ایران نباید برای جبران عقبماندگیها تنها به قرارداد با چین اکتفا کند
عبدالرضا فرجی راد ـ سفیر پیشین ایران در نروژ
ایران 40 سال است در تحریم بوده و این تحریم به شدت فراوانی اعمال شده است که ما بعد از حضور ترامپ در کاخ سفید دیگر بزرگترین تحریم بینالمللی را داریم تجربه میکنیم. همهٔ اینها کشور را با یک عقبماندگی تکنولوژیکی روبرو کرده است، عقبماندگی تکنولوژیکی هم در دنیای امروز به کندیِ رشد و توسعه منجر میشود، لذا اگر ما به کشورهای همسایه نگاه کنیم و خودمان را مقایسه کنیم میبینیم آنها در این 40 ساله گذشته رشد و توسعهٔ خوبی داشتهاند اما ما تنها در بخش عمرانی تا حدی جلو رفته ایم و در سایر بخشها دچار نوعی عقبماندگی تکنولوژیکی شدهایم.
در صورت ادامه روند فعلی، در دهههای آینده یکی از کشورهای عقبماندهٔ منطقه میشویم.
مهمترین نیاز کشور در حال حاضر، این است که سریعتر از تکنولوژیهای برتر استفاده کند. آنچه ما پیشبینی میکنیم این است که روابط ایران و غرب به ویژه آمریکا در طی سالهای آینده بهبود نمییابد، یعنی نظر مسئولین نظام این است و از طرفی هم غرب با توجه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی که محور آن بر مقاومت و دوستی با کشورهای همسایه است و همچنین مخالفت با تعرضات اسرائیل و تصرف فلسطین، طبیعتاً پیشبینی میشود روابط ما با آمریکا خوب نخواهد شد و با اروپا هم روابط دوستانهٔ خاصی نمیتوانیم داشته باشیم، لذا باید یک را چارهای برای خود داشته باشیم. به همین ترتیب کشور به این نتیجه رسیده است که با توجه به اینکه چین در سالهای اخیر در کشورهای گوناگون جهان سوم سرمایهگذاری کرده و ما تحولات بزرگی را در این کشورها میبینیم، در نتیجه از این بستر و از این ویژگی باید استفاده شود.
کشور بعد ازفراز و نشیبَهای بسیار و گفتگوها به این نتیجه رسیده که با چین یک همکاری درازمدتی داشته باشد تا بتوانند کشور را از نظر آمایش سرزمینی توسعه بدهند. کشورهای دیگری هم که با ما دوست هستند و نزدیکتر هستند مانند روسیه یا کشورهایی که در همین حد هستند مانند هند، آنها این ظرفیت و تکنولوژی را ندارند که بتوانند این کارها را انجام بدهند، مثلاً ما این تجربه را از هند داریم که 20 سال است میخواهد چابهار را توسعه بدهد، یک خط آهن بکشد، ولی هنوز در چابهار تحول خاصی صورت نگرفته است، اگر بخواهیم هر قسمت از کشور را 20، 30 سال اینطوری بگذاریم، پس باید چند سال بگذرد و ما در دهههای آینده یکی از کشورهای عقبماندهٔ منطقه میشویم.
لذا باید تحولی صورت میگرفت و اگر بشود ما این کار را با حواسجمع، دقت فراوان و پیگیری با چینیها انجام دهیم و استمرار در اجرا و با یک طرح جامع ملی، مکانگزینی درست برای توسعه صنایع، تکنولوژی و شهرسازی به ویژه در جنوب کشور در سواحل، میتوانیم امیدوار باشیم که بعد از 25 سال ما هم همپایهٔ بعضی از کشورها حرکت میکنیم.
کشورهای دیگری هم هستند که ما میتوانیم با آنها رابطه راهبردی داشته باشیم اما ظرفیت آنها پایینتر است و می توانیم در حد ظرفیت آنها کار کنیم.
آیا ما که در حال حرکت به سوی چین هستیم، فقط باید به همین بسنده کنیم؟ آیا کشورهای دیگر نمیتوانند با ما رابطه راهبردی داشته باشند؟ چرا. اتفاقاً ما باید با هر کشوری که نزدیکتر هستیم، رابطهٔ راهبردی داشته باشیم، ظرفیت چین در زمینههای مختلف بسیار بالا است در هوا، زیر زمین، روی زمین کار کردند، تکنولوژی دارند و میتوانند این تکنولوژی را به ما منتقل کنند. اما کشورهای دیگری هم هستند بکه ما میتوانیم با آنها رابطه راهبردی داشته باشیم اما ظرفیت آنها پایینتر است در حد ظرفیت آنها کار کنیم، با ترکیه میتوانیم خیلی کار کنیم ولی متأسفانه ما در دو دههٔ گذشته غفلت کردیم، ترکیه خیلی چیزها دارد که به ما بدهد، تجربههای مختلفی را آزموده و در مدت کوتاهی به توسعه رسیده و این نشان از موفقیت کشور است، مثلاً با عراق حتی با افغانستان در حد همکاریها، طبیعتاً ایران پیشرفتهتر است و ایران میتواند به آنها کمک بکند و ظرفیت تجاری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بین دو کشور بالا میرود. با آذربایجان با ارمنستان، با پاکستان، الآن چین همین کاری که دارد با ما میکند در پاکستان هم میخواهند انجام دهد و یک رابطه استراتژیک دارند. چقدر خوب است که ما مکمل هم باشیم یعنی ایران، پاکستان و چین بهجای اینکه رقابت داشته باشند، مکمل یکدیگر باشند.
افرادی که در دولت در وزارتخانههای مختلف مسئولیت داشتند تفکر استراتژیک و تفکر ژئوپولتیک نداشتند.
حالا ما میتوانیم با روسیه هم کار بزرگ انجام بدهیم اما این چیزی که با روسیه دنبال آن هستیم و یک هفته صحبت آن بوده است بیشتر تمدید رابطه استراتژیک و کارهای نظامی ما با روسها بوده اما اگر یک کار بزرگ در زمینههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، تجاری با روسها انجام بدهیم خوب است. حالا برجام ممکن است اجرا شود، ممکن است ترامپ برود روابط ما با اروپا بهتر شود، میتوانیم کارهای بزرگتری هم با اروپا انجام بدهیم، معنی آن این نیست که ما به سمت شرق رفتیم و دیگر با غرب رابطهای نخواهیم داشت، الآن وضعیت اینطور است ما کار با چین را میتوانیم ادامه بدهیم حتی وسعت ببخشیم.
دولت در زمینه رسیدن به شعار استفاده از شرق و غرب برای رسیدن به اهداف و منافع ایران، ضعیف بوده و به نظر میرسد افرادی که در دولت در وزارتخانههای مختلف مسئولیت داشتند تفکر استراتژیک و تفکر ژئوپولتیک نداشتند، آدمهای سادهاندیشی هستند و به روزمرگی عادت دارند یعنی کارهای روزمره را میتوانند انجام بدهند که متأسفانه در آنهم خیلی موفق نشدند، از وزارت بهداشت بگیرید تا وزارت صمت، وزارت معادن تا وزارت علوم، با همسایههای ما چه کردند؟ ما چه چیزی را تبادل کردیم؟ غیر از یکسری دانشجویی که ما در آن کشورها نفوذ داریم.