افغانستانی های وحدت بخش/ اگر فاطمیون نبودند؟
فاطمیون نشان دادند که کیان جهان اسلام مرزهای مصنوعی میان کشورها از جمله میان ایران و عراق و سوریه و افغانستان را نمی شناسد و وقتی که پای کیان و موجودیت سرزمینهای اسلامی باشد، رزمندگان اسلام از هر نقطه و منطقهای داوطلب دفاع از سرزمینهای اسلامی در برابر توطئه ها و دسیسه ها خواهند بود.
حامیان گروههای تروریستی و کسانی که نیروهای بنیادگرا در سوریه و عراق را تجهیز و پشتیبانی کردند تا گروه تروریستی داعش در سال 2014 شکل بگیرد، شاید هیچگاه این پیش بینی را نکرده بودند که شکل گیری این گروه تروریستی تا چه میزان زیادی بر تقویت و گسترش جبهه واحد مقاومت منطقهای تاثیر خواهد گذاشت، تا آن جا که دایره فعالیت و نفوذ جبهه مقاومت فراتر از غرب و جنوب غرب آسیا شد و به دروازه آسیای مرکزی و قلب افغانستان رسید و ما شاهد شکل گیری لشکر فاطمیون متشکل از شهروندان افغانستان در مقابله با سرطان تروریست در سوریه بودیم.
از ۲۲ اردیبهشت ماه ۹۲ که فاطمیون تأسیس شد تا امروز به دلیل حضور بی نظیر این رزمندگان افغانستانی در مناطق درگیر سوریه ودر جنگ با تروریست ها، شهدای جبهه مقاومت از میان فاطمیون بسیار برجسته و قابل توجه بوده است.
با این حال لشکر فاطمیون دارای پیشینه تاریخی نیز هستند و «سید ابراهیم» از اعضای لشکر فاطمیون در گفتگو با «دفاع پرس» درباره شکل گیری «لشکر فاطمیون» می گوید: هسته اولیه شکلگیری تیپ فاطمیون، تعدادی از بچههای افغانستانی بودند که به آنها سپاه محمد(ص) میگفتند. این گروه در افغانستان علیه شوروی میجنگیدند و نیروهایی بودند که حامی انقلاب اسلامی ایران بودند.
به گفته این عضو فاطمیون؛ سال ها پس از شکل گیری سپاه محمد(ص) و همزمان با جنگ علیه تروریست در سوریه، هسته اولیه و خودجوش تیپ فاطمیون با ۲۵ نفر شکل گرفت و اینها اولین نیروهایی بودند که به صورت داوطلبانه به سوریه رفتند و اوایل با گروههای عراقی کتائب سیدالشهدا و دیگر گروهها کار میکردند و به عنوان دسته کوچکی در کنار آنها قرار میگرفتند و کمکم جمعیت زیادی برای رفتن به سوریه ثبتنام کردند تا اینکه تعدادشان از ۲۵ نفر به ۵۰، ۶۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و چند هزار نفر رسید.
«سید ابراهیم» همچنین می افزاید که همه رزمندههای فاطمیون، افغانستانی هستند؛ عدهای از خود افغانستان و عدهای هم از افغانستانیهای مقیم سوریه هستند. افغانستانیهای مقیم سوریه در همان اطراف زینبیه زندگی میکردند و جمعیتی در حدود ۱۵ تا ۱۶ هزار نفر داشتند که بعد از حمله تکفیریها، چیزی حدود پنج هزار نفر ماندند و از حرم دفاع کردند.
نقش وحدت بخش فاطمیون
در کنار اهمیت بسیار زیاد و قابل توجه فاطمیون در مقابله با تروریست منطقهای، اما این لشکر یک کارکرد فرهنگی بسیار تاثیرگذار نیز داشته و آن نقش وحدت بخش آن ها در جغرافیای جهان اسلام بوده است.
در واقع فاطمیون نشان دادند که کیان جهان اسلام مرزهای مصنوعی میان کشورها از جمله میان ایران و عراق و سوریه و افغانستان را نمی شناسد و وقتی که پای کیان و موجودیت سرزمینهای اسلامی باشد، رزمندگان اسلام از هر نقطه و منطقهای داوطلب دفاع از سرزمینهای اسلامی در برابر توطئه ها و دسیسه ها خواهند بود، همان گونه که فاطمیون داوطلبانه برای دفاع از حرم اهل بیت از افغانستان خود را به سوریه رساندند.
از سوی دیگر عملکرد وحدت بخش فاطمیون در نقطه مقابل گروههای تکفیری و وهابی بود که از درون دارای اختلافات بسیاری بودند و شاید همین وحدت داخلی گروههای مقاومت یکی از مهمترین دلایلی بود که آن ها در برابر گروههای تکفیری و تروریست به پیروزیهای قابل توجهی در سوریه دست می یافتند و در مقابل جبهه تکفیری به دلیل اختلافات داخلی خود به شدت آسیب پذیر و دچار تفرقه و انشقاق داخلی بود، تا آن جا که گاه گروههای تروریستی و تکفیری در مقابل هم صف آرایی و جنگ می کردند.
اگر فاطمیون نبودند؟
همان گونه که گفته شده نقش لشکر فاطمیون در برابر شکست تروریسم در منطقه بسیار حائز اهمیت و تعیین کننده بوده است.
در عین حال باید توجه داشت که پیروزی های فاطمیون در سوریه در برابر تروریستها تنها محدود به جغرافیای سوریه نیست، بلکه فاطمیون با رشادت ها و عملیاتهای نظامی و ضدتروریستی خود در واقع سد راه نفوذ و گسترش داعش در دیگر مناطق از جمله در خود افغانستان شدند.
تردیدی نیست که اگر موفقیت ها و پیروزی های فاطمیون در سوریه نبود، امروز داعش حضور پررنگ تر و ناامن کننده تری را در صحنه تحولات افغانستان داشت و اگر امروز نیروهای تروریستی داعش به عنوان یک گروه ضعیف و در حال نابودی در افغانستان است، این ضعف و شکست تروریست در افغانستان متاثر از عملیات ها و نقش موفق فاطمیون در مقابله با تروریست در سوریه است.
نکته مهم آن که کشور افغانستان به عنوان یکی از اهداف اصلی و کانونی گروه تروریستی داعش تحت عنوان ولایت خراسان بوده است تا تروریست ها بتوانند از طریق افغانستان به آسیای مرکزی نفوذ کنند. فرماندهان و سرکردگان داعش سرمایه گذاری و تمرکز بسیار زیادی را بر فعالیت در افغانستان جهت گسترش نفوذ دنبال کردند، اگرچه با وجود اقدامات و برنامه ریزیهای گستردهای که تروریست های داعشی برای اشغال افغانستان در نظر داشتند، اما موفقیتهای فاطمیون در سوریه باعث شد تا نیروهای داعش در افغانستان نیز نتوانند آن گونه که می خواستند وارد صحنه شوند و در حال حاضر حضورشان به برخی عملیات های ایذایی و مقطعی تروریستی محدود شده است.