ایران و مناقشه قره باغ؛ مواضع راهبردی، ملاحظات سیاسی و منافع ملی
برخی تلاش میکنند که ایران در مناقشه قره باغ به نفع یکی از طرفهای درگیر وارد عمل شود و این انتظار تا جایی پیش رفت که موضع گیری تهران در این زمینه در کانون توجهات قرار گرفت.
رامین حسین آبادیان: نزدیک به ۳ هفته است که از آغاز جنگ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان سپری میشود؛ جنگی که در نتیجه مناقشه «قره باغ» میان دو طرف آغاز شد. با وجود اینکه در طول این مدت طی چند نوبت سخن از آتش بس به میان آمد اما تاکنون در این منطقه آتش بس برقرار نشده و نبرد نظامی میان طرفهای درگیر همچنان ادامه یافته است.
برخلاف مواضع کشورهای مختلف در قبال جنگ آذربایجان و ارمنستان، جمهوری اسلامی ایران طی هفتههای گذشته مواضعی اصولی، شفاف و واضح را در خصوص مناقشه «قره باغ» اتخاذ کرده است. در واقع، جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای آغاز جنگ میان ارمنستان و آذربایجان بر سَر منطقه «قره باغ» صراحتاً و بدون تعلل بر لزوم حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه میان دو طرف تأکید کرد.
جمهوری اسلامی ایران در مواضعی اصولی همواره بر لزوم حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه «قره باغ» و خودداری طرفهای درگیر از تداوم گزینه نظامی تأکید کرده استدر همین حال، ایران همچنین بر لزوم خودداری طرفهای درگیر از جنگ و نبرد نظامی با یکدیگر تأکید کرد. جمهوری اسلامی ایران صراحتاً اعلام کرد که هرگونه جنگ و درگیری نظامی میان ارمنستان و آذربایجان موجب مخدوش شدن صلح و ثبات در منطقه میشود. در ادامه همین مواضع اصولی، تهران اعلام کرد که در صورت تداوم جنگ مذکور، این غیرنظامیان و ملتها هستند که تاوان و هزینه آن را پرداخت خواهند کرد.
اما مواضع اصولی و شفاف جمهوری اسلامی ایران در خصوص مناقشه «قره باغ» و جنگ ارمنستان و آذربایجان به همین نقطه ختم نشد، چراکه تهران نسبت به پیامدهای وخیم این جنگ نیز هشدار داد و در واقع، طرفهای درگیر را نسبت به این پیامدها برحذر داشت. در همین ارتباط، تهران اعلام کرد که ادامه مناقشه «قره باغ» و جنگ میان طرفهای درگیر به باز شدن پای گروههای تروریستی در مناطق مرزی منجر خواهد شد.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد، هشدار جمهوری اسلامی ایران نسبت به سو استفادهها و بهره برداریهای خارجی توسط بیگانگان از جنگ ارمنستان و آذربایجان بوده است؛ کما اینکه درحال حاضر نیز صهیونیستها به بهره برداری از وضعیت جنگی میان دو طرف مبادرت ورزیده اند. این مسأله نشان داد که هشدارهایی که پیشتر تهران در این زمینه به طرفهای درگیری داده بود، کاملاً درست بوده است.
برخی تلاش میکنند تا ایران در مناقشه قره باغ به نفع یکی از طرفهای درگیر وارد عمل شود و این انتظار تا جایی پیش رفت که موضع ایران در این خصوص در متن قرار گرفتاین در حالی است که برخی تلاش میکنند که ایران در مناقشه قره باغ به نفع یکی از طرفهای درگیر وارد عمل شود. این انتظار نیز وجود دارد که رویکرد ایران به مواضع دیپلماتیک و تنها رویکرد سیاسی مانند محکومیت یا دعوت به خویشتنداری محدود نشود و ادبیات خشنتری را در بر گیرد. بگونه ای که وزنه تهران در یک طرف درگیری بیشتر احساس شود و به اجبار در کنار یکی از طرفهای منازعه قرار گیرد. این انتظار تا آنجا پیش رفت که موضع ایران در قبال مناقشه قره باغ در متن قرار گرفت.
اینکه تهران چگونه به این مناقشه نگاه میکند و رفتار سیاسی و ملاحظات سیاسی و منافع ملی و اسلامی خود را چگونه ساماندهی میکند از سوی برخی جریانهای داخلی و بیرونی برجسته شد. هر چند ایران در مواضع خود هم ملاحظات سیاسی وهم اشتراکات دینی را در نظر گرفت اما همچنان بر لزوم راهکار دیپلماسی خویشتنداری و حفظ جان غیرنظامیان در هر دوطرف اصرار و تاکید دارد.
دعوت به آتش بس و هشدار نسبت به حضور گروههای تروریستی در منطقه و ناامنی و هزینههای جنگ برای غیرنظامیان از آغاز بحران تا کنون بخش مهم مواضع اصولی ایران بوده است. با این حال اتخاذ این موضع مانع از آن نشد تا بخشی از احساسات داخلی در حمایت از یک طرف درگیر دیده نشود، یا از آن جلوگیری شود. با اینکه مواضع ایران دباره قره باغ در پیام مراجع و برخی مقامهای مذهبی آشکار شد، اما در عین حال به جانبداری از هیچکدام از طرفهای درگیر نینجامید.
اما گویا برخی در داخل با استفاده از فضای ایجاد شده تلاش کردند تا هر طور شده ایران را به جانبداری از یکی از گروههای درگیر پیوند بزنند. برای این گروه تفاوتی نمیکند که ایران در کنار کدام کشور قرار گیرد مهم درگیر شدن ایران در پروندهای است که باید فراتر از نقش جانبدارانه باشد و به عنوان حکم و طرف سوم حل بحران از راههای مسالمت آمیز نقش ایفا کند.
این گروه بعضاً یا از روی ناآگاهی یا متعمدانه روی تحریک عواطف و احساسات حساب باز کردند بدون اینکه ملاحظات یا درک درستی از شرایط میدانی و حلقههای اصلی این درگیری داشته باشند. این در حالی است که تفاوت بین رویکرد سیاسی با بیان احساسات بخشی از افکار عمومی به معنای تناقض در سیاستهای خارجی یک کشور بشمار نمیرود.