعاتی می داند.
- تقویت روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و تسریع در روند عادی سازی با اعراب
-انحراف افکار عمومی از اقدامات ضد فلسطینی مانند تخریب خانه های فلسطینیان و گسترش شهرک سازی و غیره
-افزایش هزینه های امنیتی ایران که این موضوع می تواند هزینه های مورد نیاز کشور در حوزه های دیگر را متاثر کند و از این طریق مشکلات جامعه ایرانی را که در شرایط تحریم قرار دارند بیشتر کند
- مدیریت یک نوع جنگ روانی در کنار امریکا برای ناامن نشان دادن شرایط و کاهش سرمایه گذاری در صنایع ایران در کنار افزایش خروج سرمایه که می تواند ایران را با مشکلات بیشتری در حوزه اقتصادی روبرو سازد.
مقامات این رژیم به خوبی می دانند حتی بر اساس همان منطقی که مدعی اند ایران نباید در سوریه که محیط پیرامونی فلسطین اشغالی تعبیرش می کند حضور داشته باشد با همان منطق نباید انتظار داشته باشد ایران اجازه دهد اسرائیل در محیط پیرامونی اش آفتابی گردد.
شکل گیری این ائتلاف خود به خود به نوعی اعلام جنگ به ایران است و هر برخورد نظامی میان ایران و این ائتلاف غیر قانونی، این اجازه را به ایران می دهد که بر اساس حق دفاع مشروع منافع دولت های عضو ائتلاف را در هر نطقه که می تواند مورد حمله قرار دهد.
براین اساس بی تردید سرتاسر جغرافیای فلسطین اشغالی یک هدف مشروع برای ایران تلقی خواهد شد و جدای از توانمندی های نظامی ایران برای این اقدام مشروع هم اسرائیل و هم امریکا و هم هر دولت دیگر همراه آنها باید منتظر واکنش جدی حلقه های محور مقاومت نیز باشند که بر اساس منابع اطلاعاتی اسرائیل و امریکا به مجموعه ای بزرگ و متنوع از ظرفیت های تهاجمی مجهز شده اند.