دلایل اهمیت ایران برای چین در طرحهای نوظهور اقتصادی
مهدی خورسند
طرحهای جدید چین برای احیای اقتصادیاش نه تنها این کشور، بلکه سایر کشورهای جهان را نیز شامل میشود و یکی از این طرحهای بسیار مهم، تلاش پکن برای احیای جاده ابریشم است. فضای سیاسی دنیا و رقابتهای شرق و غرب در بسیاری از موارد باعث ایجاد فشار بر چین برای دور زدن ایران شده است اما اهمیت ایران برای این طرح تا چه حد است؟ در این مقاله به این دلایل پرداخته شده است.
امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی روبهرو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه دادهاند. چین یکی از این بازیگران نوظهور و البته قدرتمند است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح کرده است. این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است. این طرح که تقریباً 4.4 میلیارد نفر (65 درصد) از جمعیت جهان و 21 تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در برمیگیرد که از دو بخش کمربنداقتصادی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است. تلاش و اهتمام چین برای پیشبرد چنین طرحهای عظیمی جدای از آنکه میتواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، نیز میتواند در سیاست خارجی چین گسترشگرایی بیشتر و نقش فعالانهتر منطقهای داشته باشد. عرصه رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بینالملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیتهای اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرتها بهخصوص ایالات متحده نشان میدهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حملونقل بینالمللی و قابل اتکاء با هزینههای مقرونبهصرفهتر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است.
طرح آمریکایی «راه ابریشم» سعی دارد با بیرون نگاه داشتن ایران و نادیده انگاشتن اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آن به نوعی از ایفای نقش ایران در منطقه بکاهد
دو طرح درخصوص جاده ابریشم مطرح شده است که یکی طرح جاده ابریشم ایالاتمتحده است که در سال 2011 توسط هیلاری کلینتون وزیرخارجه وقت این کشور و با ایده فردریک استار ایدهپرداز اصلی طرح جاده ابریشم جدید، مطرح شد و دیگری طرحی است که چین در نظر دارد آن را اجرایی سازد و ایدهپرداز آن «شی جین پینگ» رییسجمهور چین بوده است. طرح آمریکایی جاده ابریشم جدید، زیرساختهای روسیه (جادهها، خطوطآهن و خطوط انتقال انرژی) را به کشورهای آسیای مرکزی و پس از آن به افغانستان، پاکستان و هند متصل مینماید. این طرح سعی دارد با بیرون نگاه داشتن ایران و نادیده انگاشتن اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آن به نوعی از ایفای نقش ایران در منطقه بکاهد و راههای جدیدی را برای دسترسی به شرق پایهگذاری نماید. این درحالی است که طرح جاده ابریشم جدید چین با دو گونه خشکی- دریایی بر آن است تا شرقآسیا را به آسیای مرکزی، آسیایمرکزی را به غربآسیا و غربآسیا را به مدیترانه و شرق اروپا متصل سازد، همچنین طرح جاده ابریشم دریایی، بر آن است تا دریای جنوبی چین را به دریای مدیترانه متصل کند.
پروژههای جاده ابریشم جدید ابزاری در طرح ایجاد همکاری منطقهای، ایجاد انعطاف سیاسی، بهبود رشد اقتصادی، پیشنهاد تنوعسازی تجارت و سرمایهگذاری در حملونقل، بخشهای معدن و انرژی هستند. پروژههای دوجانبه و چندجانبه بسیاری در مقیاسهای بزرگ و کوچک وجود دارند که هدفشان بازسازی و احیای تجارت و سیستم مبادله مشابه جاده ابریشم قدیم است.
بر اساس طرح راه ابریشم چین، ترکیه و جمهوری آذربایجان به کشورهای ترانزیتی مهم تبدیل خواهند شد که از طریق ایران و آسیایمرکزی، شرق را به غرب متصل میسازند.
مزایای راه جدید ابریشم چین برای کشورها
گسترش تجارت در کریدورهای ترانزیتی در حال ظهور، تأثیر متفاوتی بر کشورها خواهد گذاشت. این خطوط جدید، چین، اروپا، هند و روسیه را قادر خواهد ساخت که کالاهای با ارزش بالا را به صورت کارآمدتری از انتقال آن با کشتی، با خطوط ریلی مبادله نمایند. اروپا سرانجام به مزایایی که با آغاز طرح تراسیکا (کریدور تراسیکا شامل سیستم حملونقل ترکیبی در منطقه آسیای مرکزی، قفقاز و اروپای شرقی است) در سر میپروراند، نائل خواهد آمد. منطقه اورال در روسیه و غرب سیبری به کریدورهای تجاری کارآمد در هند، جنوبشرق آسیا و غربآسیا دسترسی خواهند یافت. ترکیه و جمهوری آذربایجان به کشورهای ترانزیتی مهم تبدیل خواهند شد که از طریق ایران و آسیایمرکزی، شرق را به غرب متصل میسازند. قزاقستان و ازبکستان هر دو از گسترش خطوط شمال- جنوب (این راهگذر ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه از طریق ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، خلیجفارس و جنوبآسیا برقرار میسازد) که شمال اروپا و روسیه را به خلیجفارس و دریای عرب پیوند میدهد، سود خواهند برد. تولیدکنندگان نفت و گاز در منطقه دریای خزر از مزایای اقتصادی و امنیتی خطوط لوله انتقالی متعدد سود خواهند برد. خطوط انتقال برق به زودی تاجیکستان و قرقیزستان را قادر خواهد ساخت که از میان بزرگترین تولیدکنندگان انرژی هیدروالکتریک در جهان به بازارهای پاکستان دسترسی پیدا کنند. ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان قادر خواهند بود با ارزشترین محصولات کشاورزی و پنبه خود را به جای صادر کردن به روسیه و طی مسافت 7000 کیلومتری و گذر از دریای بالتیک، مستقیماً به بازارهای در دسترس در جنوبآسیا صادر کنند و این امر انحصار صادرات روسیه را بر کشورهای منطقه خواهد شکست. ترکمنستان نیز به خریداران متعدد نفت و گاز دسترسی پیدا خواهد کرد. افغانستان هم از مزایای عواید ناشی از ترانزیت و مالیات حمل و نقل بهره خواهد برد. بازگشایی کریدورهای تجاری شرق به غرب از مسیر پاکستان و گشایش کریدورهای جدید به چین، انزوای تحمیل شده بر پاکستان را از بین خواهد برد.
در این چهارچوب، تصویر کلی جاده ابریشم جدید نشان میدهد که هدف استراتژیک بلندمدت چین تقویت استفاده از یوآن (پول واحد چین) برای انتقالهای بینالمللی و کاهش تکیه مالی به ایالات متحده است که از منظر تحریمها به نفع ایران نیز هست.
مسیر عبوری راه ابریشم جدید
مسیر جاده ابریشم جدید چین از مرکز استراتژیک اوراسیا، از میان دولتهای با ذخایر سرشار انرژی و معدنی و پایگاه جمعیتی قابل توجه عبور خواهد کرد. این مسیر از منطقه شیآن در چین جنوبی شروع و به شهر ارومچی در مرز قزاقستان رفته و سپس از ایران، عراق، سوریه و ترکیه عبور خواهد کرد. شاخه دیگر جاده ابریشم از استانبول به شمالغرب به بلغارستان، رومانی، جمهوری چک و آلمان میرود و قبل از رفتن به شمال به روتردام در هلند و ونیز ایتالیا متصل میشود، جایی که با جاده ابریشم دریایی قرن 21 به هم پیوند خواهد خورد. پروژه پیچیده چندوجهی که ساختار، پارامترها و مکانیسمهایی برای اجرایی شدن آن بیپایه و در عین حال کامال روشن نیست. کمربند اقتصادی جاده ابریشم بیش از یک کریدور حملونقل همچون پروژه اروپایی (تراسیکا) است. این تنها یک مسیر تجارت بینالمللی و مبادله فرهنگی بین شرق و غرب نیست، بلکه مسیر استراتژیک بلندمدتی در مقیاس بزرگ است. تمرکز اصلی این مسیر متصل کردن زیرساختهای حملونقلی بین آسیا و اروپا است. این طرح یک شبکه گستردهای از بزرگراهها، راهآهن سریعالسیر، خط لولهها و شبکههای فیبرنوری بین اوراسیا را شامل میشود. اجرای این استراتژی بزرگ به چین کمک خواهد کرد تا یکپارچگی اقتصادی خود با کشورهای غربی را افزایش دهد. همچنین برای چین سکویی جهت طرحریزی نفوذ سیاسی آن در چرخش غربی در قلب اوراسیا فراهم خواهد کرد. پکن خود را به عنوان منبع اصلی سرمایهگذاری برای اجرای مراحل مختلف این طرح اعلام کرده است. در این چهارچوب، تصویر کلی جاده ابریشم جدید نشان میدهد که هدف استراتژیک بلندمدت چین تقویت استفاده از یوآن (پول واحد چین) برای انتقالهای بینالمللی و کاهش تکیه مالی به ایالات متحده است که از منظر تحریم ها به نفع ایران نیز هست.
ایران با بهرهگیری از این مزیت میتواند منافع بسیاری را به دست آورد و جایگاه اقتصادی خود را در سطوح منطقهای و جهانی ارتقا بخشد.
ایران و راه جدید ابریشم
جاده ابریشم جدید، شرایطی مطلوب برای ایران است که در این میان کریدور شمال– جنوب اهمیت ویژهای دارد. ایران در راستای تکمیل و گسترش راههای ارتباطی خود با کشورهای منطقه، طرحهایی را در دست اجرا دارد.
- بازسازی راهآهن تفتان - کویته در پاکستان برای اتصال شبکههای راهآهن سراسری ایران و پاکستان که اروپا و آسیا را به هم پیوند میدهد
- اتصال ایران و جمهوری آذربایجان از طریق راهآهن قزوین- رشت- انزلی- آستارا
- خطآهن چابهار- سرخس، که جنوبشرق ایران را از بندر چابهار (تنها بندر اقیانوسی ایران) به سرخس در شمالشرق در مرز ترکمنستان، آسیایمرکزی را به آبهای اقیانوس هند متصل میکند. در میانه این راه، راهآهن خواف-هرات، افغانستان را از نزدیکترین فاصله ریلی به اقیانوس هند متصل میکند. هندوستان به عنوان شریک استراتژیک افغانستان و خود افغانستان برروی این پروژه فعال هستند و علاقهمند به احداث این کریدور هستند که میتواند مسیر جنوبی جاده ابریشم به دریا نیز باشد.
موقعیت جغرافیایی ایران، اهمیت ویژهای به این کشور به لحاظ جابهجایی کالا و عبور خطوط لولههای نفت و گاز در اقتصاد جهانی بخشیده است. ایران با بهرهگیری از این مزیت میتواند منافع بسیاری را به دست آورد و جایگاه اقتصادی خود را در سطوح منطقهای و جهانی ارتقا بخشد. این مهم، مستلزم درک واقعیتها، بهرهگیری از فرصتها و کسب آمادگیهای الزم برای رقابت با رقبای منطقهای و بینالمللی است. طرح کریدور شمال- جنوب یک فرصت استثنایی و بینظیر اقتصادی و تجاری برای ایران است؛ همچنین برای تقویت و حمل کالای ترانزیتی در اسرع زمان با هزینه کمتر و ایمنی بیشتر، احداث خطآهن چابهار- سرخس ضروری به نظر میرسد. تکمیل راهآهن چابهار- زاهدان- سرخس- مشهد تحولات بزرگی در اقتصاد سواحل مَکُّران و حوزه جنوب شرق کشور، توسعه حمل و نقل و رونق ترانزیت کالا و تجارت را به همراه دارد و میتواند جابجایی کالا را از بندر چابهار صدها برابر افزایش دهد. مسیر دیگر که هنوز تکمیل نشده، راهآهن رشت- آستارا است که از عمر شروع و تکمیل آن 14 سال میگذرد.
با ایجاد این مسیر، اروپا با تنوع بیشتر انرژی میشود و تسلط روسیه بر این بازار از بین میرود.
متغیرهای مداخلهگر در راه جدید ابریشم
اما در این بین، چین با بازیگران و متغیرهای مداخلهگری نیز روبرو است. آمریکا، روسیه، هند و گستردگی تروریسم تکفیری در مسیر عبوری راه جدید ابریشم از جمله مهمترین این متغیرها هستند. اگرچه روسیه موافقت ضمنی خود را با طرح جاده ابریشم چین اعلام داشته است و چین نیز بخشی از این جاده را به دلیل کسب رضایت روسیه به سمت این کشور منحرف کرده، لیکن روسیه تلاش دارد تا با تقویت «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» به نوعی نفوذ و تأثیرگذاری چین بر آسیای مرکزی و قفقاز را محدود و مهار نماید. انرژی از دیگر دغدغههای روسیه برای ایجاد این مسیر است. با ایجاد این مسیر، اروپا با تنوع بیشتر انرژی میشود و تسلط روسیه بر این بازار از بین میرود. در دیگر سو، رفع انزوای بینالمللی ایران و تقویت بیچون و چرای چین از دلایل عمده آمریکا برای کارشکنی در اجرای این طرح عظیم است. البته همانطور که پیشتر گفته شد، آمریکاییها برای تسلط بیشتر خود بر آسیای مرکزی و جنوبی، مسیر مدنظر خود را در نظر دارند که بتوانند با ایجاد این مسیر، تسلط روسیه بر بازار انرژی اروپا، توسعهطلبی چین، پیشرفت هند و خروج ایران از انزوا را جلوگیری کرده و محوریت خود در کشورهای آسیای مرکزی را از دست ندهند. هندیها نیز به عنوان یکی از رقبای منطقهای چین نسبت به طرح جاده ابریشم دریایی این کشور، رهیافتی بدبینانه داشته و تلاش دارند تا با ارائه طرح «مائوسام»، طرح جاده ابریشم دریایی چین را به چالش بکشد. اما تروریسم از نوع تکفیری-سلفی از دیگر موانع توسعه راه جدید ابریشم میتوان در نظر گرفت. گروههای تروریستی موجود در غرب و شرق آسیا که غالباً از سوی برخی کشورهای فرامنطقهای تغذیه میشوند، از عوامل خرابکاری و کند کردن روند پیشرفت این پروژه و طرحهای جانبی آن هستند.
منابع:
- سایت وزارت خارجه چین
- گزارش دبیرخانه «مجمع عالی همکاری بینالمللی "یک کمربند-یک جاده"» می 2017
- مقاله «مبنای ژئوپلیتیک راه ابریشم آمریکا و چین در آسیای مرکزی»؛ به قلم ماندانا تیشهیار
- مقاله ابتکار «جاده ابریشم جدید؛ چین (اهداف، موانع و چالشها)»؛ به قلم بهرام امیراحمدیان
- مقاله «بررسی نگاه تطبیقی امنیتی چین و روسیه به غرب آسیا»؛ به قلم علی آدمی و مهدی خورسند
- گزارش «بررسی سیستمهای ترانزیت در اوراسیا؛ درسها و تجارب برای ایران»؛ مهدی خورسند برای مرکز پژوهشهای مجلس