نامه «ابومازن» به «بشار اسد» نتیجه ناامیدی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است
«محمود عباس» نامه خود را به دست «بشار اسد» رساند و در یک اقدام کمسابقه بر موضع ضداسرائیلی دو طرف تأکید کرد؛ معنای سیاسی این اقدام محمود عباس چیست و آیا تغییری در حال بروز است؟
«زیاد ابوعمرو» معاون نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین یکشنبه (دیروز) با «فیصل مقداد» معاون وزیر خارجه سوریه دیدار کرد و نامه «محمود عباس» را به «بشار اسد» تحویل داد.
این نامه درباره آخرین تحولات مربوط به فلسطین بود و عباس در آن تأکید کرده که سوریه و فلسطین در یک سنگر در مقابله با طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارند.
«سید هادی سید افقهی»، کارشناس مسائل غرب آسیا در ابن باره به خبرنگار فارس گفت که این نامه قطعا یک اقدام معنادار است و پس از آن نوشته شده است که کشورهای عربی به خصوص حوزه خلیج فارس پشت محمود عباس را خالی کردند، در حالیکه به پول آنها نیاز داشت و از سوی دیگر آمریکا نیز به تشکیلات خودگردان برای پذیرش طرح موسوم به معامله قرن فشار آورد؛ در حالیکه پذیرش این طرح به معنای پایان عمر سیاسی محمود عباس محسوب میشود.
بنابراین «محمود عباس» در یک دوراهی پایان عمر سیاسی تشکیلات خودگردان و شخص خود یا فرار از این دام قرار گرفت و از سوی دیگر نیز سعودیها و اماراتیها و آمریکا تشکیلات خودگردان را به قطع کمکهای مالی تهدید کرده و به مرور به سمت اجرای تهدید خود رفتند تا محمود عباس را وادار به پذیرش طرح معامله قرن کنند.
این کارشناس مسائل منطقهای، در ادامه گفت که در این شرایط «محمود عباس» که منتظر ایجاد تعدیل در طرح معامله قرن بود با ناامیدی از هرگونه تغییری در موضع کشورهای آمریکا و عربی مواجه شد و تصمیم گرفت که بار دیگر به سمت کشورهای «جبهه مقاومت» تغییر مسیر داده و تلاش دارد از کارت نزدیکی به سوریه علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی استفاده ببرد.
سید افقهی سپس به ماهیت این چرخش پرداخت و در بیان اینکه تا چه حد این رفتار تاکتیکی و یا راهبردی است، گفت که سوریها در ابتدای امر برای راستیآزمایی صداقت تشکیلات خودگردان از آنها خواهند خواست تا همکاری امنیتی با اسرائیل را کاملا لغو کند و در مقابل نیز رامالله میگوید که در صورت لغو همکاریهای امنیتی در یک محاصره قرار خواهد گرفت و خدمات مالی و امنیتی که اسرائیلیها ارائه میدهند، متوقف میشود و در اینجا نیاز دارند تا از حمایت سوریه مطمئن شوند؛ بنابراین در مرحله فعلی طرفین به راستی آزمایی همدیگر نیاز دارند.
وی افزود: «دولت سوریه نیاز به این راستی آزمایی دارد که مطمئن شود آیا تشکیلات خودگردان صرفا به دلیل نیاز مقطعی خود چنین چرخشی انجام داده یا یک تغییر مسیر حقیقی در میان است و دولت خودگردان نیز نگران این است که پس از خراب کردن تمامی پلها خود و چرخش به سمت سوریه و بالتبع ایران، حمایت لازم از او صورت خواهد گرفت؟»
سید افقهی در ادامه گفت که سوریه نیازی به اثبات خویش ندارد و در تمامی دوره حافظ اسد و بشار اسد صرفا به دلیل دفاع از آرمان فلسطین بوده که تحت فشار قرار داشته، وگرنه با پذیرش پیشنهاد سازش اسرائیل همچون مصر و اردن دیگر این حد از گرفتاری برای خود فراهم نمیآورد.
او تأکید کرد که اگر تشکیلات خودگردان به معنای واقعی تغییر کرده باشد، نه تنها سوریه، بلکه ایران نیز حاضر به کمک است، به شرطی که اجازه مسلح شدن کرانه باختری را بدهد و اگر این تشکیلات میخواهد یک چرخش واقعی انجام دهد، باید با مقاومت همراه شده و اجازه مسلح شدن کرانه باختری را بدهد که در این بین بار فشار قابل توجهی نیز از روی غزه برداشته خواهد شد.