برکات تابش خورشید مرجعیت بر عراق

مرجعیت نجف به رهبری حضرت آیت‌الله سیستانی طی دهه‌های مختلف، نه تنها برای شیعیان بلکه برای تمام گروههای قومی و مذهبی اعم از سنی‌ها، کردها، ترکمن‌ها و حتی مسیحیان، آشوری‌ها و یهودیان محل احترام و کسب تکلیف در ایام وانفسا بوده است

عراق از بطن تاسیس و استقلال گرفتن از انگلستان در 1924 تا کنون، یکی از پر بحران‌ترین کشورهای منطقه غرب آسیا بوده و حتی حجم خشونت و تغییرات سیاسی در این کشور به‌اندازه‌ای قابل توجه بوده است که از بغداد پایتخت این کشور به عنوان «پایتخت اعدام‌ها» در جهان عرب یاد می‌شود. این کشور که دارای جمعیت و هویتی موزائیکی و چند وجهی است همواره طی دهه‌های مختلف در معرض انواع تهدیدات امنیتی و سیاسی قرار داشته است در این میان، طی سال‌های بعد از تاسیس کشور عراق همواره نهاد مرجعیت در عراق نقشی ویژه را در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور عراق ایفا کرده است که مهم‌ترین بُعد ان را مبارزه با دخالت‌های خارجی و سیاست‌های استعماری انگلستان مورد ارزیابی قرار داد.

نقش مرجعیت در تربیت و پرورش نخبگان سیاسی عراقی که اکنون حاکمیت کشور عراق را بر عهده دارند، غیر قابل انکار است؛ حتی مرجعیت و در راس آن‌ها شخص آیت‌الله سیستانی، نقشی ویژه را در مبارزه با دیکتاتوری رژیم بعث ایفا نمودند. به ویژه در سال‌های بعد از سقوط دیکتاتوری صدام، نقش مرجعیت و آیت‌الله سیستانی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. آیت‌الله سیستانی در مقام رهبر مذهبی شیعیان عراق، بعد از 2003 نقشی غیر قابل بدیل را در گذار سیاسیون کشور از بحران‌های مختلف ایفا کرده و جایگاه شاخص ایشان، نه تنها برای شیعیان، بلکه برای تمامی جریان‌های سیاسی قابل احترام و تمکین بوده است. با نظر به این مقدمات نوشتار حاضر جایگاه ویژه آیت‌الله سیستانی در عراق پس از 2003 را در سه محور مورد بحث و بررسی قرار داده است.

 

نقش ویژه مرجعیت در دولت‌سازی عراق بعد از 2003

هر چند مرجعیت در سال‌های قبل از 2003 نیز در حوزه‌ها و تحولات مختلف تاریخ سیاسی کشور عراق نقش‌آفرینی کرده بود اما این نقش و جایگاه در سال‌های بعد از سقوط حکومت بعث بیش از هر زمان دیگری تقویت شد. در سطح ابتدایی توجه به این موضوع ضروری است که بعد از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003، آیت‌الله سیستانی دائماً برای برگزاری انتخابات، آمریکا را تحت فشار قرار داده بود. این امر نمایان‌گر هوشمندی ویژه آیت‌الله سیستانی در عصر پسابعثی در عراق جدید بود؛ زیرا ایشان به خوبی نسبت به این مساله آگاهی داشتند که برای بازگشت استقلال و حاکمیت به ملت عراق در اولین سطح ضروری است که سیاسیون عراقی در ابتدا زمام دولت را در دست بگیرند. همین امر نشان می‌دهد ایشان رسالتی سیاسی برای اسلام قائل است و ظرفیت بالقوه گفتمان اسلام سیاسی آیت‌الله سیستانی به حدی بارز و آشکار است که محققان غربی اذعان کردند که نمی‌توان جایگاه ایشان را در صحنه سیاسی عراق نادیده گرفت.

در سطحی دیگر باید توجه داشت در تمامی سال‌های بعد از 2003 با وجود از میان رفتن دیکتاتوری صدام، آیت‌الله سیستانی همچنان به استراتژی سنتی خود در مورد ضرورت عدم دخالت در امور مردم عراق پایبند است و با توجه به بافت چندگانه قومی و مذهبی این کشور، صرفاً در امور کلان، آن هم در سطح ارشادی نظر داده و از دخالت در جزییات تحولات سیاسی و روندهای اداری این کشور پرهیز می‌کند. بدین ترتیب، این رویکرد موقعیت نهاد مرجعیت را در مرتبه بالایی از مشروعیت مردمی یعنی حتی خارج از بیت شیعه و در میان اهل سنت و دیگر اقوام و مذاهب عراقی قرار داده است. در حقیقت، گفتمان اسلام سیاسی آیت‌الله سیستانی با رویکردی مردم‌سالارانه و کل گرایانه توانست گروه‌ها  و احزاب متعدد غیر شیعی را بعد از سقوط صدام قانع سازد که این گفتمان منافع آنان را تأمین می‌کند. گفتمان مذکور در مورد تشکیل دولت و اداره امور تأکیدی بر ویژگی شخصی نداشته بلکه وظیفه محور است و توانایی تحقق خواسته‌های اجتماعی – سیاسی تمامی شهروندان و ایجاد رضایت عمومی عامل ایجاد و تداوم مشروعیت دولت تلقی می‌شود.

در مجموع می‌توان اظهار داشت، جایگاه آیت‌الله سیستانی در جامعه عراق ناشی از سه عامل مشخص است که عبارتند از: جایگاه حوزه علیمه نجف در عراق؛ به رسمیت شناخته شدن اعلمیت فقهی آیت‌الله سیستانی و موضع‌گیری‌های مردم‌سالارانه ایشان در روند تحولات این کشور، مواضع اسلامی و مردم‌سالارانه آیت‌الله سیستانی که با پشتیبانی و رضایت نسبی تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف طی سال‌های بعد از 2003 شده است و وی را به الگوی بی‌بدیلی برای طرفداران مردم‌سالاری تبدیل کرده است.

 

آیت‌الله سیستانی و ترسیم نقشه راه گذار از بحران‌ها

آیت‌الله سیستانی در جریان ایجاد شواری انتقالی در سال 2004، حکومت انتقالی در سال 2005، تشکیل اولین حکومت در سال 2006 توسط نوری المالکی و دیگر مراحل برگزاری انتخابات استانی، از جریان‌های سیاسی این کشور همواره حمایت کرده است. ایشان، با رهنمودهای خود در مراحل حساس زمینه‌ساز حل بحران‌ها و مشکلات موجود میان جناح‌های سیاسی کشور عراق بوده‌اند.

اما بیشترین نقش آیت‌الله سیستانی در نحولات سیاسی عراق جدید را می‌توان نقش‌آفرینی ایشان در گذار عراق از بحران‌های بزرگ بوده است. در این میان مهم‌ترین بحرانی که آیت‌الله سیستانی در ان نقش آفرینی کرده را می‌توان در روند نجات کشور عراق از تهدیدات امنیتی بزرگ‌ترین گروه تروریستی تاریخ، یعنی داعش و خلافت خودخوانده ابوبکر البغدادی مورد ارزیابی قرار داد. از اواخر سال 2013 و در شرایطی که داعش به سرعت در حال پیشروی بود و نیروهای بین‌المللی، به ویژه دولت آمریکا در قبال اقدامات این گروه سکوت و انفعال را در پیش گرفته بودند، آیت‌الله سیستانی، در 13 ژوئن 2014 تمامی مسلمانان را به جهاد علیه این گروه تروریستی برای نجات کشور دعوت کرد. همین امر در مدت زمانی کوتاه موجب شکل‌گیری نیروهای حشد الشعبی و حضور آن‌ها در جبهه‌های نبرد در مقام قهرمانان ملی شد که بر آیند آن نجات کشور عراق از اهریمن داعش شد.

همچنین، در روزهای بعد از داعش نیز آیت‌الله سیستانی، در بحران همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان، تشکیل دولت در مرحله پساداعش، دعوت به آرامش معترضان عراقی در سال 2019 و نیز تعیین جانشین عادل عبدالمهدی نقشی بیبدیل را ایفا کرده‌اند که در شکستن بن بست های سیاسی یاری بخش جریان‌های سیاسی عراقی بوده و به دلیل جایگاه رفیع ایشان در میان آحاد ملت عراق رهنمودها و بیانات مرجعیت فصل الخطاب بوده است. به عبارت دیگر هر چند هیچگاه آیت‌الله سیستانی در قالب دستور یا دخالت مستقیم در گذار از این بحرن‌ها نقش نداشته اما رهنمودهای وی نقشه‌راه تمامی جناح‌های سیاسی در گذار از بحران‌ها و بازسازی وضعیت جدید بوده است. 

 

جایگاه فراقومی و فرامذهبی آیت‌الله سیستانی در عراق

کشور عراق، از نظر بافتار قومیتی و جمعیتی دارای ساختاری موازئیکی بوده که گروههای قومی و مذهبی مختلفی را در می‌گیرد. حتی تنوع هویتی در این کشور به اندازه‌ای است که می‌توان عراق را به عنوان مینیاتوری از منطقه غرب آسیا مورد ارزیابی قرار داد. اما در این میان باید توجه داشت که نهاد مرجعیت نجف به رهبری آیت‌الله سیستانی طی دهه‌های مختلف، نه تنها برای شیعیان بلکه برای تمام گروههای قومی و  مذهبی اعم از سنی‌ها، کردها، ترکمن‌ها و حتی مسیحیان، آشوری‌ها و یهودیان محل احترام و کسب تکلیف در ایام وانفسا بوده است. آیت‌الله سیستانی با مواضع فراقومی و جناحی خود نشان داده که منافع تمامی گروههای قومی را همچون منافع شیعیان مورد لحاظ قرار می‌دهد. همین موضوع موجب شده که علاوه بر شیعیان، ایشان در میان کردها و سنی‌ها نیز از محبوبیت و مقبولیتی قابل توجه برخوردار باشند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران