اهداف دور جدید عملیات ترکیه در شمال سوریه؛ آیا اردوغان به لوزان میاندیشد؟
در ابتدای امر شاید تحرکات ترکیه در سوریه، بیشتر از سوی ناظران سیاسی در مقام دغدغه امنیتی اردوغان و مقامات سیاسی آنکارا، مورد بازخوانی قرار میگرفت اما اکنون به وضوح میتوان نشانههای یک نقشه راه ویژه را برای انضمام بخشی از خاک سوریه در سال 2023 مشاهده کرد
طی یک ماه گذشته گزارشهای میدانی از افزایش تحرکات نظامیان ترکیهای و مزدوران دست نشاندهشان در شمال شرق سوریه حکایت دارند. نیروهای ترک ظرف یک ماه سه پست دیدهبانی جدید ایجاد کرده و نیروهای گروه "احرار الشرقیه" شبهنظامیان ترکمن وابسته به ترکیه در 18 دسامبر 2020 (28 آذر 1399) در شهر عین عیسی به شبهنظامیان کرد سوری حمله کردندو مدعی تصرف دو روستای "الجهبل" و "المشیرفه" شدند. با این اوصاف، اکنون این پرسش قابل طرح است که ترکیه از آغاز تلاشهای نظامی و دیپلماتیک خود برای تدارک یک عملیات جدید در شمال شرق سوریه چه اهدافی را دنیال میکند؟ استدلال اصلی نوشتار حاضر این است که حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان طرح جدید حمله خود به شهر عین عیسی را در قالب عملیاتی کردن نقشهراه تجزیه بخشی بزرگ از محدوده سرزمینی شمال سوریه و انضمام آن به کشور ترکیه 2023 را به اجرا میگذارند.
چرا عین عیسی؟
طرح جدید دولت ترکیه برای حمله به شمال سوریه و انجام عملیات نظامی علیه شهر عین عیسی در مقطع زمانی کنونی را میتوان در قالب چهار محور اساسی مورد بازخوانی قرار داد.
اول اینکه تا کنون ارتش ترکیه سه مرحله عملیات نظامی را تحت عناوین «سپر فرات» در 2016، «شاخه زیتون» در 2018 و ««چشمه صلح» در 2019 انجام داده و شکستهایی را بر شبه نظامیان کرد سوری تحمیل و مناطق قابل توجهی را در شمال غرب و شمال شرق سوریه با همراهی مزدوران تحت حمایتاش کنترل کرده است اما نکته قابل توجه این است که از دیدگاه استراتژیستهای ترک تا کنون اهداف عملیات چشمه صلح محقق نشده است. در جریان عملیات چشمه صلح منطقهای با ۱۲۰ کیلومتر طول و حدود 10 تا 15 کیلومتر عرض از سوی ترکیه کنترل شد و این در شرایطی است که اردوغان منطقهای ۴۴۴ کیلومتری را در نظر داشت. لذا اکنون به نظر میرسد آنکارا قصد دارد بخشی دیگر از مناطق موردنظر در عملیات چشمه صلح را کنترل کند
در سطح دوم نکته قابل توجه این است که آنکارا از اهمیت استراتژیک شهر عین عیسی مطلع بوده و قصد دارد با حمله شدید موشکی و توپخانهای شرایط را برای تسلط جناحهای مسلح وابسته به ترکیه بر این شهر را فراهم کند. در واقع، کردهای سوریه برای دفاع از عین عیسی ماموریت بسیار دشواری دارند و به طور حتم در صورت از دست دادن این شهر ضربهای بزرگ را متحمل میشوند؛ زیرا سقوط عین عیسی، از دیدگاه نظامی به معنای از هم گسستن پیوند شهرها و روستاهای متعلق به نیروهای دموکراتیک سوریه مانند عینالعرب (کوبانی)، منبج و سایر مناطق وابسته به آن است که به دنبال حمله اخیر، در انزوا قرار گرفته و تسلط بر آنها برای آنکارا آسانتر میشود.
در سطح سوم، کنترل بر عین عیسی خیال ترکیه را نسبت به طرح کردهای سوریه برای ایجاد منطقه فدرال یا ایجاد دولت کردی راحت میکند؛ زیرا به هم پیوستگی نواحی سرزمینی تحت کنترل کردهای سوریه از میان میرود.
در سطح چهارم نیز اردوغان به نظر میرسد قصد دارد از فرصت موجود تا زمان روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا در 20 ژانویه، نهایت بهرهبرداری را داشته باشد. بایدن طی چند سال گذشته بارها اردوغان را شخصی خودکامه معرفی و ترامپ را به خیانت نسبت به متحدان کرد در سوریه متهم کرده است. در نتیجه به نظر میرسد مقامات آنکارا تلاش دارند قبل از روی کار آمدن ترامپ پروژه تسلط بر عین عیسی را نهایی کند.
مقدمهسازی اردوغان برای انعقاد لوزان جدید
فازغ از ابعاد نظامی طرح ترکیه برای حمله به عین عیسی، رویکرد ترکیه در قبال اشغال شمال سوریه را میتوان در ارتباط با نقشه راه اردوغان و نزدیکاناش برای بر هم زدن قواعد بازی تعیین شده در پیمان لوزان مورد خوانش قرار داد. معاهده لوزان پیمان صلحی بود که در تاریخ 24 ژوئیه 1923 در شهر لوزان (سوئیس) برای حل و فصل مناقشه ای که از جنگ جهانی اول بین نیروهای متفقین و متحدین آغاز شده بود به توافق رسیدند. پیمان صلح بین جمهوری سوم فرانسه، امپراتوری بریتانیا، امپراتور ژاپن، پادشاه ایتالیا، پادشاه وقت یونان، پادشاه رومانی و پادشاه یوگسلاوی به امضاء رسید.
در این میان دولت ترکیه بر اساس لوزان در سال 1926 از اعاده مالکیت بر ولایت موصل دست کشید و همین امر موجب شد سیادت عراق بر موصل با مجوز بریتانیا تایید شود. اما در سطحی دیگر، منطقه اسکندرون در سال ۱۹۳۹ با مجوز فرانسه به سوریه ملحق شد اما هیچگاه مقامات دولت ترکیه این مساله را نپذیرفتند و همواره نیم نگاهی به کنترل مناطق هم مرز سوریه با ترکیه داشتهاند.
در همین راستا، اردوغان و مشاوراناش در قالب دکترین نوعثمانیگری حاکم بر دستگاه سیاست خارجی این کشور بارها با صراحت مفاد پیمان لوزان را زیر سوال بردهاند. برای نمونه اردوغان طی سخنرانی خود در کاخ ریاست جمهوری این کشور در سال 2019 با انتقاد شدید از معاهده لوزان پرداخت و آن را برای منافع ملی ترکیه مضر توصیف کرد. همچنین، اردوغان در اظهاراتی دیگر با انتقاد از بنیانگذاران ترکیه جدید تاکید میکند: «مساحت امپراتوری عثمانی از دو میلیون متر مربع در سال 1914 در عرض 9 سال تا معاهده لوزان به 780 هزار کیلومتر مربع رسیده است و این نماد بیتدبیری سیاستمداران ترک در آن دوران است».
با تاکید بر این نگاه اکنون میتوان اظهار داشت که تحرکات نظامی و سیاسی ترکیه با دعوت اردوغان از مورخین ترکیه ای برای بازنگری در نوشتن تاریخ ترکیه در جریات جنگ جهانی اول و مطالعه توافقات از نو، هم زمان شده است. شاید او می خواهد از ورای این دعوت غباری را از تاریخ این مرحله پاک کند و دستور العمل سیاسی ای را به سود دیدگاه ۲۰۲۳ خود ارائه دهد، بر اساس این دیدگاه ترکیه جدید بر اساس اصول تازه ای ایجاد می شود (عثمانی جدید) که هویت ترکیه به جای هویت سکولار ملی ای که آتاتورک تاسیس کرد، جایگزین خواهد شد.
نقشه راه اردوغان برای اشغال شمال سوریه
در ابتدای امر شاید تحرکات ترکیه در سوریه، بیشتر از سوی ناظران سیاسی در مقام دغدغه امنیتی اردوغان و مقامات سیاسی آنکارا، مورد بازخوانی قرار میگرفت اما اکنون به وضوح میتوان نشانههای یک نقشه راه ویژه را برای انضمام بخشی از خاک سوریه در سال 2023 را مشاهده کرد. اساس طرح این است که ترکیه به کمک مزدوران تحت حمایت خود مناطق وسیعی را در شمال سوریه اشغال کند و سپس تا سال 2023 برنامه تغییر دموگرافی و ساختار هویتی این مناطق را در دستور کار قرار دهد. بدین معنی که جمعیت عرب طرفدار ترکیه را در مناطق تحت اشغال خود ساکن کند؛ نمونه بارز این امر را میتوان در جریان سیاستهای ترکیه برای تغییر بافت جمعیتی شهر عفرین مشاهده کرد.
اما نکته مهمتر مساله طرح دعوای حقوقی در سال 2023 برای تجزیه شمال سوریه به نفع ترکیه است. در حقیقت، دولتمردان ترکیه مدعی هستند که اعتبار توافق نامه لوزان در سال 2023 یعنی صد سال پس از امضای آن، به پایان میرسد و ترکیه حق خواهد داشت که برگزاری همهپرسی را بین اهالی مناطقی که ترکیه نسبت به آنها ادعای مالکیتی دارد، خواستار شود. این مناطق اکنون شامل استانهای حلب، ادلب و مناطق کردنشین شرق فرات در سوریه میشود.
در نتیجه به نظر میرسد ترکیه قصد دارد تا سر حد ممکن در سوریه وارد شود و مناطقی را تحت کنترل خود قرار دهد و در مرحله نهایی با ادعای به پایان رسیدن پیمان لوزان در 100 سالگی آن، شمال سوریه را به کشور ترکیه منضم کند. در این میان کردهای سوریه در صورت تعلل بیشتر برای اتحاد با دمشق و کنار نهادن ایده آمریکایی- صهیونیستی تضعیف یکپارچگی سرزمینی سوریه، به واسطه اتکا به وعدههای دروغین کاخ سفید، به طور حتم بیشترین آسیب را از آینده تحولات متحمل خواهند شد.