رشد وهابیت با چاشنی سلاح هسته ای!
توجهات به ماجرای هستهای شدن عربستان سعودی زمانی بیشتر شد که ساخت تاسیسات مخفی تولید کیک زرد در این کشور در سرخط خبرها قرار گرفت؛ موضوعی که اگرچه برای برخی کشورهای منطقه یکسری نگرانیها را در مورد برنامه غیرشفاف هستهای عربستان ایجاد کرده است، اما برخی نیز معتقدند ورود این کشور به بحث هستهای ، چندان مورد نقد آمریکا و کشورهای غربی نیست.
مهدی شکیبایی، تحلیلگر مسایل منطقه در گفتوگوی خود معتقد است: «این همان استاندارد دوگانه غرب است که درباره مسایل هستهای ایران میگوید «وقتی شما نفت دارید نیازی به انرژی هستهای ندارید» اما وقتی سعودیها به سمت این انرژی میروند هیچ مشکلی وجود ندارد. این قضیه نشات گرفته از آن است که سیاستها و منافع سعودیها با آنچه که برای غربیها در منطقه مدنظر است، همسوست.»
* پروسه هستهای شدن عربستان را چطور ارزیابی میکنید؟ از نظر شما مسیری که سعودیها برای دستیابی به انرژی هستهای پیموده و درحال ادامه آن هستند شبیه به کدام یک از کشورهای هستهای است؟
در حال حاضر اکثر کشورها یاد گرفتهاند که ابهام هستهای داشته باشند اما این ابهام بستگی دارد به اینکه این کشورها با آمریکاییها و غربیها چه رابطهای دارند؟ آنچه عربستان درباره مساله هستهای در پیش گرفته مشابه آن چیزی است که پاکستانیها در پیش گرفتهاند. خبرهایی هم وجود دارد مبنی بر اینکه عربستانیها تلاش کردهاند تا دانش هستهای را از پاکستانیها بگیرند. مهمتر از حرکت سعودیها در این باره، رفتار دوگانهای است که غربیها با سعودیها و حتی اماراتیها دارند. زیرا خبرها حاکی از آن است که اماراتیها هم در این مسیر قدم برداشتهاند. این رفتار دوگانه غرب با این کشورها مهمتر از کاری است که سعودیها در پیش گرفتهاند زیرا عربستان و امارات، اگر بخواهند به سمت هستهای شدن بروند بدون شک باید وضعیت خود را در منطقه نسبت به منافع آمریکا مشخص کنند. میزان آزادی عمل این دو کشور به میزان ایجاد رابطه با منافع غرب در منطقه، بستگی دارد. تا به امروز سعودیها و اماراتیها در بلوکی تعریف شدهاند که آمریکا با عنوان کشورهای معتدل یا اعتدالیون یا میانهروها ایجاد کرده است. البته این تعریفی است که در مقابل آن افراطگرایی قرار میگیرد که شامل امارات، اردن و مصر و به طور کلی کشورهای حاشیه خلیجفارس است. رابطه این کشورها در دو سه دهه گذشته با غرب و آمریکاییها و منافع آنها هم مشخص است. به رغم فشارهایی که به ایران وارد میکنند و اینکه باید دسترسی خود را به انرژی هستهای برای آژانس بینالمللی اتمی مشخص کند، اما مشاهده میکنید که با وجود انتشار اخباری مبنی بر حرکت سعودیها و اماراتیها برای دستیابی به انرژی هستهای، کمکهایی هم به آنها میشود و نظارتی بر فعالیت آنان نیست. حتی دیدارها و توافقهایی هم در این خصوص انجام و به دلیل شرایط منطقه اخبار آن هم حتی منتشر میشود اما حساسیت و بازرسی نیز از اقدام این دو کشور وجود ندارد.
* با توجه به پنهانکاریهای عربستان در این اقدام، آیا میتوان گفت این کشور مشابه شیوه اسرائیل برای هستهای شدن عمل کرده است؟ آیا ممکن است عربستان روزی به سمت ساخت بمب پیش برود؟
موضوع مهم در اینجا این است که تفاوت اساسی بین عربستان و رژیم صهیونیستی وجود دارد. اسرائیل و اکثر کشورهای دیگر در ابتدای ورود به این مساله ابهام هستهای را به عنوان یک راهبرد استفاده میکنند. تفاوت میان صهیونیستها با سعودیها در این است که صهیونیستها در هر وضعیتی برای کشورهای غربی و منافع آنها در منطقه اتحاد راهبردی را در پیش میگیرند اما سعودیها اولا به دلیل اینکه محل تولد اسلام عربستان بوده، دوم اینکه مردمش مسلمان هستند و سوم برای اینکه منطقهای که ما در آن حضور داریم محل تولد اسلام بوده و تا شعاع زیادی ملتهای مناطق، مسلمان هستند این اعتماد به سعودیها به اندازهای که به صهیونیستها است، نخواهد بود. نظام سعودی شاید همسو با منافع استعماری غرب در منطقه باشد اما بحث ملتها باعث میشود تا آنچه نگاه نظام به روابط دیپلماتیک است با آنچه مردم خواهان آن هستند، متفاوت از یکدیگر باشد. آمریکاییها و غربیها روابط خود را با دولتها و نظامهای منطقه بر همین اساس تنظیم میکنند، چراکه آنها هیچ اعتمادی به ملتهای کشورهای منطقه همچون عربستان ندارند بنابراین اجازه نخواهند داد سعودیها به راحتی دسترسی به بمب هستهای داشته باشند. ممکن است در یک مرحلهای دانش را به این کشور بدهند و نظارت را هم سخت کنند اما در نهایت برای غربیها و آمریکاییها تفاوتی بین سعودیها و صهیونیستها وجود دارد. به عبارت دیگر، اینجا بحث اعتماد کامل به صهیونیستهاست که در مورد عربستان برای آنها وجود ندارد. از همین روست که عربستان برای دانش هستهای سراغ کشوری مثل فرانسه یا آمریکا نرفته است بلکه سراغ کشور اسلامی مثل پاکستان رفته است.
اگر استاندارد اروپا این است که وقتی شما نفت دارید نیازی به انرژی هستهای ندارید آن کشوری که باید برای همیشه از دستیابی به این انرژی منع شود سعودیها هستند.
* زمانی به مقامهای ایرانی در جلسات مذاکره و با در جلسات استماع کنگره توسط نمایندگان مجلس سنا یا نمایندگان گفته میشد «کشوری که نفت دارد، نیازی به انرژی هستهای ندارد» تا چه حد این گزاره در شرایط فعلی برای عربستان صادق است؟
واقعیت هم همین است؛ اگر استانداری وجود داشته باشد که غرب به آن پایبند باشد، نباید به عربستان اجازه دسترسی به انرژی هستهای داده شود یا نباید وضعیت به گونهای باشد که سعودیها بخواهند حتی دربارهاش حرفی بزنند. اگر استاندارد اروپا این است که وقتی شما نفت دارید نیازی به انرژی هستهای ندارید آن کشوری که باید برای همیشه از دستیابی به این انرژی منع شود سعودیها هستند چراکه این کشور در زمینههای تولید، ذخیره و صادرات نفت رتبه نخست را دارد. بنابراین وقتی کشوری این همه ذخایر نفتی دارد قطعا نباید سراغ انرژی هستهای برود اما همان استاندارد دوگانه غرب وجود دارد که درباره ایران همچین نظری دارند اما وقتی سعودیها به سمت این انرژی میروند هیچ مشکلی وجود ندارد. سیاستها و منافع سعودیها با آنچه که برای غربیها در منطقه مدنظر است، همسوست و این استاندارد دوگانه نه تنها در این زمینه که درباره مسایل حقوق بشری هم صادق است.
بنابراین آرزوی سعودیها داشتن بمب هستهای است؛ نه برای اینکه به اسرائیل حمله کنند بلکه برای نهادینه کردن تفکر وهابیت در دنیای اسلام.
* با توجه به قراردادهای پنهانی دولت دونالد ترامپ با عربستان برای افزایش فروش سلاح به این کشور، آیا ممکن است روزی عربستان به سلاح هستهای هم دست یابد؟
آرزوی سعودیها همین است. وهابیها سالیان طولانی است که با پول و زور میخواهند این تفکر را در دنیای اسلام راه بیندازند. خشونتهایی که در لیبی، سوریه و حتی با ترکها و ایران میبینید به دلیل تلاشی است که این وضعیت را نهادینه کنند بنابراین آرزوی سعودیها داشتن بمب هستهای است؛ نه برای اینکه به اسرائیل حمله کنند بلکه برای نهادینه کردن تفکر وهابیت در دنیای اسلام، بنابراین در این زمینه تلاش کردهاند و میکنند. با وجود اینکه سعودیها با منافع آمریکاییها و غربیها در منطقه همسو هستند اما در واقع برای آنها، شمشیر دولبه است. بنابراین به سعودیها تا حدی اجازه دسترسی به دانش هستهای میدهند و اگر از این اندازه مشخص بخواهد بالاتر برود طوری که توازن قوا با اسرائیل به مخاطره بیفتد این اجازه گرفته خواهد شد؛ نهتنها در مورد مسایل هستهای که این موضوع در مورد سلاح نیز صادق است. سلاحهایی که آنها به سعودیها میفروشند هموزن و هم جایگاه سلاحهایی نیست که به اسرائیل میفروشند.
نه تنها ایران که سعودیها ، اماراتیها و همه کشورهای منطقه میتوانند انرژی هستهای را داشته باشند، کجای این قضیه میتواند مسابقه تسلیحاتی باشد؟
* زمانی گفته میشد اگر ایران فعالیت هستهای داشته باشد در منطقه برای هستهای شدن بین کشورهای منطقه مسابقه راه میافتد. آیا هستهای شدن عربستان باعث این مسئله نمیشود؟ بهطور مثال امارات و دیگر کشورهای منطقه، خواهان هستهای شدن نخواهند شد؟
دانش هستهای هم مانند بحث نفت است یعنی برای انرژی هستهای هم باید به 150سال پیش بازگشت. آن زمان وقتی نفت کالای استراتژیک معرفی شد اجازه ندادند بسیاری از کشورهایی که در حوزه نفتی قرار میگرفتند بتوانند خودشان نیازهای نفتی خود را استخراج کنند نمونه این قضیه هم ایران و صنعت ملی شدن نفت ایران است که تا قبل از آن در اختیار انگلیسیها بود. مردم به مرور بیدار و آگاه شدند و به سمت ملی شدن این صنعت حرکت کردند و به مرور این مطالبه در دنیا همهگیر شد. در حال حاضر انرژی هستهای در انحصار چهار پنج کشور نیست؛ مردم دنیا به این انرژی بسیار خوب نیازمند هستند و چرا پنج کشور دارای حق وتو میتوانند از آن بهرهمند شوند اما مابقی نه. اینکه در این خصوص جلوی ایران دیوار بلندی میکشند برای این است که مردم را بیدار نکنند. آنها وقتی متوجه این قضیه شدند برجام را به تصویب رساندند و در بخشی از آن تایید کردند که ایران این حق را دارد که به انرژی هستهای دست پیدا کند. آنها فهمیدند که نمیتوانند جلوی مردم را بگیرند بنابراین در قالب برجام این امتیاز مهم را به ایران دادند. نه تنها ایران که سعودیها ، اماراتیها و همه کشورهای منطقه میتوانند انرژی هستهای را داشته باشند، کجای این قضیه میتواند مسابقه تسلیحاتی باشد؟ نسل آینده به سوخت انرژی هستهای نیاز دارد و تمام کارهایی که کشورهای غربی در این زمینه انجام میدهند برای نسلهای آتیشان است. چرا ایران این حق را نداشته باشد که برای نسل آینده خود منابع و ذخایر خوبی از انرژی هستهای باقی بگذارد؟ حالا با ورود سعودیها به مساله انرژی هستهای، وقتی مانند آن زمان که در مورد ایران میگفتند اگر این کشور دسترسی به انرژی هستهای داشته باشد مسابقه تسلیحاتی به وجود میآید، اما در مورد سعودیها چنین نظراتی مطرح نمیشود نشان دهنده آن است که آن حرفها صرفا جنگ روانی برای دور کردن دست ملتها از این انرژی خدادادی بوده است.