آیا مکرون جانشین ترامب در منطقه میشود؟
با انفجار بزرگی که در یکی از بندرهای مهم بیروت اتفاق افتاد، حضور مکرون نیز در بیروت بیشتر دیده شد. حضوری که ابهامات زیادی را با خود به همراه دارد.
خیلیها سوال دارند که فرانسه در لبنان به دنبال چیست؟ او نه تنها در لبنان بلکه وسط دعوای یونان و ترکیه نیز ورود کرده است که ابهامات زیادی را بوجود میآورد. مهمترین سوال این است که فرانسه در منطقه به دنبال چیست؟
علیرضا شیخ عطار سفیر پیشین در آلمان براین باور است که فرانسه نمی تواند جایگزین آمریکا در منطقه باشد و با این اقدامات می خواهد مجدد تاریخ را مرور کند.
* فرانسه در حال ورود و نسوخ در منطقه است. ترکیه عقیده دارد فرانسه می خواهد نقش ناپلئون را در منطقه بازی کند. فرانسه به واقع چه هدفی را دنبال می کند؟
در این بین باید دو فاکتور را در نظر گرفت. اولین فاکتور، تاریخی است. فرانسه از زمان ناپلئون در بخشی از خاورمیانه حضور داشت و شروع این حرکت از شمال آفریقا بود که منجر به استعمار در الجزایر و مدتی نیز در مصر شد. استعمار از قرن 19 وجود داشت ولی در قرن بیستم با آغاز جنگ جهانی اول مرز بندی جدیدی در خاورمیانه ایجاد شد. شمال آفریقا عمدتا در دست فرانسه بود و تقسیمی که در خاورمیانه ایجاد شد توافقی تحت عنوان سایکس پیکو بود. پیکو نماینده فرانسه و سایکس نماینده انگلیس بود. در این تقسیمات سوریه و لبنان تحت الحمایه فرانسه بود چون نمیتوانستند مثل سالهای قبل استعماری به مساله نگاه کنند و میراث عثمانی تقسیم شد. بقیه مناطق چون عراق و اردن تحت الحمایه انگلیس بود. از این رو فرانسه برای خود حقی تاریخی قائل است و در جنگ جهانی دوم نیز با وجود شکستی که از آلمان خورد ولی ارتش فرانسه آزاد به فرماندهی ژنرال دوگل با کمک انگلیسی ها در لبنان و سوریه حضور داشتند. پس از جنگ دوم آنها مستقل شدند و تعداد زیادی از نخبگان و تحصیلکردگان آنها در فرانسه بودند حتی زبان خارجی تدریس شده در سوریه و لبنان نیز زبان فرانسوی بود.
بعد از روی کار آمدن نظامهای بعثی در سوریه و لبنان باز هم وضعیت به همین صورت بود. فرانسه بعد از درگیر شدن در جنگ الجزایر روز به روز قدرت خود را از دست داد از این رو حضور او در خاورمیانه کم رنگتر شد و حتی در قضایای حمایت از اسرائیل نیز به اندازه انگلیس و آمریکا نقش تعیین کننده نداشت. ولی این برای فرانسوی ها نوعی حسرت تاریخی به همراه داشت چون مایل بودند به هر بهانهای در اتفاقات خاورمیانه حضور داشته باشند و هر بار این حضور با نوعی بیاعتنایی آمریکا و انگلیس و نیروهای ملی روبرو شده بود. از این رو این حضور نوعی جنبه تاریخی دارد. فرانسه مایل است در هر فرصتی در منطقه حضور پیدا کند.
فرانسه بعد از درگیر شدن در جنگ الجزایر روز به روز قدرت خود را از دست داد از این رو حضور او در خاورمیانه کم رنگتر شد و حتی در قضایای حمایت از اسرائیل نیز به اندازه انگلیس و آمریکا نقش تعیین کننده نداشت
فاکتور دوم، وضعیت داخلی فرانسه است. به خصوص در ایام اخیر و زمان مکرون که دولت او در داخل فرانسه با شکستهای زیادی همراه بود و نظرسنجیها نشان میدهد موقعیت او چقدر در میان مردم پایین آمده است. مکرون تلاش میکند با نوعی حضور بینالمللی کاستیهای داخلی کشور را جبران کند. این حرکت نوعی ژست سیاسی است ولی به نظر من، در لبنان و حزب الله عکس العمل مدبرانهای به خرج داد با توجه به اینکه گروههای مختلفی در لبنان وابستگیهای مختلفی دارند همچنین این موضوع را نیز باید گفت؛ جلسه بیست دقیقهای که نماینده حزبالله با مکرون داشت، بعد از جلسه مکرون اعلام کرد حزبالله در لبنان یک واقعیت است و باید آن را پذیرفت.
در مورد سوریه نیز بعد از جریان جنگ سوریه و مواضعی که فرانسه علیه بشار اسد گرفت، میتوان گفت فرانسه موقعیت چندانی نداشت. از این رو سوریه به فرانسه راه نمیدهد چون نه اسد نیاز چندانی به آنها دارد و نه مردمان سوری وابستگی چندانی به فرانسه دارند. فرانسه در موضوع ارامنه با ترکیه مشکل دارد. تعداد زیادی از ارامنه خارج از ارمنستان ساکن هستند بیشترین جمعیت آنها در آمریکا و دوم در فرانسه هستند. ارمنی ها همه جا لابیهای قدرتمندی دارند در فرانسه نیز این چنین است که فرانسوی ها همواره از ارامنه حمایت کرده اند و در ماجرای نسل کشیها مورد ادعای ارامنه در جنگ اول جهانی فرانسه از آنها پشتیبانی کرده است و ترکیه نسبت به این کشور حساسیت منفی دارد. از این رو باید اقدامات فرانسه را بیشتر از نوع احساسی و نوستالژیک و فرافکنی جهت حل مشکلات داخلی فرانسه دانست.
جدا از بی اعتمادی آمریکا به فرانسه، فرانسه این توانایی را ندارد که جایگزین ایالت متحده شود
* آمریکا از خروج نیروهایش در منطقه حرف می زند. آیا این امکان وجود دارد که فرانسه جایگزین آمریکا در منطقه باشد؟
آمریکا و شخص ترامپ اروپاییان را به حساب نمیآورد. در طول تاریخ معاصر فرانسه چند بار زاویه داشتن با آمریکا را کم یا زیاد نشان داده است. از زمان ژنرال دوگل این مساله شروع شد. دوگل عضویت فرانسه در ناتو را محدود کرد و به دنبال ایجاد ارتش اروپایی و تقویت اتحادیه اروپایی بود. فرانسه فاقد این تمایلات است و گروه ترامپ نیز این ویژگی را ندارند. من جایگزینی فرانسه به جای آمریکا در منطقه را جدی نمیبینم. جدا از بی اعتمادی آمریکا به فرانسه، فرانسه این توانایی را ندارد که جایگزین ایالت متحده شود.
* نگاه کشورهای منطقه نسبت به فرانسه چیست؟
کشورهای منطقه با هم فرق می کنند. برخی از سیاست مداران منطقه نگاهی مثبت به فرانسه دارند. مثلا در زمان صدام، فرانسه کمکهای زیادی به عراق داشت البته این کمکها مجانی نبود و سود زیادی از فروش هواپیماهای میراژ و سوپر استاندارد و موشک های اگزو 3 به صدام برد و این ابزار در جنگ بر علیه ایران به کار گرفته شد. فرانسه و عراق روابط گرمی با هم داشتند. در لبنان نیز خطر نزدیکی سیاسی با فرانسه کم ارزیابی می شود. همچنین قطر که با فرانسه روابط نزدیکی دارد. عربستان از این لحاظ از کشور فرانسه خوشنود نیست.
* جایگاه فرانسه در اروپا چگونه است؟
هسته اصلی تشکیل اتحادیه اروپا در اواخر دهه 50 فرانسه و آلمان بودند. آلمان به دلیل قدرت اقتصادی خود جای مانور بیشتری داشت. آلمان در بحران 2008 کمکهای زیادی به برخی از کشورهای اروپایی داشت. فرانسه نیز به عنوان تشکیل دهنده اصلی اتحادیه نفوذی سیاسی در اروپا دارد. این نفوذ با فراز و فرودی همراه بوده ولی همچنان برقرار است و فرانسه به عنوان یکی از کشورهای موثر در اتحادیه شناخته شده است.