دولت اشغالگر{اسرائیل} "تنها کشور اشتباهی" است!
دشمنان بدبختی مانند رژیم اشغالگر نیز با چنین تاریخی نکبت باری روی کار امدند، نسل اول این رژیم برای جای دادن خود در اراضی فلسطینی به سوی زور،جنگ و مبارزه غیرعادلانه با فلسطینیان گام برداشتند
عزام أبو العدس:
اطلاع پیداکردن از آینده و اینکه چه اتفاقاتی ممکن است در هفته، ماه و یا سال های آینده رخ دهد یکی از مواردی بوده که همواره درطول تاریخ، بشر بدنبال آن بوده و هست تا بتواند از این طریق از رخ دادن بسیاری از وقایع و فجایع جلوگیری و یا اجرای آن را جلو بیندازد.
شاید این ویژگی انسان بوده که باعث شده تا او تا این حد در زمینه های مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و ... پیشرفت چشمگیری را شاهدش باشد.با این حال بشر از پیچیدگی ها و نقاط گنگ آینده خود بدلایل فطری و غریضی هراسان است، گاهی اوقات این حباب مرموزِ آینده، برایش خِیر درپی دارد و گاهی هم شرّ.
با این وجود انسان ها همواره کوشیده اند تا با تاریخ نویسی و ثبت بسیاری از تجارب و وقایع تاریخی گذشته و انتقال آنها به نسل های بعدی و مطلع کردن حاکمان خود از پیشینه تصمیمات درست و غلط پادشاهان و امیران در سده های تاریخی گذشته و همچنین با کمک انواع علوم ستاره شناسی و کیهان شناسی آینده را پیش بینی کرده و براساس آن تصمیم گیری نمایند،آنان به نوعی به هم وطنان و هم کیشان خود و یا حتی به کل جهان کمک می کنند.
همانطور که گفته شد، با مرور زمان بسیاری از تاریخ نویسان تعدادی بیشماری از وقایع تاریخی از زمان امپراتور های رومی تا ماجرای فتح و سقوط اندلس و عثمانی ها و... را به رشته تحریر درآورده و علل شکست و پیروزی آنان را به عام و خاص گزارش کرده اند.
بدون شک اشغال فلسطین بدست صهیونیست ها و بنا کردن رژیم نامشروع و غیر قانونی اسرائیلی در این اراضی از جمله نقاط تاریک و کثیف تاریخ بشر است. باوجود اینکه در بسیاری از برحه های تاریخی ما دچار وهم، خیال و سردرگمی شدیم با این حال انسان ها طبق طبیعت ذاتیشان برای نجات خود و همچنین خارج شدن از دایره دروغ،توهم و خیال به منابع مختلفی روی آوردند و از دستورات آن پیروی کردند، برخی تاریخ و کتاب های قدیمی مشکوک به تحریف شدگی را برگزیدند و برخی دیگر نیر تعالیم و راهنمایی های واضح و روشن قرآن را پیشه راه خود قرار دادند.
برای اینکه به واقعیت چگونگی بوجود آمدن رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینی پی ببریم باید بدانیم که ایده صهیونیزم پس از گذشت بیش از 70 سال، از کجا نشر پیدا کرد و در چه حالی به سر می برد.
«کشورها خشونت می آفرینند و در آرامش می میرند» این یکی از جملات کلیدی و مهمی است که "ویل دورانت" در کتاب مشهور خود «داستان تمدن» بکار برده و ان را در وصف کشورها و رژیم هایی ابراز داشته که مبنای نخست ان ها خشونت،خشم و کشت و کشتار بوده و بر راس آن ها سران نظامی حکومت داشته اند.
چنین جامعه ها و رژیم های مستبد و مبارزی در هر جای دنیا از زندگی راحت و لطیف مردمی بویژه رژیم هایی که در میان آب های بین المللی بنا می شوند، بدور هستند.
دشمنان بدبختی مانند رژیم اشغالگر نیز با چنین تاریخی نکبت باری روی کار امدند، نسل اول این رژیم برای جای دادن خود در اراضی فلسطینی به سوی زور،جنگ و مبارزه غیرعادلانه با فلسطینیان گام برداشتند و این روح جنگی و جنایتکاری را به روح (به اصطلاح) جامعه صهیونیستی خود نیز نفوذ دادند.
پس از نسل اول، نسل دوم صهیونیست های پرورش یافته فرماندهان بازنشسته اسرائیلی روی کارآمدند و با خود همان روح کشتار و خون ریزی را به ارمغان آوردند و فعالیت های پیشین خود در سرکوب متحدانه مردم فلسطین و نقض حقوق آنان به شکلی سازمان یافته را ادامه دادند.
اما هنگامی رسید که نسل سوم برآمده از جریان فکری صهیونیزم با مشکلاتی جدی روبه رو شد؛ این نسل از صهیونیست ها با دو چالش سرنوشت ساز روبه رو بود:
1- ادامه همان سیاست های متحدانه قبلی خود مبنی بر قتل عام و خونریزی و تامین منافع کلی جریان ذهنی استعماری صهیونیستی بطوری که رژیم اسرائیل در مسیر آرمان های سازمانی خود گام بردارد
2- کنار گذاشتن تمامی اهداف و آرمان های جامعه صهیونیستی و به جای آن گام برداشتن در جهت تامین منافع حزبی،شخصی و همچنین ایجاد نوعی انقسام فکری.
در این مرحله براساس شواهد و قراین پیشرو، نسل سوم بشدت از جنبه های فکری و سیاسی عقب مانده است و دچار پسرفت شده، تاجاییکه سران عالی رتبه نظامی و سیاسی شان از جمله "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر این رژیم برای تحقق منافع شخصی خود در دادگاه و عرصه سیاسی اسرائیل می جنگد، اکنون نتانیاهو در درون حزب خود (لیکود) به دیکتاتور و مستبد شهرت دارد.
در نهایت باید متذکر شد که شکست یا پیروزی هر کشور و رژیمی درعرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی مرهون راهنمایی و مدیریت های هوشمندانه رهبران خود است، اما آنچه که اکنون رژیم اسرائیل و رهبران آن مرتکب می شوند بدون شک با اساس،بنیان ها و اهدافی که این رژیم در منطقه بوجود امد، تناقض دارد.
این رژیم نشان داده که طی سال های گذشته از نواحی سیاسی و حکومتی داخلی خود ضربات جبران ناپذیری را متحمل شده، ضرباتی که در راستای تامین منافع شخصی و حزبی وارد گردیده است.
مصداق بارز اختلافات نظر سران صهیونیستی با یکدیگر را می توان در واکنش های مختلف انان نسبت به تشکیلات خودگردان محمود عباس به خوبی مشاهده کرد؛ وزارت امنیت اسرائیل این تشکیلات را سازنده و در جهت تامین منافع کلی اسرائیل می داند اما از سویی دیگر مقامات عمدتاً راستگرای صهیونیستی ادامه همکاری با تشکیلات رام الله را به عنوان خطر جدی برای منافع اسرائیل در اراضی اشغالی معرفی می کنند!
در کشورهایی که در سیر تاسیس و بوجود امدنشان کاملا طبیعی و عادی هستند اگر چنین مشکلات حزبی و شخصی بروز پیدا کند و یا در نهایت نظام دیکتاتوری روی کار بیاید، می شود با این واقعیت کنار آمد اما در رژیمی که به طور ناگهانی (70 سال پیش) پدیدار می شود درک این موضوع در شرایط خطیری که با آن مواجهه گردیده، کاملا سخت است.
دولت اشغالگر{اسرائیل} "تنها کشور اشتباه" است. این اصطلاح مرا به یاد داستان مردم شهر پومپی روم قدیم می اندازد ، که توسط رومیان در پای کوه آتشفشانی وسوویوس ساخته شده است. آنها روزانه قربانی هایی را به خدای آتشفشان ولکان هدیه می کردند تا با فوران خود به آنها خشم نکند. اما این خدا به دعاهای آنها پاسخ نداد و سرانجام سیل جاری شد.
این رژیم نیز مانند مردم پومپی در کوهپایه های این آتشفشان قرار دارند و هر روز نیز با سیاست هایی که در پیش گرفته اند بیشتر و بیشتر به نابودی نزدیک می شوند، نابودی که در نتیجه اشتباهات و خطاهای آنان است و در آخر پای شان را به یک جنگ نظامی همه جانبه در منطقه باز می کند.
* نویسنده فلسطینی پایگاه خبری عکا
انتهای پیام /م.ح