نقش اخلاق در سیاست خارجی آمریکا!

نقش عنصر «اخلاق» در پیشبرد سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل آمریکا چگونه بوده و تا چه اندازه مهم است؟ کدامیک از روسای جمهور آمریکا بیشتر از بقیه به اخلاقیات پایبند بوده است و آیا اخلاقیات نقشی در سیاست خارجی آمریکا دارند؟

جوزف نای در جدیدترین کتاب خود با عنوان آیا اخلاقیات مهم‌اند؟ به بررسی نقش اخلاق در سیاست خارجی دولت‌های آمریکا از زمان روزولت تا ترامپ پرداخته و معتقد است که آمریکایی‌ها به ویژه در تاریخ معاصر، به شیوه‌های متفاوت از ابزارهای قضاوت اخلاقی برای پیشبرد سیاست خارجی و سیاست بین‌المللی خود استفاده کرده‌اند و این خود پویایی‌های جدید و هم‌زمان چالش‌هایی برای این کشور در صحنه سیاست جهانی به همراه داشته است.

از نظر نای، معیارهای استفاده از ابزارهای اخلاقی توسط رؤسای جمهور آمریکا استاندارد شفافی نداشته‌اند. آنچه مشخص است این است که اخلاق را نمی‌توان از سیاست خارجی آمریکا جدا کرد، اما برای قضاوت صحیح، آمریکایی‌ها باید یاد بگیرند که چگونه از معیارهای اخلاقی در سیاست خارجی و بین‌المللی خود به درستی استفاده کنند. دونالد ترامپ هم از این جریان مستثنی نبوده و سیاست «آمریکا نخست» او که ریشه در تاریخ آمریکا دارد، تنها برگرفته از یک معیار اخلاقی جدید است که به شکل و ابعاد جدیدی مطرح می‌شود.

 

hqdefault.jpg

جوزف نای در کتاب جدید خود رویکرد جدیدی را نیز انتخاب کرده است. در مقدمه کتاب به اخلاق‌گرایی آمریکایی و ریشه‌های سنت «استثناگرایی» آمریکایی می‌پردازد و لیبرالیسم ویلسونی و لیبرالیسم انترناسیونالیسم بعد از سال 1945 را مورد بررسی قرار می‌دهد. وی مقدمه کتاب خود را با چند سؤال آغاز می‌کند؛ رهبران چگونه باید منافع مردم را تعریف کنند و ارائه دهند؟ ما می‌خواهیم رئیس‌جمهورمان چگونه اخلاقی را در سیاست خارجی اعمال کند و این به چه معناست؟ آیا ما در ماورای مرزها وظایفی داریم؟ و در واقع آیا می‌توانیم تلاش کنیم که دنیا را به جای بهتری تبدیل کنیم؟ نویسنده در مورد ضرورت پرداختن به بحث اخلاق در سیاست بین‌الملل می‌گوید: «اینکه استدلال کنیم اخلاق نقشی در مناظرات و مباحث مربوط به سیاست خارجی بازی نخواهد کرد، بی‌معنی است. ما همواره از استدلال و منطق اخلاقی در قضاوت در مورد سیاست خارجی بهره می‌گیریم. با این حال، ما باید یاد بگیریم تا این کار را بهتر انجام دهیم.» وی دو رویکرد اصلی را در زمینه نقش اخلاق در روابط بین‌الملل در بخش نظری ارائه داده است. وی می‌گوید درحالی‌که مورخان در مورد استثناگرایی و اخلاق‌گرایی آمریکا مطالب بسیاری نوشته‌اند، دیپلمات‌های واقع‌گرای آمریکایی مثل «جرج. اف. کنان» (پدرِ دکترین سد نفوذ آمریکا در دور جنگ سرد)، بار‌ها در مورد نواقص سنت اخلاق‌گرا و حقوقیِ آمریکایی هشدار داده‌اند.

نای به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا رئیس‌جمهور امانت‌دار خوبی برای منافع بلندمدت آمریکا بوده است؟ در این بعد تمایل رئیس‌جمهور به دغدغه‌های جهان‌وطنی شامل به حداقل رساندن آسیب به مردم دیگر کشورها در حین جنگ و درگیری و یا دیگر اقدامات قهری نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

نای یک معیار مفهومی «سه بعدی» را برای ارزیابی نقش اخلاق در سیاست خارجی رؤسای جمهور آمریکا پیشنهاد می‌کند. بعد اول، نیت و انگیزه رئیس‌جمهور است که چشم‌انداز اخلاقی وی را به تصویر می‌کشد و مصلحت‌اندیشی او را در توازن بین ارزش‌ها و مخاطرات ارزیابی می‌کند. بعد دوم، ابزارهایی است که رئیس‌جمهور برای رسیدن به اهداف خود در سیاست خارجی مورد استفاده قرار می‌دهد. در این بین کیفیت استفاده از نیروی نظامی از منظر تناسب و تشخیص اهداف نظامی و غیرنظامی در زمان درگیری و جنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد و از سوی دیگر دغدغه‌های لیبرالی شامل توجه به حقوق و سازمان‌های بین‌المللی ارزیابی می‌شود؛ و در نهایت بعد سوم این معیار، یعنی ارزیابی پیامدهای سیاست خارجی رئیس‌جمهور شامل بررسی میزان امانت‌داری وی می‌باشد و به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا رئیس‌جمهور امانت‌دار خوبی برای منافع بلندمدت آمریکا بوده است؟ در این بعد تمایل رئیس‌جمهور به دغدغه‌های جهان‌وطنی شامل به حداقل رساندن آسیب به مردم دیگر کشورها در حین جنگ و درگیری و یا دیگر اقدامات قهری نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. در نهایت نقش رئیس‌جمهور در آموزش شهروندان با راست‌گویی و ایجاد گفتمان‌های صلح‌آمیز در جامعه مورد بررسی قرار می‌گیرد که این بخش ارتباط مستقیم با شخصیت فردی رئیس‌جمهور و زندگی خانوادگی و حرفه‌ای او دارد.

 بر اساس این چارچوب مفهومی، از نظر نای در بین چهارده رئیس‌جمهور از سال 1945، چهار نفر برتر از ترکیب اخلاق و اثرگذاری در سیاست خارجه روزولت، ترومن، آیزنهاور و بوش پدر بودند. ریگان، کندی، فورد، کارت، کلینتون و اوباما امتیاز متوسط گرفتند و چهار رئیس‌جمهوری که بدترین امتیاز را گرفتند جانسون، نیکسون، بوش پسر و (به طور پیش‌فرض به علت عدم تکمیل دوره) ترامپ هستند. هر چند به گفته نای این دست قضاوت‌ها می‌تواند مناقشه برانگیز باشد و ممکن است نظرش با گذشت زمان تغییر کند. تجدیدنظر تاریخی غیرقابل‌اجتناب است، چون واقعیت‌های جدیدی فاش می‌شود و هر نسل گذشته خود را بر اساس شرایط جدید و تغییر اولویت‌هایش مورد بررسی قرار می‌دهد.

در اهمیت ترجمه و انتشار این کتاب باید گفت که فهم هم‌زمان «سیستم» سیاسی و نقش «افراد» در روند تصمیم‌گیری و پیشبرد سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل آمریکا هم از لحاظ روابط دوجانبه آمریکا و هم از لحاظ تأثیرات منطقه‌ای و جهانی برای منافع ملی کشورمان ایران حائز اهمیت زیادی است. به ویژه در شرایط زمانی فعلی و دوران ریاست جمهوری ترامپ که کشورمان به‌گونه‌ای در یک تضاد آشکار ژئواستراتژیک با آمریکا برای تثبیت نقش و جایگاه منطقه‌ای خود و همچنین حفظ قوه بازدارندگی خود در حوزه فعالیت‌های موشکی قرار گرفته و بر همین مبنا شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های اقتصادی و فشارهای سیاسی- امنیتی آمریکا علیه آن در جریان است. کتاب حاضر با یک رویکرد «تاریخ کاربردی» سعی دارد تا با تجزیه و تحلیل نقش یک مفهوم مهم روابط بین‌المللی یعنی «اخلاق» در روند تصمیم‌گیری سیستمیک و فردی (رؤسای جمهوری) آمریکا، تجربه‌های تاریخی و آثار و پیامدهای رفتار سیاست خارجی آمریکا را در تاریخ معاصر این کشور بررسی کرده و از آن طریق به تبیین روندهای و ریشه‌های جاری سیستم تصمیم‌گیری در آمریکا و چالش‌های آینده آن بپردازد.

تاریخ کاربردی با یک انتخاب جاری یا یک محدودیت آغاز می‌شود و با مطالعه سوابق تاریخی تلاش می‌کند تا به یک دیدگاه و یافتن سرنخ‌ها نسبت به آنچه می‌خواهد رخ دهد دست یابد و در نهایت به توصیه‌ها و ارزیابی عواقب آن پدیده برسد.

استفاده از روش «تاریخ کاربردی» در مطالعات سیاست خارجی و روابط بین‌الملل از این لحاظ حائز اهمیت است که پژوهشگر این حوزه با بازگشت‌های تاریخی و استفاده آزادانه از دانسته‌های تاریخی سعی در تبیین، چرایی بروز و تداوم یک پدیده در روندهای جاری دارد. تاریخ کاربردی با یک انتخاب جاری یا یک محدودیت آغاز می‌شود و با مطالعه سوابق تاریخی تلاش می‌کند تا به یک دیدگاه و یافتن سرنخ‌ها نسبت به آنچه می‌خواهد رخ دهد دست یابد و در نهایت به توصیه‌ها و ارزیابی عواقب آن پدیده برسد. این روش، درست برخلاف جریان اصلی مطالعات تاریخی است که به‌طور سنتی تلاش می‌کند نشان دهد که چگونه و چرا یک واقعه اتفاق می‌افتد؛ به عبارت دیگر، شیوه سنتی تاریخی گذشته را برای خود گذشته بررسی می‌کند. در این کتاب، جوزف نای با استفاده موفق از روش تاریخ کاربردی و تصویربرداری کلی از تاریخ سیاست خارجی معاصر آمریکا به تبیین و چرایی وقوع آن پدیده در زمان حال می‌پردازد و توصیه‌هایی به رؤسای جمهور آمریکا در اهمیت تأثیرگذاری عنصر «اخلاق» در حوزه سیاست‌گذاری آمریکا ارائه می‌دهد.

بر این مبنا، ترجمه و انتشار این کتاب ضمن افزودن بر غنای ادبیات نظری موجود در فهم تاریخی نظام تصمیم‌گیری سیستمیک و فردی در پیشبرد سیاست خارجی آمریکا در حوزه دانشگاهی، به فهم بهتر حوزه سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیران کشورمان در مورد روندهای سیاسی- امنیتی و اقتصادی غالب موجود در این کشور کمک کرده و از این لحاظ به نفع منافع جمهوری اسلامی ایران است که در سال‌های اخیر در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی- امنیتی در تضاد آشکار با سیاست‌های آمریکا قرار گرفته است. همچنین، فهم درجه تأثیرگذاری عنصر «اخلاق» در سیاست خارجی و بین‌المللی یک قدرت بزرگ مثل آمریکا و نقش آن در هدایت سیاست منطقه‌ای این کشور، از لحاظ به‌کارگیری آن در حوزه سیاست‌گذاری کشورمان، به‌عنوان یک قدرت نوظهور منطقه‌ای، هم حائز اهمیت است.

این کتاب فراتر از مفید بودن برای عموم به دلیل نگارش ساده و تاریخی، می‌تواند به‌عنوان یک مرجع درسی مهم در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، به ویژه گرایش‌های مطالعات منطقه‌ای و آمریکا شناسی، مطالعات غرب آسیا، سیاست‌گذاری عمومی، روانشناسی سیاسی، جامعه‌شناسی سیاسی و غیره مورد استفاده قرار گیرد.

 

دکتر مریم پاشنگ 




مطالب مرتبط

آمریکا از کشتار فلسطینیان حمایت می‌کند و مدعی ارائه طرح صلح است!

آمریکا از کشتار فلسطینیان حمایت می‌کند و مدعی ارائه طرح صلح است!

رئیس کمیته عالی انقلاب یمن در سخنانی کنایه آمیز خطاب به آمریکایی ها تأکید کرد: شما از کشتار یمنی‌ها توسط سعودی و قتل عام فلسطینیان توسط اسرائیل حمایت می کنید و مدعی ارائه طرح صلح هم هستید!

|

بایدن برای احیای برجام ناتوان است

بایدن برای احیای برجام ناتوان است

«شیرین هانتر» می گوید بایدن در مواجهه با مخالفت های داخلی با برجام محتاطانه برخورد می کند، حال آنکه تغییر در اولویت های جهانی واشنگتن، دلیل تغییر رویکرد بن سلمان در قبال ایران است.

|

نظرات کاربران