کسینجر پشت پرده سیاستهای منطقه ای ترامپ - از حمله به سوریه تا تهدید کره شمالی
از این روی دونالد ترامپ که رئیس جمهور امریکا به شمار می آید باید به صورت یک فرد عصبی، عجول در تصمیم گیری، بی ثبات در سیاست ها و غیرقابل پیش بینی و دارای رفتار غیر منتظره معرفی شود.
دونالد ترامپ با شعار اولویت ملی و پرهیز از هزینه های خارجی، در ابعاد نظامی توانست نوعی امید در جامعه امریکا ایجاد و آراء آنان را کسب کند. اما از زمانی که بر صندلی ریاست جمهوری امریکا نشست رفتاری خلاف شعارهایشان را برگزیده است.
دونالد ترامپ با شعار اولویت ملی و پرهیز از هزینه های خارجی، بویژه در ابعاد نظامی توانست نوعی امید در جامعه امریکا ایجاد کرده و آراء آنان را کسب کند. اما از زمانی که بر صندلی ریاست جمهوری امریکا نشست رفتاری خلاف شعارهایشان را برگزیده است. تحلیلگران بر این باورند؛ دلیل دور شدن وی از سیاست های اعلامی در کارزار تبلیغاتی را باید در مشکلاتی دید که دولت کنونی ایالات متحده امریکا با آن روبرو است.
ساختار سیاسی امریکا با هم به ترامپ اعتماد لازم را نداشته و هم با شعارهای وی همراهی ندارد، از این روی در مقابل اراده ترامپ در پیگیری شعارهایش ایستادگی می کند. بویژه اینکه ساختار فعلی امریکا بر اساس اقتصاد مبتنی بر نظامی گری تعریف شده است. به همین دلیل هم بخش قابل توجهی از بودجه سالیانه کشور امریکا را بودجه نظامی تشکیل می دهد. از این روی سیاست کاهش تصدی گری امریکا خرسندی این ساختار را در پی ندارد. این موضوع به نوعی موجب قطب بندی در جامعه امریکا شده است.
مشکلات داخلی امریکا بسیار زیاد است و به نظر نمی رسد دولت فعلی امریکا بتواند در کوتاه مدت تحولی را در حوزه های داخلی ایجاد کند و این مسئله می تواند بر کاهش محبوبیت ترامپ موثر باشد. این در شرایطی است که وی در حال حاضررکوردار کمترین محبوبیت در میان روسای جمهور امریکا است.
در سطح بین المللی نیز امریکا با چالش های زیادی روبرو است و هژمون امریکایی که پس از فروپاشی شوروی هژمون غالب بود، در حال شکست است. از یک سو چین در مسیر شکست هژمون امریکا در ابعاد اقتصادی است و پیش بینی ها نشان از سبقت چین در کمتر از یک دهه از امریکا دارد. از سوی دیگر روسیه به عنوان وارث شوروی پس از سر و سامان دادن به مشکلات داخلی، در ابعاد امنیتی و نظامی سر برآورده و در حال گسترش نفوذ خود در جهان است و با توجه به اینکه به نوعی در غرب آسیا خلاء امریکا احساس می شود روسیه این منطقه را نقطه آغاز بسط هژمون حود تعریف کرده است البته با همکاری با جمهوری اسلامی که در منطقه به عنوان قدرت اول مطرح است.
با توجه به بی اعتمادی ترامپ به ساختار سیاسی امریکا وی عمده مشاورانش را از میان نظامیان انتخاب کرده است. بر این اساس ترامپ با توصیه مشاورانش برای فایق آمدن بر مشکلات داخلی و بین المللی تندروی های نظامی را در دستور کار قرار داده است. تا هم بتواند در عرصه داخلی به یک وفاق برسد و هم روند کاهش محبوبیت وی متوقف شود و هم اینکه در سطح بین المللی بتواند هزینه های شکست هژمون امریکا را کاهش دهد.
این رفتار دولت ترامپ بر اساس تئوری " مرد دیوانه " قابل ارزیابی است. این تئوری متعلق به هنر کسینجر از تئورسین های سیاسی – امنیتی ایالات متحده امریکا است. بر اساس این تئوری طرف مقابل یا همان رقبای امریکا باید نسبت به واکنش سخت امریکا همواره در هراس باشد و برای دور ماندن از این فرار در جهت خواست امریکا حرکت کند. از این روی دونالد ترامپ که رئیس جمهور امریکا به شمار می آید باید به صورت یک فرد عصبی، عجول در تصمیم گیری، بی ثبات در سیاست ها و غیرقابل پیش بینی و دارای رفتار غیر منتظره معرفی شود. فردی در این تعاریف بی تردید فردی مخوف تصور می شود که می تواند هزینه های امریکا را در پیگیری مطالباتش کاهش دهد.
حمله موشکی به سوریه به بهانه حادثه شیمیایی خان شیخون، بدون اینکه اساسا صحت و سقم آن مشخص شود در چارچوب تئوری مرد دیوانه کسینجرمی تواند ارزیابی شود. بر اساس همین تئوری است که بی درنگ پس از سوریه، ناوگان جنگی امریکا به سمت کره شمالی حرکت می کند و ترامپ ادبیات تهدید گرانه علیه کره را در دستور کار قرار می دهد و برای اینکه نشان دهد که در تصمیم خود برای برخورد سخت با کره شمالی مصمم است یک بمب 10 تنی را در کشوری آزمایش می کند که دولتش در کنترل خود وی است و امکان مخالفت و یا واکنش هم نمی رود.
مشاوران نظامی ترامپ انتظار داشتند با این سه اقدام امریکا با دستور ترامپ به نوعی فضای بین الملل را دچار نگرانی و هراس کند و چشم داشتند که رقبا و کشورهایی مانند روسیه، چین، کره شمالی و ایران از مواضع خود عدول کنند و حرکت در مسیر همکاری با امریکا را انتخاب کنند اما نتیجه آنی نبود که دولت ترامپ انتظارش را می کشید.
درباره سوریه ائتلاف ایران، روسیه و سوریه هشدارهای محکمی را به امریکا دادند و اعلام کردند که آماده پرداخت هر هزینه ای در صورت تکرار حمله امریکا به سوریه هستند. کره شمالی هم نه تنها عقب نشینی نکرد تمام کشور بلکه آرایش جنگی گرفت و تخلیه پیونگ یانگ از جمعیت غیر نظامی نشان داد که این کشور خود را برای یک جنگ تمام عیار آماده کرده است.
ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هم با بیان اینکه این تنها امریکا نیست که بمب اتمی دارد بلکه روسیه و چین و کره شمالی هم بمب اتمی دارند، نشان داد که چنگ و دندان نشان دادن امریکا و اینکه در صدد است تا جهانیان چهره ترسناکی از امریکا را بپذیرند و در برابرش عقب نشینی کنند، اقدامی عبث بوده است و در حال حاضر امریکا در بن بست سختی گرفتار شده است و در تلاش است تا به گونه ای خود را از این بن بست خارج سازد تا جایگاهش در جهان بیش از این آسیب نبیند.
بر همین اساس است که ترامپ دست به دامان چین شده تا به نوعی واسطه گری کند و وی را از این شرایط سخت خارج سازد. بازگرداندن یک محموله ذغال سنگ کره شمالی از سوی چین همچنین نمایش توان موشکی در روز تولد کیم ایل سونگ بنیانگذار کره شمالی به جای آزمایش موشکی و اتمی که احتمال انجام آن در این روز داده می شد هم در این راستا ارزیابی می شود.
هرچند برخی دولت های منطقه ای مانند ترکیه، قطر، اردن، عربستان و خصوصا رژیم صهیونیستی خواستار ادامه این رفتار امریکا هستند. رژیم هایی که هریک اهدافی را در سوریه و عراق و یمن دنبال می کنند که عملکرد جبهه مقاومت به رهبری ایران موجب شده که در کلیه سیاست های خود شکست بخورند و در حال حاضر تنها امیدشان امریکا و به تعبیر خودشان "امریکای ترامپ دیوانه" است.
سخن یوال اشتاینتیز وزیر امور زیر بنایی رژیم صهیونیستی که به امریکا پیشنهاد می کند برای مهارجمهوری اسلامی ایران به کره شمالی حمله نظامی کند در همین راستا تعریف می شود.