اما و اگر سیاست های پیشنهادی پاریس به بیروت
عروس خاورمیانه یک سال سخت را پشت سر گذاشت. از فشارهای اقتصادی و تورم و تصاعد بی سابقه نرخ ارز گرفته تا انفجار بندر بیروت و اعتراضات و شیوع ویروس کرونا و مهم تر از همه عدم ثبات سیاسی.
در همین حین که حسان دیاب و کابینه اش استعفا می دهند و مصطفی ادیب نیز عطای نخست وزیری لبنان را به لقایش می بخشد، مرد همیشه حاضر در صحنه یا به بیان دیگر همان همیشگی یعنی سعد الحریری، نخست وزیر اسبق اعلام آمادگی کرده و ۲۲ اکتبر با ۶۵ رای از ۱۲۰ رای مامور تشکیل دولت لبنان می شود. در این رابطه نکات زیر قابل توجه می باشد.
اول. سعد الحریری و حزب المستقبل و به صورت کلان تر جریان ۱۴ مارس خود از بانیان اصلی وضع موجودند. اینکه وی به عنوان یک قهرمان وارد صحنه شود نشان دهنده وخامت اوضاع است. به باور برخی محافل تحلیلی زمانی که در اعتراضات اکتبر سال پیش جریان سازشکار لبنانی متوجه این نکته شد که دیگر نمی توان با توجه به شرایط از حریری حمایت کرد، اعتراضات را در دست خود گرفت و پروژه بی دولت سازی را در لبنان پیاده کرد. آن ها با سنگ اندازی و بحران آفرینی های مختلف و فشار آوردن به کابینه دیاب که پس از حریری به روی کار آمد به دنبال آن بودند که جریان ۸ مارس را که حضور گسترده در کابینه دیاب را داشت مقصر وضع موجود بنامند در حالی که در بدترین حالت آنها وارثان اوضاع بودند و نه بانیان آن. اکنون آنها با این عقب نشینی تاکتیکی صورت گرفته در ماه های گذشته حریری را آخرین فرصت معرفی می کنند با آنکه به قول نزار حسن، حریری خود نماینده میلیونرها است.
دوم. با توجه به شرایط اسفبار یاد شده توقع می رود که حریری و اطرافیانش تا جای ممکن از کابینه غیر جناحی یا تکنوکرات اسفاده کنند و حتی المقدور از دعواهای سیاسی برای حفظ چهره نسبتا مخدوش خود جلوگیری کنند. به همین علت حریری سعی خواهد کرد در موضوع حزب الله با دست فرمان فرانسوی ها مبنی بر پذیرش کلیت حزب الله و تغییرات نسبتا مسالمت آمیز در آن جلو برود تا سعودی ها و امثال سمیر جعجع. هر چند که هنوز مشخص نیست واکنش عملی آل سعود که در سابقه خود گروگانگیری حریری و مواضع صریح نسبت به حزب الله را دارد نسبت به تمایل بیشتر حریری به فرانسه چیست. برخلاف مواضع مبهم سعودی، حزب القوات البنانیه به سرکردگی سمیر جعجع ادعا نموده است که ۱۵ هزار نیرو دارد و می تواند با حزب الله پیکار کند! با همه تفاسیر فوق باید یاداوری کرد که همان سعد حریری که تابعیت فرانسوی دارد در عین حال تابعیت سعودی نیز دارد و به نظر می رسد که گزینه پلیس خوب_پلیس بد محتمل تر است. ناگفته نماند ماکرون با توجه به انتخابات آمریکا و درگیر شدن امریکایی ها به مسائل داخلی و تلاش برای یافتن هویتی مستقل از ایالات متحد آمریکا و همچنین سابقه استعمار لبنان و نزدیکی فرهنگی دو کشور سعی می کند که خود را منجی لبنان نشان بدهد تا حداقل از مشکلات داخلی، خود را برهاند با این حال اظهارات وی و افتادن در دام اردوغان در رابطه با پیامبر اسلام می تواند در میزان مقبولیت وی و به طبع عملیاتی کردن برنامه هایش در خاورمیانه و لبنان تاثیر بگذارد.
سوم. موضع حزب الله را باید فراتر از صفر یا صدی دیدن های موجود در عرصه سیاست قضاوت کرد. حزب الله از طرفی با عدم اعلام حمایت از حریری و تنها بسنده کردن به آرزوی موفقیت برای دولت آینده، خود را دخیل در اشتباهات احتمالی حریری نمی کند و از طرفی با سنگ نینداختن در مسیرتشکیل دولت به ادامه داشتن وضعیت بی دولتی در لبنان کمک نمی کند. هر چند باید مشاهده کرد که آیا حریری از خط قرمز شیعیان یعنی دو وزارتخانه دارایی و بهداشت عبور می کند یا خیر.
و در پایان اگر بخواهیم به اقدامات احتمالی حریری که به گفته خود تماما به دنبال انجام برنامه ارائه شده از طرف فرانسوی ها است اشاره کنیم باید از اصلاحات سیاسی و اقتصادی، بازسازی بندر بیروت با حضور کمپانی های فرانسوی، مذاکره برای دریافت کمک از صندوق بین المللی پول، انتخایات زودهنگام پارلمان و… سخن به میان آورد که هر کدام از آنها و سیاست های صیهونیست ها با توجه به این موارد مجال دیگری را می طلبد.