واقعیت اتهام های سعودی علیه ایران/ «پدرخوانده» بیمار است

پادشاه عربستان سعودی در هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرد که در این گزارش به واقعیت چنین اتهاماتی پرداخته می شود.

 مهدی عزیزی: سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی در سخنانی در هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مدعی شد که ایران سال گذشته تأسیسات نفتی در عربستان را هدف قرار داد.

وی ادامه داد: ایران با موشک‌های بالستیک و پهپاد عربستان را تهدید می‌کند و همچنان به هدف قرار دادن عربستان از طریق موشک‌های بالستیک و پهپادها ادامه می‌دهد. کسانی که این نوشته را به پادشاه بیمار سعودی دادند، فراموش کردند که به او بگویند سطح آگاهی افکار عمومی جهان و شناخت آنها از رویدادهای منطقه‌ای تغییر کرده است. این نکته را نیز نگفتند که عربستان سعودی دیگر از «قدرت اجاره‌ای گذشته» برای تغییر قواعد بازی در منطقه برخوردار نیست.

واقعیت اصلی در پشت اتهام‌های به ایران نهفته است. واقعیتی که نشان می‌دهد پدرخوانده بیمار شده است و هذیان می‌گوید. البته این تنها بیماری جسمی پادشاهان سعودی نیست بلکه فروپاشی داخلی و بیرونی کشوری است که نام یک خانواده بر آن گذاشته شده است و نماینده واقعی مردم نخواهد بود.

تفسیر اتهامات عربستان علیه ایران همان وادادگی داخلی، شکست‌ها و تحقیر در یمن، عراق، سوریه، لبنان و منطقه است اما باید این نکته را هم اضافه کرد که افزایش جایگاه مردمی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران و تأثیرگذاری آن در روند تحولات منطقه به ویژه موضوع فلسطین مهمترین نکته‌ای است که سعودی‌ها را به شدت نگران کرده استپادشاهی سعودی به خوبی می‌داند که تحولات آینده منطقه و جهان تضمین دوباره ای برای پایداری حیات سیاسی آنها نیست. حتی فرایند انتقال قدرت نیز که به کمک دلارهای نفتی و شخص ترامپ تغییر کرد، نمی‌تواند وضعیت آنها را بهبود بخشد.

اما در داخل، عربستان به شدت دچار فروپاشی اقتصادی، سیاسی و مذهبی است. مذهبی؟ به این دلیل که دیگر وهابیت سنتی سعودی رفتارهای دوگانه سعودی را نمی‌پذیرد و از سویی جامعه سنتی عربستان به مدل‌های غربی نیز گرایش پیدا کرده است. سعودی‌ها در دو راهی فشار علمای وهابی و سازمان‌های حقوق بشر غربی هستند.

از سویی باید برای توجیه رفتارهای مذهبی خود به عنوان خاستگاه وهابیت رضایت علمای وهابی را برای ادامه قید وبندها بپذیرد و از سویی به دلیل نیاز به حمایت غرب و شکل گیری نسل جدید اجتماعی در این کشور که بشدت از آموزه‌های وهابیت و تکفیری متنفر است باید دست به یک سری آزادی‌های اجتماعی هر چند از روی اجبار بزند.

در بعد خارجی نیز عربستان در پرونده‌های منطقه‌ای فراوانی به ویژه در سالهای گذشته شکست‌های تلخ و سنگینی را تجربه کرده است که باعث ناامیدی و چرخش برخی متحدان غربی آن شده است. هر چند این متحدان غربی بناچار برای فروش تسلیحات و منافع اقتصادی ناچار شده‌اند از ژست حقوق بشری خود فاصله بگیرند. هر چند اساساً به آن اعتقادی ندارند. عربستان سعودی در پرونده تقویت سیاسی و مالی داعش و روی کار آوردن یک مدل جایگزین در برابر محور مقاومت به منظور تأمین امنیت پیرامونی رژیم صهیونیستی تلاش زیادی کرد.

سعودی‌ها در یک سناریوی برنامه‌ریزی‌شده با سازمان‌ها و مراکز اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش کردند تا به منظور فرسایش قوای مقاومت در منطقه و نیز جلوگیری از گسترش گفتمان آن اقدام به تقویت سیاسی و حمایت مالی از داعش و گروه‌های تروریستی در منطقه کنند. البته این رفتار و اقدام سعودی‌ها را می‌توان در کنار این عنصر ارزیابی کرد که خاستگاه تفکر وهابی و آبشخور تکفیری است.

سعودی‌ها به شدت درباره یمن تحقیر شده‌اند. کشوری که قرار بود با عملیاتی به عنوان توفان قاطعیت در یک هفته اول نابود شود امروز با تشکیل یک ائتلاف و گذشت چندین سال نه تنها از میان نرفته است بلکه توانسته در عرصه توازن نظامی و سیاسی از قدرت چانه زنی خوبی نیز برخوردار شود

اگر عربستان در پرونده‌های عراق، سوریه، لبنان و یمن موفق به جایگزین کردن این مدل می‌شد آنگاه یک الگوی سخه برداری شده از وهابیت در تمامی سطح منطقه منتشر می‌شد و هم رژیم صهیونیستی در امنیت کامل قرار می‌گرفت.

سعودی‌ها به شدت درباره یمن تحقیر شده‌اند. کشوری که قرار بود با عملیاتی به عنوان توفان قاطعیت در یک هفته اول نابود شود امروز با تشکیل یک ائتلاف و گذشت چندین سال نه تنها از میان نرفته است بلکه توانسته در عرصه توازن نظامی و سیاسی از قدرت چانه زنی خوبی نیز برخوردار شود.

تفسیر اتهامات عربستان علیه ایران همان وادادگی داخلی، شکست‌ها و تحقیر در یمن، عراق، سوریه، لبنان و منطقه است اما باید این نکته را هم اضافه کرد که افزایش جایگاه مردمی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران و تأثیرگذاری آن در روند تحولات منطقه به ویژه موضوع فلسطین مهمترین نکته‌ای است که سعودی‌ها را به شدت نگران کرده است.

اما تازه‌ترین پرونده‌ای که عربستان مسئولیت اجرای آن را برعهده دارد رسمی شدن عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است که ترجیح داده است آن را با کشورهای زیر مجموعه خود که به عنوان پدرخوانده به آنها نگاه می‌کند آغاز کند تا بعدها با فراهم شدن زمینه، خود مسیر رهبری آن را بر عهده بگیرد.

اما سعودی‌ها می‌دانند که حیات سیاسی آنها نه تنها به آمریکایی‌ها بلکه دایره آن کمتر شده است و به ترامپ محدود شده است. بنابراین آنها باید همچنان نگران انتخاب انتخاب شدن ترامپ باشند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران