نقش ترکیه در جنگ قره باغ!
سفارت آمریکا در ایروان (ارمنستان) به تازگی به شهروندانش برای سفر به مناطق اطراف جمهوری خودمختار نخجوان(آذربایجان) هشدار داده که میتواند زمزمه آغاز درگیری در این نقطه دور از جبهه قرهباغ را تقویت کند. اما چرا باید اعلام وضعیت هشدار سفارت آمریکا به شهروندانش را باید بسیار جدی گرفت؟
ترکیه در جنگ اخیر برای آذربایجان سنگ تمام گذاشته و برخلاف جنگ اول قرهباغ و نبردهای آوریل ۲۰۱۶ همه توانایی خود را برای پیروزی آذربایجان در جبهه به ویژه در جنوب قره باغ و شمال رود ارس به کار گرفته است. چنانکه خبرها روایت میکنند بیشتر پیشرویها در رایونهای فضولی و جبراییل متمرکز شده و در صورت تداوم این حرکت نیروهای ائتلاف ترکی-آذری به زنگیلان و مرزهای ارمنستان میرسند. شاید در نگاه اول آزادسازی اراضی اشغالی هدف این اقدامهای نظامی باشد ولی با توجه به یارگیری ترکیه از مخالفان بشار اسد در سوریه و حضور نیروی هوایی و زمینی اش، یک جنگ چندین ماهه در انتظار مرزهای شمالی ایران است. چنین نبردی تنها متوجه تصرف قرهباغ و آزادسازی مناطق اشغالی نیست و گمانه بر این است که هدف دیگری را دنبال میکند.
منطقه برون گان جمهوری آذربایجان که به خاک اصلی متصل نیست از طریق مرز و کریدور ارتباطی ایران و ترکیه به جهان خارج متصل شده است. نخجوان زادگاه خاندان علیف و رییس جمهور فعلی این کشور است که در سال ۱۹۳۰ و همزمان با خودمختاری قرهباغ از آذربایجان توانسته خودمختاری خود را از ارمنستان کسب کند.
از طرف دیگر قره باغ نیز در شرایط مشابه نخجوان قرار دارد با این تفاوت که هیچ اتصالی به جهان خارج ندارد و اگر مناطق اشغالی ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳ نباشد عملا منزوی میشود.
گزینه قره باغ در مقابل نخجوان ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است تا جایی که ممکن است ارمنستان تحت فشار نظامی در جبهه قرهباغ رقابتی را با طرف آذری برای اعمال فشار یا اشغال راههای دسترسی به آن اجرایی کند. اشغال راه دسترسی بیشتر از سمت مرز ترکیه قابل اجراست و مرزهای جنوبی نخجوان به ارس و ایران تکیه زده که امکان وقوع ندارد. همین عامل هم مرزی با ایران راه نجات نخجوان در طول جنگ اول قرهباغ بوده است.
البته ارتش ترکیه چند هفته پس از درگیریهای تووز با اعزام چند هزار نیروی نظامی به این منطقه مانوری نظامی و هماهنگی بین واحدهای مشترک را اجرایی کردهاند تا امنیت این منطقه آسیبپذیر تقویت شود. البته ارمنستان توانایی گذشته برای جنگ در ۲ جبهه را ندارد و به شدت زیر بار فشار حملات جبهه قرهباغ قرار گرفته است. گزینه دیگری که که شاید کمتر به آن پرداختهاند نقشه استراتژیک ترکیه برای اشغال یا بر هم ریختن آرامش در بخشهای جنوبی خاک ارمنستان است. منطقه ای باریک میان آذربایجان و نخجوان که به ایران متصل است. سرزمین کوهستانی نخجوان به همین دلیل با تمام آسیب پذیری خود نقطه قوت آذربایجان نیز هست.
نگاهی به نقشه و کریدورهای ارتباطی نشان میدهد که راهگذر ارتباطی اوراسیا با عبور از آبهای گرم جنوبی ایران به ۲ کشور آذربایجان و ارمنستان میرسد و سپس به اروپا متصل میشود. آذربایجان دوست و متحد ترکیه است و دولت اردوغان از طریق دولت علیف به این راهگذر مسلط شده و سود میبرد اما ترکیه با ارمنستان بخاطر ارمنی ستیزی و موضوع قرهباغ سر دوستی ندارد و سودی از دومین مسیر ترانزیت کالای اوراسیا نمیبرد. از طرفی ترکیه همسایه ارمنستان است و سعی میکند مسیر دوم اوراسیا در ارمنستان را از طریق اشغال یا جنگ ببندد و مسیر کشور خود را جایگزین آن کند تا از طریق محورهای ارتباطی خود را به آلترناتیو ارتباطی دنیا تبدیل کند. بخصوص اینکه اتصال زمینی اروپا به آسیا در محور غرب به شرق و بالعکس تنها از طریق خاک ترکیه برقرار است و چنانچه محور شمالی جنوبی اوراسیا نیز به آن اضافه شود نقش این کشور در معادلههای جهانی پر رنگ تر میشود.
زیرساختهای ارتباطی ترکیه نیز به اندازه کافی ظرفیت این چنینی را دارد. در حالی که آذربایجانی ها برای خاک خون میدهند ترکیه هدفهای استراتژیک سیاسی و اقتصادی خود را دنبال میکند و باعث شده تا فشار سیاسی و قومی برنامه ریزی شده ترکیه بر ایران برای همکاری افزایش پیدا کند که با سرنگونی پهپادهای ترکیه در خاک ایران این نقشه نقش بر آب شده و قهر معنادار دولت اردوغان در بستن حریم هوایی به روی ایران و لغو پروازهای شرکتهای هوایی ترکیه در همین چارچوب ارزیابی میشود. همین رفتار اردوغان اروپا و روسیه را به تکاپو انداخته تا از قدرت گیری ترکیه پیشگیری کنند که میتواند شکافی معنادار میان اعضای اروپایی ناتو با ترکیه ایجاد کند که به نفع ارمنستان تمام میشود. گزینه کمک اطلاعاتی فرانسه از طریق پرواز هواپیماهای آواکس به ارمنستان برای رهگیری پهپادهای ترکیه به همین منظور انجام میشود.
گزینه بعدی بازار گردشگری ارمنستان در مقابل ترکیه است و دولت اردوغان ترجیح میدهد تا یک میلیون و ۷۰۰ هزار گردشگری که این کشور سفر میکنند را به گونه ای از این کار منصرف کند و با داشتن اقلیم و آثار مشابه درامد این صنعت را به جیب شرکتهای ترک سرازیر کند.
سود شرکتهای ترکیه فقط به همین محدود نخواهد شد و مجروحان جنگی نیاز به درمان دارند که به ترکیه اعزام میشوند و جنگ و خونریزی برای ترکها نان به همراه دارد. از طرفی مناطق آزاد شده نیاز به بازسازی دارند که پای شرکتهای ترکیه باز هم به این عرصه باز میشود تا در بازسازی مناطق آزاد شده فعالیت کنند.