کودتا؛ ابزار جدید آمریکا برای باجگیری از عراق
مهدی پورصفا
مطرح شدن شایعه کودتای نظامی در عراق به نظر بیش از آن که بر روی صحنه قابلیت اجرا داشته باشد ترفندی برای گرفتن باج بر روی میز سیاست باشد. باجی که قرار است شخصیتی نزدیک به آمریکا را به کرسی نخستوزیری در عراق برساند.
خاورمیانه سرزمین کودتاهای موفق و ناموفق است. آخرین کودتای رخ داده در این ناحیه پر آشوب مربوط به ترکیه است که نظامیان حامی فتحالله گولن در سال 2016 تلاش کردند تا رجب طیب اردوغان را از صندلی ریاست جمهوری این کشور پایین بکشند. کودتایی که علیرغم موفقیتهای اولیه با مقاومت پلیس ملی ترکیه و دستگاه اطلاعاتی این کشور به شکست انجامید و نشان داد که شاید دیگر امیدی به موفقیت فرآیندی با نام کودتا در خاورمیانه نشست. در طول روزهای اخیر فضای مجازی پر از شایعات گوناگونی است که از عملیات ارتش آمریکا علیه گروه «کتائب حزب الله» به عنوان بخشی از بسیج مردمی عراق یا «حشد الشعبی» حکایت میکند.این شایعات به حدی متواتر شده که برخی از مقامات عراقی نیز به صراحت از آمادگی آمریکا برای اجرای آن با همراهی بخشی از نیروهای نظامی این کشور حکایت میکنند. سؤال اصلی اینجاست که آیا در دوران ناکامی کودتاها و شکست خوردنهای پیاپی آمریکا در منطقه، میتوان انتظار رخ دادن چنین واقعهای در عراق را داشت؟
بحرانی که از ناکارآمدی نظام سیاسی عراق شروع شد
مهمترین بحرانی که هماکنون عراق در حال تجربه آن است، فقدان وجود یک دولت واحد در شرایط فعلی است. اعتراضات گستردهای که از ماهها قبل با قوت و ضعف در عراق جریان دارد و عدم تفاهم گروههای مختلف عراقی در قالب نظام «محاصره» برای تشکیل دولت سبب شده تا عراق تبدیل به یک کارزار سیاسی و نظامی غیرقابلکنترل شود. علاوه بر این دخالتهای مداوم سیاسی و نظامی غیرقانونی آمریکا، این هرجومرج را تشدید کرده است. ترور سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس فرمانده نیروهای حشدالشعبی در دی ماه سال گذشته اعلان جنگ رسمی بود که سبب شد اخراج نیروهای نظامی آمریکا تبدیل به هدف اصلی نیروهای مقاومت شود.
فشار گروههای مقاومت در عراق بهقدری بر آنان سنگین شده است که بر طبق گزارش روزنامه واشنگتنپست هماکنون تیم امنیت ملی آمریکا در انتخاب راهکارهای برخورد با این معضل مردد و سرگردان است.
این مسئله هماکنون با تصویب مجلس ملی عراق تبدیل به یک امر الزامآور قانونی شده و «عادل عبدالمهدی» به عنوان نخستوزیر پیشبرد امور بر اجرایی شدن آن نیز تأکید کرده است. اخراج نیروهای آمریکایی از عراق بهقدری جدی است که تمام گروههای شیعه در رایزنی با نخستوزیران پیشنهادی بر اجرایی شدن مصوبه به عنوان شرط مثبت در پارلمان تأکید کردهاند. فشار گروههای مقاومت در عراق بهقدری بر آنان سنگین شده است که بر طبق گزارش روزنامه واشنگتنپست هماکنون تیم امنیت ملی آمریکا در انتخاب راهکارهای برخورد با این معضل مردد و سرگردان است.
پس از ترور سردار سلیمانی حملات مداوم راکتی به مواضع نیروهای آمریکایی در عراق و همچنین منطقه سبز در بغداد سبب شده تا امنیت نیروهای بینالمللی در این کشور زیر سؤال برود. به عنوان مثال کشته شدن دو نظامی آمریکایی و یک نظامی انگلیسی در حمله موشکی به پایگاه نیروهای آمریکایی در «التاجی» سبب حملات گسترده هوایی به مواضع حشد الشعبی و کتائب شد. این حملات با وجود سر و صدای فراوان نتوانست در عقبنشینی نیروهای مقاومت مؤثر باشد و اغلب آنان بر ادامه مقابله با حضور آمریکاییها تأکید کردند.
در طول یک هفته گذشته آمریکاییها از سه پایگاه عقبنشینی کردهاند. پایگاه پشتیبانی توپخانه در منطقه القائم، پایگاه هوایی القیاره و پایگاه زمینی کی 1 سه نقطهای بودهاند که آمریکاییها از آن عقبنشینی کردهاند.
عقبنشینی به پایگاههای کوچکتر
آمریکاییها علاوه بر حملات مقطعی به مواضع حشد الشعبی راهحلهای دیگری را بر روی میز قرار دارند. یکی از این راهکارها انتقال پایگاههای کوچکتر آمریکایی به قرارگاههایی است که در اقلیم کردستان عراق و یا مناطق سنینشین قرار دارد. در طول یک هفته گذشته آمریکاییها از سه پایگاه عقبنشینی کردهاند. پایگاه پشتیبانی توپخانه در منطقه القائم، پایگاه هوایی القیاره و پایگاه زمینی کی 1 سه نقطهای بودهاند که آمریکاییها از آن عقبنشینی کردهاند. به احتمال زیاد آمریکایی از پایگاههای التاجی و همچنین کاخهای ریاست جمهوری در موصل نیز عقبنشینی خواهند. پایگاههایی همچون «عین الاسد» این حسن را برای آمریکاییها دارند که نزدیک به مناطق شیعهنشین نیستند و احتمال اینکه بتوان آنها را مخفیانه با سلاحهایی همچون کاتیوشا هدف قرار داد، کمتر است.علاوه بر این استقرار سیستمهای ضد موشک همچون پاتریوت در پایگاههای بزرگتر به منظور مقابله با حملات موشکی راحتتر و با هزینه کمتری انجام خواهد شد. اما این عقبنشینیها نشانهای از جمعکردن قوا برای یک درگیری بزرگتر است.
ظاهراً ترامپ با ادامه یک طراحی نظامی برای کارزارهای نظامی گستردهتر در عراق موافقت کرده است. دستوری که با مخالفت نیروهای نظامی آمریکا در منطقه روبهرو شده است.
نظامیان در آمریکا مخالف سر شاخ شدن با ایران هستند
به داستان احتمال کودتا در عراق بازگردیم. بر طبق گزارش روزنامه نیویورکتایمز بعد از حمله به التاجی برخی از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا تلاش کردند تا ترامپ را وادار به صدور فرمانی برای حمله گسترده به مواضع سپاه پاسداران کنند.دلیل آنها این بود که ایران با شیوع گسترده کرونا توانمندی کمتری برای مقابله با حملات احتمالی آمریکا دارد. درنهایت ترامپ به دلیل مخالفت وزیر دفاع آمریکا و مقامات نظامی از این تصمیم صرفه نظر و با حملات محدود به مواضع کتائب حزب الله موافقت کرد.
بااینحال یک اما در این میان وجود دارد. ظاهراً ترامپ با ادامه یک طراحی نظامی برای کارزارهای نظامی گستردهتر در عراق موافقت کرده است. دستوری که با مخالفت نیروهای نظامی آمریکا در منطقه روبهرو شده است و فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق شخصاً این عملیات را با یک درگیری گستردهتر با ایران مساوی دانسته است. حتی یک سایت آمریکایی مدعی شده که شخص فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق این فرمان را به نیویورکتایمز لو داده است. سؤال اصلی اینجاست که آمریکاییها در صورت یک عملیات گسترده در عراق و با همکاری یکی از طرفهای عراقی به چه چیزی خواهند رسید. آیا موازنهای که در ماههای اخیر به ضرر نیروهای آمریکاییها در جریان بوده را تغییر دهد.
هرگونه عملیات گسترده نظامی در عراق بهگونهای که بتواند منجر به ضربه گسترده علیه نیروهای مقاومت شود نیاز به یک عملیات زمینی گسترده دارد.
بلوفی که قرار است روی میز سیاست جواب دهد
هرگونه عملیات گسترده نظامی در عراق بهگونهای که بتواند منجر به ضربه گسترده علیه نیروهای مقاومت شود نیاز به یک عملیات زمینی گسترده دارد. در حقیقت صرفاً با حملات هوایی نمیتوان کتائب حزب الله و یا هر گروه چریکی دیگری را نابود کرد. از سوی دیگر ورود هرگونه نیروی زمینی به عراق ریسک تلفات بالای نظامی را بهشدت بالا میبرد.اگرچه در هفته گذشته نیروهای آمریکایی یک رزمایش گسترده به استعداد یک تیپ را در جنوب شهر ابوظبی برای تصرف یک شهر را برگزار کردند اما روشن است که مقابله با نیرویی همانند حشدالشعبی نیاز به نیروی گستردهتری دارد. حتی اگر آمریکایی ریسک چنین اقدامی را قبول کنند ورود به چنین معرکهای به معنای پایان نظام سیاسی حاکم بر عراق و به احتمال زیاد ورود به دوران جدیدی از درگیری است که میتواند به حیات عراق یکپارچه نیز خاتمه دهد. این کار در شرایطی که نخستوزیر متمایل به آمریکاییها «عدنان الزرفی» در حال تشکیل دولت است، کمی دور از عقل است.
با این تفاسیر میتوان به یک نتیجه متعادل رسید. شاید تحرکاتی هرچند به نظر سطحی در خصوص اقدام به کودتا و یا حمله نظامی وجود داشته باشد اما با توجه به هزینههای آن چنین مانوری تنها به عنوان یک اهرم فشار بر روی میز چانهزنی سیاسی عمل خواهد کرد.در حقیقت کودتا تنها نقطه فشاری خواهد بود تا احزاب و گروههای عراقی به نخستوزیری شخصیتی متمایل به آمریکا واکنش مثبت نشان دهند. البته در این میان نیروهای آمریکایی سطح حفاظت از خود را افزایش خواهند داد اما این اقدام بیشتر راهکاری برای مقابله با حملات ایذایی مقاومت خواهد بود. همانگونه که در سالهای 2007 تا 2011 آمریکایی برای دور شدن از حملات انتحاری از عراق عقبنشینی کردند.