توانایی های سردار قاآنی در گرفتن انتقام سخت از آمریکا در افغانستان/ هزاران جنگجوی لشکر فاطمیون در آینده افغانستان چگونه نقش آفرینی خواهند کرد؟

 

عبیدالله عبید در وبسایت شورای آتلانتیک به بررسی وضعیت کنونی افغانستان پس از توافق میان آمریکا و طالبان پرداخته و درباره تلاش ها و توانمندیهای سردار اسماعیل قاآنی فرمانده جدید نیروی قدس سپاه و ارتباط وی با بخشی از طالبان و مجموعه لشکر فاطمیون برای اخراج آمریکا از افغانستان بحث و بررسی کرده است.

 

 

به گزارش  سایت بیداری اسلامی در مقاله شورای آتلانتیک  امده است:

 

افغانستان نقطه ضعف ایالات متحده و بهترین جایی است که ایران به واسطه سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده جدید نیروی قدس، می‌تواند انتقام خون سلیمانی را گرفته و به آمریکا آسیب بزند. قاآنی به عنوان معاون فرمانده نیروی قدس، سرپرستی عملیات‌ها در کشورهای آسیای مرکزی از جمله افغانستان و پاکستان را داشت. او در دهه 1990 میلادی با ائتلاف شمالی برای سرکوب طالبان همکاری کرد.

 

ایران هنوز روابطش با برخی افراد و احزاب وابسته به ائتلاف شمال را حفظ کرده است که از آن جمله می توان به عبدالله عبدالله اشاره کرد. برغم تنش‌های دهه 1990، برخی روابط بین ایران و شماری از عناصر طالبان ایجاد شده است. با امضای توافق بین آمریکا و طالبان به نظر می‌رسد که تهران در حاشیه قرار گرفته است. اما هنوز خطر حمایت ایران از جناح‌های جداشده‌ی طالبان وجود دارد.

 

 

در 2018 میلادی، برخی تصاویر حاکی از آن بود که قاآنی تحت پوشش معاون سفیر ایران و با نام مستعار به افغانستان و منطقه بامیان، ایالت شیعه نشین در مرکز افغانستان، سفر کرده است. مناطق مرکزی افغانستان جایی است که تهران بیشترین حمایتش را بر آن متمرکز کرده است. سفر قاآنی بیانگر قابلیت نیروی قدس در نفوذ به شرایط خصمانه و همچنین نشانگر منافع آشکار تهران در شکل‌دهی به سیاست‌های کابل در دوران پس از خروج آمریکا است. ماموریت پرریسک قاآنی بیش از آنکه یک سفر دیپلماتیک باشد، با هدف تقویت شبکه و نفوذش در افغانستان انجام شد.

 

 

قاآنی اکنون به عنوان فرمانده نیروی قدس می‌تواند از آشنایی‌‌اش با سرزمین و بازیگران افغانستان برای آسیب زدن به آمریکا استفاده کند. ده‌ها هزار رزمنده لشکر فاطمیون اغلب از میان جوامع پناهندگان شیعه افغان هستند که تجربه جنگ در سوریه را دارند. بسیاری از این نیروها اکنون به افغانستان بازگشته‌اند و آماده‌اند تا با دستور قاآنی علیه آمریکا حملاتی را انجام بدهند و "انتقام سخت" رهبر عالی ایران را عملی کنند.

 

 

با توجه به توافق صلح کنونی، انتظار می‌رود که آمریکا در ازای تعهد طالبان برای پیشگیری از حملات علیه نیروهای خارجی در خاک افغانستان، شمار نیروهایش را تا حد چشمگیری کاهش دهد. به این ترتیب، این احتمال وجود دارد که گروه‌های نیابتی تحت حمایت ایران از جمله لشکر فاطمیون یا جناح‌های جداشده‌ی طالبان به نیروهای کم‌شمار آمریکا یا سایر اهداف ایالات متحده در افغانستان ضربه بزنند.

 

 

برای آمریکا، طالبان و دولت کنونی افغانستان ضروری است که در فاز بعدی گفتگوهای صلح به بررسی مداخلات ایران در افغانستان بپردازند چرا که تهران هر زمان می‌تواند توافق شکننده‌ی فعلی را بی‌اثر کند.

 

 

تا زمانی که دولت ترامپ سیاست "فشار حداکثری" و خصومت علیه تهران را ادامه می‌دهد، ایران انگیزه‌ای برای تسهیل خروج آمریکا از افغانستان نخواهد داشت. طرفین ذی نفع باید درباره فعالیت‌های ایران هوشیار و به جای هموار کردن مسیر یک جنگ نیابتی تازه، به دنبال پایان دادن به جنگ‌های نیابتی باشند.

 

 

برغم پیشرفت‌های اخیر در زمینه پایان دادن به طولانی‌ترین جنگ ایالات متحده، قاآنی به عنوان فرمانده نیروی قدس چه بسا برای هدف گرفتن نقطه ضعف آمریکا تردید نکند. او انگیزه، تجربه و منابع لازم برای خونخواهی از سلیمانی در افغانستان را دارد.