مصطفی ادیب و سیاست های داخلی و خارجی لبنان
کمتر از دو ماه از انفجار تاریخی لبنان میگذرد انفجاری که همچنان تبعات خود را به همراه دارد. یکی از مهمترین تبعات آن، استعفا کابینه حسان دیاب و ورود مکرون به لبنان و دخالتهای او در تشکیل دولت جدید بود. حالا مصطفی ادیب به عنوان نخستوزیر جدید لبنان انتخاب شده و چشمها دوباره به بیروت دوخته شده تا مشخص شود او میتواند اصلاحات سیاسی در این کشور را به سرانجام برساند یا باز هم بحران دیگری در راه است.
سید هادی افقهی کارشناس مسائل غرب آسیا بیان کرده است که یکی از نکات مثبت در کارنامه کاری ادیب این است که او وابستگیای به جریانهای سیاسی و مهمتر از آن، به جریان فساد در این کشور ندارد اما در عین حال بحرانهای زیادی وجود دارد که او باید به آنها رسیدگی کند.
*به نظر شما، آقای ادیب توانایی تشکیل کابینه و اداره لبنان را خواهد داشت؟
فرایند انتخاب ایشان بسیار اهمیت دارد. البته در ابتدای امر باید به مرحله قبل از انتخاب ایشان بپردازیم. ادیب سفیر لبنان در برلین بود. مکرون در سفر اول خود به بیروت بعد از آن انفجار، چند جمله مهم گفت و خواست اصلاحات جدی و ریشهای در لبنان صورت گیرد. مخاطب او گروههای سیاسی ۱۴ مارس و ۸ مارس بود. فرانسویان از صد سال پیش در لبنان حق استعمار داشتند و مکرون حضور فرانسوی خود را به اثبات رساند. او در بازگشت یکی از مشاوران خود را به برلین فرستاد تا با ادیب گفتگو کند و او را برای پذیرش نقش نخستوزیری آماده کند. این خبر قطعی است و شکی در آن وجود ندارد. اکثر جریانهای ۱۴ مارس ارتباط خوبی با فرانسه دارند و زبان دوم آنها فرانسوی است و از طرف این کشور حمایت میشوند. مصطفی ادیب دو شرط برای وارد شدن به بحث نخستوزیری گذاشت؛ یک حمایت فرانسه و دوم حمایت تمام گروهها از نخستوزیری او و تقریباً همین امر نیز حاصل شد. اولین اعلامکننده این خبر رئیس پارلمان لبنان بود و رفته رفته نام مصطفی ادیب بر سر زبانها افتاد.
بااینحال ادیب تجربه مدیریت کلان را ندارد و والاترین پست او سفارت و مشاوره اقتصادی نجیب میقاتی بود. او نکات مثبتی نیز دارد؛ وامدار کسی نیست و چندان به فساد اقتصادی و سیاسی و حزبی آلوده نیست و از صحنه داخلی لبنان فاصله دارد. او با حمایت فرانسه و با موافقت گروهها و احزاب و طی این فرایند نخستوزیر شد. اما برای موفقیت باید کابینهای تکنوکرات داشته باشد و وزرای او به طور مستقیم عضو جریانی سیاسی نباشند ولی تمایل داشتن اشکالی ندارد.
با این پیشزمینه باید این سؤال را نیز مطرح کرد که ادیب تا چه حد مورد حمایت داخلی، خارجی، مادی و معنوی قرار میگیرد و نظر آمریکا در مورد او چه خواهد بود؟ و نوع رابطهاش با اتحادیه اروپا، ایران، عربستان سعودی و اسرائیل چگونه خواهد بود؟
معروف و مشهور است که او در پشت پرده با حزبالله رابطه خوبی دارد و آنها فوراً از او حمایت کردند. اما مشخص نیست عربستان و آمریکا و اسرائیل که ضد مقاومت هستند به او اجازه فعالیت خواهند داد یا خیر. طبیعتاً او باید عصا را از وسط بگیرد و فاصلهاش با حزبالله دور و نزدیک شود تا بر این اساس بقیه قدرتها فاصله خود را با او تنظیم کنند. در داخل لبنان دو جریان از مجموع ده تا دوازده جریان داخلی لبنان به او رأی منفی دادند. یکی سمیر جعجع و دیگری داماد میشل عون که رهبر جریان ملی آزاد لبنان است. بحرانهای سنگینی در برابر ادیب قرار دارد، از جمله کرونا، تحریمهای آمریکا، وضعیت وخیم اقتصادی، بازسازی بندر لبنان، اصلاح سیستم مافیایی و سهم خواهی طایفهای و سیاسی لبنان. از طرفی غرب، خواهان از بین رفتن اصلاحات در لبنان است و مشخص نیست آیا ادیب بتواند خواسته میشل عون یعنی حکومت مدنی را برآورده کند یا خیر.
فرانسه به این نتیجه رسیده است که نمیتوان حزبالله را از صحنه سیاسی لبنان حذف کرد یا نادیده گرفت.
*با توجه به مواردی که شما اشاره کردید به نظر میرسد کار بسیار دشواری پیش روی ادیب قرار داشته باشد. احتمال اینکه او نیز نتواند کاری از پیش ببرد، چقدر است؟
بله. ادیب چند مأموریت سخت و نفسگیر دارد. در چنین شرایطی چه کسی حاضر است به لبنان کمک کند؟ مکرون برای شل کردن سر کیسه اصلاحات و توافق داخلی را شرط کرده است. همچنین درخواست وام از بانک جهانی نیز میتواند با مخالفت آمریکا روبرو شود. لذا بحث پیچیده است. در این بین صحبتهای خاصی بین مکرون و حزبالله در پشت پرده این اتفاقات وجود دارد، زیرا فرانسه به این نتیجه رسیده است که نمیتوان حزبالله را از صحنه سیاسی لبنان حذف کرد یا نادیده گرفت. مکرون در این مورد گفته امروز اولویت لبنان خلع سلاح حزبالله نیست و نباید در این حوزه وقت تلف کرد و باید به مسائل مهمتری از جمله از بین بردن فساد و آبادی لبنان رسید.
*سؤالی که اینجا به وجود میآید این است، آیا شرایط دیاب با ادیب یکی است؟
خیر. شرایط حسن دیاب با ادیب یکی نیست. دیاب در شرایط شکنندهای به نخستوزیری رسید ولی در مورد ادیب اجماع وجود دارد. در حکومت دیاب وزیر حزباللهی وجود نداشت ولی او را به طرفداری از ایران متهم کردند و به او اجازه ندادند کار کند اما اینچنین نبود. حزبالله اصراری ندارد در کابینه لبنان باشد و نمیخواهد کسی با سلاح او کاری داشته باشد چون او سلاحهای خود را در داخل لبنان مصرف نمیکند و این قدرت نظامی برای مقابله با اسرائیل است. حزبالله این رویکرد را ثابت کرده است.
غربیها به این نتیجه رسیدهاند که اگر لبنان به هم بریزد ترکشهای آن به اسرائیل نیز اصابت خواهد کرد و اگر اسرائیل شیطنت کند حزبالله ساکت نمینشیند و جنگی منطقه را به آشوب میکشد.
* با توجه به وضعیت بیروت و اعتراضات سیاسی، امکان همسو شدن گروهها وجود دارد؟
مکرون در سخنان خود گفت اگر این کار را انجام ندهید لبنان از نقشه جهان مخفی میشود و حتی بیروت را تهدید کرد. میشل عون نیز گفت اگر لبنانیها با هم تفاهم نکنند هیچکس نمیتواند اوضاع لبنان را از بیرون اصلاح کند. لبنانیها باید باور کنند هیچ حزبی نمیتواند به تنهایی قدرت را در دست بگیرد. همچنین مافیای قدرت به شکلی تقسیم و توزیع شده است که مانند وضعیت عراق حتی شیعه که اکثریت است به تنهایی قادر به اداره عراق نیست. استعمار فرانسه در لبنان و استعمار آمریکا در عراق قوانین اساسی این دو کشور را به گونهای نوشت که قانون طایفهگری گسلی بین مؤلفههای سیاسی فعال کند. مکرون برای کمک اعلام آمادگی کرد. او قولهایی از برخی جریانهای عمده گرفته است. به عقیده من، مکرون با آمریکاییها در مورد لبنان به تفاهم رسیده است وگرنه در چنین مسیری قدم نمیگذاشت زیرا ناکامی در این راه به نفع او نیست. به گمان من، آنها به این نتیجه رسیدهاند که اگر لبنان به هم بریزد، ترکشهای آن به اسرائیل نیز اصابت خواهد کرد و اگر اسرائیل شیطنت کند حزبالله ساکت نمینشیند و جنگی منطقه را به آشوب میکشد.
* موضع عربستان در این انتخاب چگونه است؟
عربستان ناراضی است او میخواهد مطمئن شود که نخستوزیر آینده لبنان از حزبالله جانبداری نخواهد کرد. عربستان قبلاً در لبنان نفوذ زیادی داشت اما جنگ یمن و اختلاف و درگیری با ایران و مشکلات داخلی این کشور را ضعیف کرده است. اگر وضع عربستان و امارات امروز خوب بود با عادیسازی روابط با اسرائیل به صهیونیستها باج نمیدادند. رأی عربستان فعلاً نمیتواند معادلات فرانسه و برخی کشورهای دیگر و احزاب داخلی لبنان را وتو کند. مخالفت سمیر جعجع به اشاره عربستان بود اما جبران باسیل داماد میشل عون با شخص سعد حریری مشکل دارد و به دلیل رفاقت قدیمی ادیب و حریری به دلیل تسویهحسابهای شخصی چنین رأیی داشته است.