حضور ایران در رزمایش قفقاز 2020 هشداری به آمریکاست
جمهوری اسلامی ایران یکی از سه کشوری است که در کنار روسیه و چین در رزمایش بزرگ «قفقاز 2020» حضور دارد که به مدت 6 روز در قفقاز جنوبی برگزار می شود و این حضور حاوی پیام حمایت کشورهای شرقی از ایران به آمریکا در موضوع تحریم ها و افزایش امنیت اقتصادی کشور است.
رزمایش مشترک «قفقاز 2020» در راستای سند «اقدامات در راستای تحکیم اعتماد و امنیت» مورخ ۲۰۱۱ برگزار میشود و در ابعادی مانند منزویسازی ایالات متحده در جهان، جلوگیری از نفوذ ناتو در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین تأمین امنیت سه کشور خصوصا برای اجرای طرح «یک کمربند- یک جاده» چین اهمیت بسیاری دارد. این اولین بار نیست که این رزمایش میان سه کشور برگزار میشود و پیش از این در 6 دی 1398 نیز سه کشور رزمایشی چهار روزه در آبهای عمان برگزار کردند.
طبق اعلام منابع رسمی روسیه، این رزمایش با حضور حدود 80 هزار نیروی نظامی ازسوی جمهوری روسیه و با مشارکت نظامیان ایران و چین و حضور ناظر کشورهای پاکستان، آذربایجان، میانمار، ارمنستان و بلاروس در حال برگزاری است و مأموریت اصلی آن که از ۲۵۰ تانک، ۴۵۰ خودروی جنگی پیاده نظام و خودروی زرهی، ۲۰۰ سامانه خمپارهانداز و چندین سامانه راکتانداز استفاده خواهد شد شمال قفقاز و همچنین دریای خزر و دریای سیاه خواهد بود.
اما این رزمایش را از چند منظر میتوان دارای اهمیت دانست. روسها با همکاری چین و ایران، در حالی این رزمایش را برگزار میکنند که شاید آن را بتوان رزمایش جبهه تحریمیها در برابر یکجانبهگرایی آمریکا قلمداد کرد. این روزها آمریکا، منزویترین شرایط ممکن را پس از جنگ جهانی دوم تجربه میکند و تقریباً جز چند کشور عربی و اسرائیل، کشور دیگری حامی واشنگتن در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران نبوده و اتفاقاً روسیه و چین تمامقد خواهان اتمام این تحریمها و تمکین جامعه جهانی به بندهای توافق هستهای هستند. در این شرایط، حضور جدی ایران در رزمایش «قفقاز 2020»، پیام دیگری به آمریکا برای حمایت شرقیها (چین و روسیه) از تهران دارد.
روسها با همکاری چین و ایران، در حالی این رزمایش را برگزار میکنند که شاید آن را بتوان رزمایش جبهه تحریمیها در برابر یکجانبهگرایی آمریکا قلمداد کرد.
نکته دیگر این رزمایش، محل برگزاری آن است. پس از افول قدرت داعش در غرب آسیا، این رزمایش را میتوان صفآرایی کشورهایی که در جبهه اول مقابله با جریان تروریستی در غربآسیا بودند، قلمداد کرد. ذکر این نکته ضروری است که چچنیها، اعضای جنگآور و تندخوترین جنگجویان عضو داعش بودند که در پایان عمر خلافت خودخوانده تکفیریها، به خانه بازگشته و احتمالا برای روسیه، چین و ایران خطرساز خواهند شد؛ کمااینکه، سالهای گذشته، چندین عملیات تروریستی توسط افراطیهای چچنی در خاک روسیه صورت گرفته است. چین نیز از گزند افراطگرایی در امان نیست و در استان سینکیانگ این کشور، رگههای از افراط و جداییطلبی وجود دارد و اگر علاج این مهم پیش از واقعه نشود، قطعاً شرقیها باید در خاک خود با تکفیریها بجنگند و این برای آنها هزینه دارد. روسیه، چین و ایران که در مسیر پیشرفت اقتصادی قرار دارند، ابتدا باید از امنیت خود برای سرمایهپذیری و سرمایهگذاری مطمئن باشند تا به مرحله پیشرفت اقتصادی برسند. برای چین این مسئله اهمیت بسیار بیشتری دارد. پروژه عظیم «یک کمربند-یک راه» چینیها در مسیر اصلی خشکی خود، از ایران و قفقاز جنوبی میگذرد تا به اروپا برسد، که باید از امنیت برخوردار باشد لذا چینیها این رزمایش را به صورت جدی دنبال میکنند.
پس از افول قدرت داعش در غربآسیا، این رزمایش را میتوان صفآرایی کشورهایی که در جبهه اول مقابله با جریان تروریستی در غربآسیا بودند، قلمداد کرد.
البته در ایران نیز به نظر می رسد از یک موضوع مهم، غفلت استراتژیک صورت گرفته است. ایران جزیره امن منطقه پرآشوب غرب آسیاست و تاکنون در مقابل جریان تکفیری-تروریستی داعش و گروهکهای تروریستی دیگر ایستاده و کالای گرانبهای امنیت را به صورت رایگان در اختیار غرب و شرق عالم قرار داده است و البته نتوانسته آن را به صورت درست به دنیا عرضه کند. این ضعف در سیستم دیپلماسی ایران مشاهده میشود که چنین کالای ارزشمندی که ایران بهزحمت و هزینه گزاف هم برای خود و هم برای دیگر کشورها به ارمغان آورده، نتوانسته به درستی به دنیا معرفی کرده و ارزشافزوده چندانی برای آن به ارمغان بیاورد.
اما نکته مغفول و دیده نشده این رزمایش، هدفی است که کرملین در پی آن است. روسیه، ناتو را در حیاطخلوت خود که آسیای مرکزی و قفقاز است و از آن به «خارج نزدیک» یاد میکند، برنمیتابد و همواره به هر طریق ممکن درصدد جلوگیری از نفوذ ناتو در حیات خلوت خود است. روسها که از سازمان همکاری شانگهای انتظار معجزه و عملکرد نظامی و امنیتی داشتند، انتظارشان برآورده نشده است. سازمان شانگهای که در ابتدا برای همکاریهای امنیتی ایجاد شد، عملاً کارکرد امنیتی خود را از دست داده و امروزه بیشتر بر همکاریهای اقتصادی تکیه دارد و به همین دلیل است که روسها، جدا از سازمان همکاری شانگهای البته با همکاری برخی از اعضای این سازمان، تصمیم به برگزاری رزمایشی چنین بزرگ را گرفته تا میخ آخر را بر تابوت ناتو بزند. آمریکای ترامپ حمایت خود از ناتو به حداقل رسانده و حتی تهدید کرده از این پیمان نظامی خارج میشود و مدعی شده که اروپاییها باید هزینه تأمین امنیت خود را خودشان بپردازند. حال که روسها، فضای تضعیف ناتو را میبینند، عملاً با این رزمایش، پیام روشنی به اروپا و ناتو میدهند که زینپس دیگر توان مداخله در همه امور حیاطخلوت روسیه را ندارند.
روسیه، ناتو را در حیاطخلوت خود که آسیای مرکزی و قفقاز است و از آن به «خارج نزدیک» یاد میکند، برنمیتابد و همواره به هر طریق ممکن درصدد جلوگیری از نفوذ ناتو در حیات خلوت خود است.
روسها غیر از تنش اقتصادی که با اروپاییها به دلیل تحریمهای اقتصادی اروپا در پی بحران کریمه دارند، حال صفکشی و عرضاندامی در بعد نظامی هم مقابل اروپا میکنند تا از این طریق، یکی دیگر از برگهای «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه برای بازگشت به اوج این کشور، رو شود و عملاً رقبای قاره سبز به حاشیه بروند. روسها با چندجانبهگرایی در این رزمایش و بازی دادن به بازیگران مهمی چون چین و ایران، عملاً به توان نظامی خود هویت دیگری میبخشد و به دنیا اعلام میدارد که روسیه پساشوروی دوباره برخاسته و توان تجهیز و به صف کردن 80 هزار نیروی نظامی برای یک رزمایش 6 روزه را دارد.