مداخلات سیاسی فرانسه و شکست مصطفی ادیب!
ماهها از آغاز اعتراضات مردم لبنان به اوضاع نامساعد اقتصادی و فساد مالی مسئولان آن کشور که منجر به استعفای نخستوزیر وقت شد، میگذرد. در این شرایط انفجار بندر بیروت نیز لبنان را وارد بحران تازهای کرد و منجر به استعفای «حسان دیاب» نخستوزیر تازه منصوب شده این کشور شد و پای قدرتهای خارجی را برای تغییر وضعیت به لبنان باز کرد. در این راستا «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه طی دو سفر به لبنان با ارائه طرحی برای اصلاحات در این کشور دستور داد مقامات لبنانی تا پایان اکتبر (19 آبان 99) به تعهدات خود عمل کنند.
در قالب همین طرح «مصطفی ادیب» در تاریخ 10 شهریور مکلف به تعیین کابینه شد، اما او پس از گذشت سه هفته از اعلام نامزدی برای سمت نخستوزیری، استعفا داد و رئیس جمهور «میشل عون» استعفای او را پذیرفت. این استعفا به دلیل فراز و فرودهای بسیار بر سر انتخاب لیست وزرای پیشنهادی و ایجاد چالشهای گسترده با احزاب سیاسی این کشور رخ داد.
پیرامون دلایل استعفای مصطفی ادیب، بازیگران داخلی و خارجی مؤثر در این رخداد و اهداف آنها و همچنین آینده وضعیت بحرانی لبنان با سیاوش فلاحپور کارشناس مسائل غرب آسیا به گفتگو نشستیم.
* گره اصلی شکلگیری وضعیت فعلی در لبنان در کجاست و چرا آقای «مصطفی ادیب» نتوانست در مهلت قانونی کابینه مورد نظر خود را تشکیل دهد؟
گره اصلی انتخاب وزیر دارایی بود. وزارت دارایی سهم جنبش «امل» است و حزبالله از امل حمایت میکند. البته کسی تصور نمیکرد که حتی با تشکیل دولت به رهبری مصطفی ادیب تغییری در این وضعیت ایجاد شود. چون بحران لبنان خیلی بزرگتر از این است که با تشکیل دولت موقت حل شود به خصوص بعد از بحرانی که به خاطر انفجار بندر بیروت اتفاق افتاد. با این حال میتوان گفت با تشکیل این دولت یک ثبات سیاسی ایجاد میشد که خیابانها را آرام میکرد تا مقامات لبنان بتوانند شرایطی را برای برگزاری انتخابات زودهنگام فراهم کنند و یا لبنان را به مقطع انتخابات بعدی برسانند. بعد از انفجار بیروت نیروهای متمایل به آمریکا از جمله عربستان و احزابی که در داخل لبنان متمایل به این جریان هستند به سمت ایجاد یک بحران بزرگ در لبنان حرکت میکردند. به این معنا که بعد از سقوط دولت حسان دیاب هجمه گستردهای علیه حزبالله راه بیندازند، تا جایی که یک عده نگران بودند تا بار دیگر درگیریهای نظامی در داخل لبنان شروع شود.
در چنین فضایی سفر ماکرون باعث شد فضا تا حدی آرام شود. ماکرون مذاکره مستقیم با حزبالله داشت و تأکید کرد که باید دولت وحدت ملی در این کشور تشکیل شود. یعنی دولتی با حضور حزبالله، خلاف حرف متحدین آمریکا که شرط تشکیل دولت را عدم حضور حزبالله قرار داده بودند.
در چنین شرایطی در یک بازه زمانی بسیار کوتاه بر سر ادیب به عنوان فردی که مکلف به تشکیل کابینه باشد توافق شد و ماکرون هم دو هفته فرصت داد تا فرایند تشکیل دولت طی شود. اولین ضربه از طرف آمریکا بر این طرح با تحریم دو چهره از نزدیکان حزبالله از جمله «حسن خلیل» وزیر سابق دارایی و از چهرههای بسیار نزدیک به «نبیه بری» دبیرکل جنبش امل وارد شد. این حرکت نشان داد که آمریکا قصد دارد در مسیر طرح فرانسه سنگاندازی کند. به این معنا که حضور حزبالله یا متحدینش در دولت به آسانی ممکن نباشد.
اولین ضربه از طرف آمریکا بر این طرح با تحریم دو چهره از نزدیکان حزبالله وارد شد. این حرکت نشان داد که آمریکاقصد دارد به نوعی در مسیر طرح فرانسه سنگاندازی کند.
از طرف دیگر، از اواسط هفته دوم بعد از تعیین ادیب به عنوان گزینه پیشنهادی نخست وزیری روشن شد جریان حامی وی که همان «سعد حریری» نخست وزیر در سایه بود، اجازه رایزنی بین ادیب و احزاب شیعه را نمیدهند. در عرف سیاسی لبنان احزاب دارای اکثریت در پارلمان با کسی که مأمور به تشکیل دولت است رایزنی و مذاکره کرده و وزرا را تعیین میکنند و بر اساس آن وزرا به ریاست جمهوری و سپس به پارلمان معرفی میشوند. اما در اینجا شاهد بودیم که در این فرصت چهارده روزه و تحت این عنوان که ما میخواهیم دولتی غیرسیاسی تشکیل دهیم هیچگونه رایزنی میان ادیب و این احزاب صورت نگرفت. جمعبندی نهایی جریان حامی ادیب نیز این شد که با احزاب پارلمانی رایزنی نکنند و خود نخست وزیر لیستی جداگانه به رئیس جمهور تقدیم خواهد کرد. از همان اول نیز این گزاره مطرح شد که اگر این لیست مورد موافقت قرار نگیرد، ادیب استعفا میدهد و مسئولیت استعفای او با کسانی است که اجازه نمیدهند این دولت تشکیل شود.
* مواضع حزبالله و جنبش امل درباره واگذار کردن پست وزارت دارایی چه بود؟
در مورد حزبالله و امل دو نکته را باید مدنظر داشت. اول اینکه این دو حزب به هر حال اکثریت پارلمان هستند و حق دارند وزیر معرفی کنند. درست است که ساختار سیاسی در حال حاضر تأکید دارد که وزرا غیرسیاسی باشند اما به هر حال حزبالله و امل این حق را دارند، چون اکثریت پارلمان را در اختیار دارند. از طرف دیگر تحریم دو شخصیت کلیدی حامی حزبالله از سوی آمریکا این پیام را به همه داد که واشنگتن به دنبال افزایش فشارهای مالی بر جریان مقاومت در لبنان است. علاوه بر این اجرای قانون قیصر نیز اجازه هر گونه همکاری با دولت سوریه را در حوزه مالی مسدود کرد. این تحریمها نشان داد که سیاستمداران لبنانی همسو با آمریکا میخواهند به وزارت دارایی دست پیدا کنند. در چنین شرایطی منطقی است که حزبالله و جنبش امل از موضع خود عقبنشینی نکنند. زیرا مشخص است که آمریکا میخواهد فشارهای مالی خود را بیشتر کند و این دو حزب حتی اگر وزارت دارایی را نیز در اختیار داشته باشند، باز هم تحت فشار خواهند بود. پس طبیعی است که از موضع خود درباره کسب کرسی وزارت دارایی عقبنشینی نکنند.
به نظر میرسد دور دوم مذاکرات با فشار آمریکا و عربستان یعنی نیروهایی که به دنبال فروپاشی ساختار سیاسی لبنان هستند، شکست بخورد و فرصت برای فشار بیشتر بر حزبالله و از بین بردن نفود ایران در لبنان فراهم شود.
جنبش امل و حزبالله امیدوار بودند که ادیب از موضع خود عقبنشینی کند و صرفا به یک فشار رسانهای برای تشکیل دولت غیرسیاسی قناعت کند و در نهایت وزارت دارایی به این دو حزب برسد. اظهارات اولیه سعد حریری نیز همین را نشان میداد که عقبنشینیهایی صورت گرفته و احتمالا دولت تشکیل میشود اما به نظر میرسد دور دوم مذاکرات با فشار آمریکا و عربستان یعنی نیروهایی که به دنبال فروپاشی ساختار سیاسی لبنان هستند، شکست بخورد و فرصت برای فشار بیشتر بر حزبالله و از بین بردن نفود ایران در لبنان فراهم شود.
* با این شرایط، بحران سیاسی در لبنان تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
به هر حال شرایط کنونی اتفاق خوبی برای لبنان نیست. فرایند تشکیل دولت قطعا به بعد از انتخابات آمریکا موکول میشود و در حال حاضر تعلیقی میان مردم و مقامات لبنان شکل گرفته تا ببینند چه کسی در ایالات متحده رئیس جمهور میشود و براساس آن سناریوهای آینده را شکل دهند. اگر ترامپ رئیس جمهور شود طبیعتا نیروهای متحد عربستان انرژی تازهای برای فشار پیدا میکنند. ولی اگر بایدن رئیس جمهور شود، مسائل تا حدودی فرق میکند.
احتمالا در همین مرحله تا قبل از انتخابات آمریکا موج جدید تحریمها علیه متحدین حزبالله و حتی سایر احزاب سیاسی لبنان آغاز میشود.
* انتخاب بایدن چه تغییری در وضعیت لبنان ایجاد خواهد کرد؟
در صورت انتخاب بایدن، در فشار حداکثری کنونی بر لبنان، تا حدودی تعلیق ایجاد میشود. به این معنا که دولت ترامپ در حال حاضر سیستم یکپارچهای را ایجاد کرده است. با انتخاب بایدن حداقل تا زمانی که تیم جدید در وزارت خارجه آمریکا مستقر شود و نمایندههای جدید انتخاب شوند، فضای تنفسی مقطعی برای دولت لبنان فراهم میشود. کما اینکه تیم سیاست خارجه بایدن که همان تیم دولت اوباما هست سابقه توافق با میشل عون را دارند. در دولت اوباما بین گروههای مختلف لبنانی توافق شد تا دولتی تشکیل شود که ریاست آن با میشل عون و نخست وزیر آن سعد حریری باشد. اما اکنون سیاست آمریکا و عربستان حذف کامل متحدین ایران از قدرت است و بحث بر سر گرفتن یا واگذار کردن یک وزارتخانه نیست. آنها میخواهند دولتی بدون حزبالله تشکیل شود و طبیعتا این اتفاق نمیافتد، چون اکثریت پارلمان دست آنها است. این خلأ قدرت دست کم تا انتخابات آمریکا وجود خواهد داشت و احتمالا در همین مرحله تا قبل از انتخابات موج جدید تحریمها علیه متحدین حزبالله و حتی سایر احزاب سیاسی لبنان آغاز میشود.