پشت پرده آشوب های اخیر لبنان
سایت بیداری اسلامی - مهدی زند
پس از معرفی حسان دیاب از سوی پارلمان لبنان به عنوان نخست وزیر، انتظار می رفت که بحران شورش های اجتماعی در این کشور که به بهانه فساد گسترده دولتی و مشکلات معیشتی و بیکاری از اول اکتبر سال 2019 شروع شده بود به سوی آرامش حرکت کند. بحرانی که با استعفای مشکوک سعد حریری، نخست وزیر وقت، افق تاریکی را برای آینده لبنان ترسیم کرده بود.
اما دولت های امریکا، عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی در کنار جریان حریری و جریان های وابسته به سمیر جعجع و ولید جنبلاط که با انتخاب آقای دیاب موافق نبوده و نخست وزیری و تشکیل دولت به ریاست وی را تضعیف هرچه بیشتر خود و تقویت محور مقاومت می دانند تلاش گسترده ای را برای ناکام گذاشتن حسان دیاب در تشکیل دولت انجام داده اند.
با ترور سپهبد قاسم سلیمانی از سوی دولت تروریستی امریکا در بغداد و التهاب پس از آن و نیز واکنش سخت ایران به امریکا در حمله موشکی به پایگاه نظامیان تروریست این کشور در عین الاسد عراق، تحولات داخلی لبنان تا حد زیادی در سایه شرایط جدید، از کانون توجهات خارج شد. اما با توجه به نیاز امریکا برای کاهش پیامدهای منفی تحولات جدید منطقه و نمایش قدرت ایران در مقابل امریکا، مجموعه ای از اقدامات در دستور کار امریکا و جریان همسو قرار گرفت که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- منحرف کردن افکار عمومی از رخداد بزرگ حمله ایران به پایگاه نظامی امریکا در عین الاسد به سقوط هواپیمای مسافر بری اکراینی در شرایط ناامنی منطقه
- تلاش برای ایجاد موج جدید ناآرامی در ایران به بهانه سقوط هواپیمای ایرانی و منتقل کردن فشار افکار عمومی به سمت شورش های احتمالی در ایران
- اقدام سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در ارتباط با مطرح کردن مکانیزم ماشه در موضوع توافق هسته ای با ایران
- اقدام به گسترش رژیم تحریمی علیه ایران
- اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی علیه مواضع مقاومت در غزه، سوریه و تاحدی مشکوک در باره عراق
- گسترش تجاوزات ائتلاف عربی در یمن و بمباران وسیع مناطق غیر نظامی با هدف خارج کردن تمرکز افکار عمومی از عین الاسد
- گسترش درگیری در لیبی
- انفجار تروریستی در افغانستان
- تلاش برای درج نام حشد الشعبی عراق و حزب الله لبنان و دیگر حلقه های محور مقاومت در فهرست تروریستی کشورهای مختلف جهان
- گسترش موج تجاوزات صهیونیستی به مناطق فلسطینی نشین و اماکن مقدسه اسلامی مانند مسجد الاقصی
- بازداشت فلسطینیان در کرانه باختری رود اردن
- باز فعال سازی اختلافات میان فتح و حماس
- طرح مجدد ضرورت ضمیمه سازی کرانه باختری و دره اردن و نیز تصویب ایجاد شهرک های جدید صهیونیستی در کرانه باختری
- همزمانی مشکوک برخی اقدامات در کشورهای عربی مانند افتتاح موزه یهودیان در مراکش
- باز احیاء شورش ها در لبنان و عراق و نیز احتمالا در سوریه( بر اساس گزارش های مراکز امنیتی)در آینده نزدیک
حسان دیاب در واقع در نتیجه خارج شدن بخشی از جامعه سنی لبنان از سطیره خاندان حریری و همراهی آنها با جریان 8 مارس موفق شد تا آرای لازم برای نخست وزیری لبنان را کسب کند( 69 رای از مجموعه 128 کرسی پارلمان. در حالی که تنها به 65 رای موافق نیاز داشت).
موفقیت آقای دیاب در واقع از یک سو به معنی تثبیت شخصیت این جریان سنی محسوب می شود که خود را از سیطره حریری خارج کرده است و از سوی دیگر گستره بازیگری جریان حریری را در عرصه لبنان تا حد زیادی محدود کرده و این امر بر میزان بازیگری و نقش آفرینی دیگر جریان های همسو با حریری یعنی جریان جعجع و جنبلاط را نیز تاثیر کاهنده خواهد گذاشت. در نتیجه جایگاه سیاسی محور مقاومت به رهبری حزب الله و جریان ملی آزاد در لبنان تا حد زیادی تقویت شده و این می تواند بر معادلات منطقه ای بسیار تاثیر گذار باشد.
بر این اساس موج جدید آشوب های لبنان که در آن شاهد مجموعه ای از اقدامات سابق و جدید هستیم مانند مسدود کردن درب های ورودی ادرات و مراکز دولتی و علمی با جوشکاری، و نیز همزمان تلاش برای قرار دادن حزب الله در فهرست تروریستی( اقدامی که وزیر امور خارجه انگلیس اخیرا انجام داد و دستور العمل صادره مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا به کشورهای دیگر تا از اقدام انگلیس پیروی کنند) و تلاش برای انتقال شورش های اجتماعی به حوزه درگیری های مسلحانه در واقع با هدف انتقال توجهات افکار عمومی از شکست امریکا در عرصه تقابل با ایران و نیز ناکام گذاشتن تلاش های محور مقاومت در ایجاد ثبات سیاسی در لبنان صورت گرفته است.
بدیهی است که تلاش های امریکا و جریان های همسو با آن با توجه به گسترش جایگاه محور مقاومت در جامعه لبنان و همکاری بسیار نزدیک ارتش و نیروهای امنیتی که خارج از کنترل و نفوذ جریان امریکایی، اسرائیلی و عربی لبنان یعنی امثال حریری و جنبلاط و جعجع قرار دارند، همچنین تاکید معترضین مردمی بر تفکیک آنها از شورشی ها مزدور، ره بجایی نخواهد برد و تنها موجب افزایش هزینه های امنیتی و اقتصادی و اجتماعی لبنان و البته مفتضح شدن بیش از پیش امریکا و همسویان داخلی و منطقه ای آن خواهد شد.