وضعیت صلح آمریکا-طالبان در دوره بایدن
کارشناسان افغان بر این باورند که با توجه به دیدگاهی که در دوران «اوباما» در خصوص افغانستان و طالبان وجود داشت، در دوره «بایدن» نیز سیاستی شبیه همان دیدگاه، در دستور کار قرار می گیرد.
عبدالحمید بیاتی؛ ۱۲ روز از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گذشته اما با این وجود نتایج رسمی این رویداد هنوز اعلام نشده است.
هر چند روند تحولات از پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر آمریکا حکایت دارد اما با این وجود هنوز تکلیف مستأجر جدید کاخ سفید بصورت صد در صد مشخص نشده است. اما کارشناسان و تحلیلگران شروع به ارزیابی سیاستهای آتی کاخ سفید با حضور جو بایدن در خصوص مسائل مختلف جهان کردهاند.
نظر به اینکه در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» مناسبات آمریکا با اغلب کشورهای جهان دستخوش تغییراتی شده بحث ارزیابی نحوه رفتار بایدن در عرصه بین الملل در رسانهها داغ است.
یکی از مسائلی که در این میان باید توجه ویژه ای به آن داشت موضوع افغانستان، توافق واشنگتن با طالبان و وعده ترامپ برای خارج کردن نظامیان آمریکایی از افغانستان است.
تحلیلگران سیاسی افغان با وجود برخی نقاط اختلاف در رویکرد دولت آینده آمریکا به افغانستان اما نسبت به هرگونه تغییر دراین باره به دیده شک و تردید نگاه میکنند. نکته مهمی که در گفتگوی مهر با برخی از تحلیلگران افغان موردتاکید قرار گرفت این است که اجرایی شدن دوباره سیاستهای واشنگتن شاید اندکی به تأخیر افتد یا از شتاب آن کاسته شود یا تغییرات مقطعی یا تاکتیکی کند اما به هیچ وجه تغییر راهبردی و اصلی نخواهد داشت و همان سیاستها البته در بستههای جدید و توسط هر دولتی اجرایی خواهد شد.
«محمد حسین جعفری» دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان تاکید کرد: در خصوص مذاکرات صلح که با طالبان در جریان است، احتمال زیادی وجود دارد که مسئله مذاکرات متنفی شده و هیأت افغانستانی به کابل بازگردد.
سید عیسی حسینی مزاری: استراتژی اصلی آمریکا اولاً سلطه بر افغانستان و ایجاد سکو و استفاده از چهارراه اطلاعاتی و تربیت تروریسم در آن و سپس اشراف بر کشورهای منطقه به ویژه ایران و چین و روسیه است
توجه به این نکته مهم است که در دوره ریاست جمهوری اوباما، وی طالبان را یک گروه تروریستی میدانست و حاضر به مذاکره با آن نبود و اعلام میکرد که دولت افغانستان باید با طالبان مذاکره کند و «جو بایدن» نیز به عنوان فردی که سابقه معاونت اوباما را دارد به نظر من همین رویکرد را در قبال طالبان خواهد داشت.
شرایط افغانستان بسیار پیچیده است و دست کشورهای خارجی در تحولات کشور دیده میشود. در مورد توافقی که در خصوص خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان امضا شده نیز میتوان گفت که ممکن است تعدادی از این نیروها از افغانستان خارج شوند اما نکته مهم آن است که «آمریکا برای رفتن نیامده است»، قطعاً منافع آمریکا ایجاب میکند که یک تعداد از نیروهایش را در افغانستان نگه دارد. و در خصوص مسئله صلح نیز ممکن است بایدن تمایل چندانی همانند ترامپ به این موضوع نداشته باشد.
«سید عیسی حسینی مزاری» رئیس خبرگزاری صدای افغان: طی ۱۹ سال اخیر، افغانستان ریاست جمهوری کاندیداهای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا را دیده، ولی فرقی به حالش نکرده است و به خاطر غفلت نخبگان و خودفروختگی برخی خواص، بازیچه اهداف استعماری این کشور و زمامداران فاسد آن بوده و صدمات جبران ناپذیری متحمل گردیده است.
در خصوص مذاکرات صلح باید گفت: اولاً بازی مذاکرات و طرح صلح مصرف انتخاباتی برای ترامپ داشت، ثانیاً برای نجات گروه طالبان از افتادن به دامن دشمنان آمریکا صورت گرفت و ثالثاً هدف از مذاکرات مستاصل کردن طالبان، ایجاد اختلاف میان این گروه و در نهایت وارد کردن باقی مانده آنها در بدنه دولت و در نهایت به استحاله کشاندن آنها و سپس سپردن جایگاه جنگی آنها به داعش و استفاده از این گروه در راستای رسیدن به اهداف بلند مدت آمریکا جهت ضربه زدن به منافع ایران، روسیه و چین است.
پس بنابراین استراتژی اصلی آمریکا اولاً سلطه بر افغانستان و ایجاد سکو و استفاده از چهار راه اطلاعاتی و تروریست پروری در آن و سپس اشراف بر کشورهای منطقه به ویژه ایران، چین و روسیه و تصعیف و انهدام این کشورها و یا حداقل مهارشان به نفع اهداف افتصادی آمریکاست.
محمد شفیق همدم: سیاست دموکراتها در مورد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان آشکار است و این سیاست عبارت از کاهش تدریجی نیروهای آمریکایی و مشروط به بهبود امنیت افغانستان استبقیه تحرکات با هرنامی که باشد صرفاً تاکتیکی برای رسیدن به این استراتژی است اگرچه آمریکا در راستای رسیدن به این هدف با موانع جدی هم در داخل افغانستان و هم منطقه و هم جهان مواجه است و قطعاً به این اهداف نخواهد رسید اما طبیعی است که چالش و بحران در منطقه ادامه خواهد داشت.
لذا بحث خروج نیروهای آمریکایی ار افغانستان درکار نخواهد بود ولی برای فریب افکار عمومی ممکن است ۱۰۰ نظامی را بیرون ببرند اما ۱۰۰۰ نظامی دیگر را وارد نمایند. مگر اینکه زمینه اخراج آمریکاییها از افغانستان فراهم گردد.
«محمد شفیق همدم» مشاور سابق ناتو در افغانستان دراین باره گفت: به باور من زمان جنگ جاری در افغانستان به انقضا رسیده است. این جنگ به هر قیمت که میشود باید خاتمه یابد و در این امر «جو بایدن» نیز مصمم به نظر میرسد اما در این مورد روش وی با روش ترامپ متفاوت است.
روش بایدن با ترامپ نه تنها در مورد افغانستان بلکه در مورد تمام منطقه و جهان متفاوت است. به نظر من بایدن به افغانستان از سه بعد میپردازد. بعد وسیع راهبرد آمریکا برای خاورمیانه، بعد متوسط راهبرد این کشور برای آسیای جنوبی و بعد فشرده آن منحصر به آسیای مرکزی میشود. پس میتوان گفت که اوضاع منطقه و روابط آمریکا در این سه بعد میتواند دیدگاه بایدن را در مورد افغانستان تعریف کند.
بدون شک که سیاست رهبران دموکرات یا لیبرال در قبال خاورمیانه و جهان متعادل و متناسب با روش این کشورها است. باوجود آن بایدن حتی در زمانی که معاون اوباما بود تأکید بر کاهش نیروهای آمریکایی داشت و در آینده نزدیک با توجه به آنکه رئیسجمهور منتخب آمریکا است، صلاحیت تصمیمگیری را نیز به عهده دارد. پس توقع میرود که بایدن نیز روی پایان جنگ در افغانستان متمرکز خواهد بود، اما سیاست دموکراتها در مورد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان آشکار است و این سیاست عبارت از کاهش تدریجی نیروهای آمریکایی و مشروط به بهبود امنیت افغانستان است. از این رو میتوان گفت که نیروهای آمریکایی افغانستان را با شتاب ترک نخواهند کرد.
محمد حسین جعفری: قطعاً منافع آمریکا ایجاب میکند که یک تعداد از نیروهایش را در افغانستان نگه دارددر خصوص مذاکرات با طالبان، فکر نمیکنم که بایدن روند مذاکرات آمریکا و طالبان را متوقف کند؛ اما یک مکث طولانی در روند مذاکرات صلح باید شکل بگیرد. بایدن برای مرور و حتی بازنگری راهبرد مذاکرات با طالبان نیاز بهوقت دارد و این کار میتواند که نتایج روند مذاکرات بین الا فغانی را با تأخیر مواجه کند.
دکتر داود عرفان، رئیس دفتر هرات انیستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان؛ فکر میکنم مذاکرات با شیوه جدیدی ادامه خواهد یافت. به این معنی که امتیازات دوره ترامپ تعدیل خواهد شد.
دکتر عرفان پیشتر نیز در خصوص مذاکرات صلح دوحه گفته بود: مردم افغانستان امیدوارند مذاکراتی که در دوحه در حال انجام است در ۳ لایه به سرانجام برسد.
اول آنکه، مردم افغانستان و بویژه طرفهایی که در دوحه در حال مذاکره هستند درباره موارد مهمی همچون توزیع قدرت، توزیع ثروت و پایان دادن به تمامی مواردی که موجب تشدید منازعه در افغانستان میشود به توافق برسند.
دوم، کشورهایی که هر یک منافعی را در افغانستان دنبال میکنند به توافق جامعی برسند و به اعتقاد بنده افغانستان باید بی طرفی خود را در میان کشورها و قدرتهای بزرگ حفظ کرده و این نکته را به عنوان یک اصل بپذیرد و کشورهای دیگر نیز به جنگ نیابتی خود در افغانستان پایان بدهند.
در بخش یا لایه سوم نیز قدرتهای بزرگ باید به این توافق برسند که دیگر بدنبال انجام بازیهای بزرگ در افغانستان نباشند.