ماجرای موسکو و امتیاز به کردها
به نظر میرسد که روسیه تلاش دارد تا با میانجیگری بین کردها و دولت سوریه سه هدف را به دست آورد. هدف اول اجرایی شدن قراردادهای نفتی بین روسیه و سوریه در مناطق شمال شرق سوریه که اکنون تحت تسلط آمریکاییهاست. هدف بعدی روسیه در این میان حل سیاسی بحران با واردکردن کردها به روندهای سیاسی بهعنوان یک امتیاز به غرب برای ورود به بازسازی سوریه و در نهایت تبدیلشدن به یک میانجی گر مورد اعتماد در عرصه بینالملل است.
از زمان آغاز بحران سوریه، کشور روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، نقشی مثبت در حل بحران ایفا کرد. تا قبل از سال ۲۰۱۵ که زمان ورود نظامی روسیه به جنگ تحمیلی آمریکا و همپیمانان منطقهای آن علیه سوریه بهعنوان یکی از مهمترین اعضای محور مقاومت، نقش این عضو دائم شورای امنیت صرفاً در وتو قطعنامههای تنظیم شده توسط آمریکا و اروپا علیه دولت مستقر در دمشق بود. روسیه از آغاز بحران در اوایل ۲۰۱۱ یا همکاری چین ۶ قطعنامه از ۷ قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه را وتو کرد.
نفوذ و تأثیرگذاری روسیه اما بعد از ورودش به عرصه میدانی بحران سوریه در سال ۲۰۱۵ بهصورت چشمگیری افزایش یافت و علاوه بر حوزه سیاسی به حوزههای نظامی و اقتصادی نیز تسری پیدا کرد. دلایل مختلفی برای ورود روسیه به بحران سوریه وجود دارد که از جمله آنها میتوان به وجود پایگاه دریایی روسیه در بندر طرطوس سوریه، مقابله با نظام تکقطبی آمریکا، منافع اقتصادی ازجمله فعالیت شرکتهای نفت و گاز روسی از قبل از بحران در سوریه و نیز تلاش روسیه برای اکتشاف گاز در مدیترانه برای رقابت با رقبایی چون؛ ترکیه، رژیم اشغالگر قدس، یونان و مصر برای صادرات به اروپا و نیز تبدیل سوریه به دروازه ورود اقتصادی به خاورمیانه اشاره کرد.
ورود روسیه به روندهای سیاسی و اقتصادی سوریه بعد از فروکش کردن بحران/ حفظ ساختار یا بشار اسد؟
حالا بعد از فروکش کردن بحران و تثبیت حاکمیت سوریه، چالش مهم پیشروی دولت سوریه و متحدانش، بازسازی و نیز ایجاد روندهای سیاسی برای ایجاد وحدت برای عبور از بحران اقتصادی و سیاسی است. روسیه تلاش دارد در این برهه نیز نقشی مؤثر داشته باشد. در این دوران برخلاف دوران جنگ، روسیه اشتراکاتی با غربیها دارد و آن نیز تأکید هر دو طرف بر اجرای قطعنامه ۲۲۵۴ است که در سال ۲۰۱۵ در شورای امنیت برخلاف سایر قطعنامهها وتو نشد و به تصویب رسید. موضوع این قطعنامه، ایجاد روند سیاسی در سوریه برای دوره انتقالی و شکلگیری قانون اساسی و ساختار سیاسی جدید است. بزرگترین ضعف این قطعنامه این است که هیچ اشارهای به سرنوشت بشار اسد در آن نشده است.
روسیه نیز به نظر میرسد که برای جذب سرمایه در راستای بازسازی سوریه و انجام نوعی بده و بستان با غرب، با سیاست حفظ ساختار و تغییر فرد موافق است. این دقیقاً برخلاف موضع ایران یعنی تأکید بر حفظ بشار اسد بهعنوان نماد مقاومت و وحدت سوریه با وجود انجام اصلاحات سیاسی است. این موضع روسیه در سفر اخیر هیئت عالیرتبه این کشور به سوریه با تأکید بر برگزاری انتخابات بر اساس قانون اساسی جدید نیز دیده شد که البته با مخالفت دولت سوریه مواجه شد.
تلاش برای تبدیلشدن به میانجی گر بینالمللی و قراردادهای نفتی، مهمترین محرکهای روسها برای حل اختلاف بشار اسد با کردها
موضوع دیگری که روسیه در روندهای سیاسی سوریه تلاش دارد با ایفای نقش میانجیگری حلوفصل نماید، اختلافات دولت سوریه با کردها است. کردهای بعد از شروع بحران در سوریه و با استفاده از ضعف دولت و نیز حمایتهای آمریکا تلاش کردند تا از سوریه جدا شده و یک دولت مستقل تشکیل دهند؛ موضوعی که بعد از حمله ترکها به آنها و عدمحمایت آمریکا و حمایت ارتش سوریه به تشکیل منطقه خودمختار تقلیل یافت. در واقع کردها دریافتند که نمیتوانند بدون حمایت دولت سوریه دوام بیاورند. بعد از ناامیدی از آمریکا، کردها برای حل مشکلات خود با دولت سوریه و گرفتن امتیاز از آن دست به دامن روسیه شدند تا شاید بتوانند با استفاده از نفوذ آن در دولت سوریه امتیاز منطقه خودمختاری بگیرند.
در همین راستا، یک هفته قبل از سفر هیئت روسی به سوریه، دو حزب کردستان سوریه به مسکو سفر کردند و در آنجا یک توافقنامه مهم پنج بندی امضا کردند. این توافقنامه که با تائید روسیه همراه شد بر ایجاد سیستم سیاسی غیرمتمرکز (ایجاد مناطق خودمختار)، کار بر روی قطعنامه ۲۲۵۴، ورود کردها در مذاکرات قانون اساسی سوریه و نیز ادغام نیروهای کرد در ارتش سوریه تأکید دارد. این توافقنامه یکی از محورهای اصلی دیدارهای لاوروف با بشار اسد و ولید معلم وزیر خارجه سوریه بود. اینکه چرا روسیه تلاش دارد تا با اعطای امتیاز به کردها، اختلافات موجود میان آنها و دولت مرکزی سوریه حلوفصل نماید، به نظر میرسد که پاسخ پیچیدهای نداشته باشد. یکی از دلایل این امر وجود منابع نفتی در مناطق کردنشین است که روسیه نیز برای اکتشاف و بهرهبرداری از آنها با دولت سوریه قراردادهایی بسته است ولی به دلیل حضور آمریکایی ها امکان اجرای این قراردادها وجود ندارد. در واقع روسها تلاش دارند تا با ایجاد صلح میان کردها و دولت سوریه، آمریکا را از منطقه اخراج و منافع اقتصادی خود را کسب نمایند.
روسیه همچنین تلاش دارد تا با حل اینگونه مسائل از طریق سیاسی به یک میانجی تأثیرگذار و مورد اعتماد در جهان تبدیل شود. دلیل دیگری که در این مسئله میتوان به آن اشاره کرد؛ تلاش روسیه برای اعتماد زایی با غرب برای همکاری با سیاستهای روسیه ازجمله تلاش برای بازسازی سوریه است. در واقع روسیه این امر را یک امتیاز بهطرف غربی تلقی میکند که آنها حاضر هستند تا در قبال این امتیاز، وارد سرمایهگذاری در سوریه شوند. تاکنون به دلیل مخالفتهای دولت سوریه، روسیه نتوانسته موفقیتی به دست آورد اما باید دید که در آینده با افزایش فشارهای اقتصادی و در خلأ حضور اقتصادی و سیاسی منسجم متحد مهمی چون ایران، آیا بازهم دولت بشار اسد خواهد توانست در مقابل سیاستهای روسیه مقاومت کند؟