چرا بایدن به دنبال پایان دادن به جنگ یمن است؟
بایدن که تحت فشار افکار عمومی داخلی و جهانی به بازیابی نقش رهبری ایالات متحده در مجامع بین المللی میاندیشد، با توجه به مخالفت سازمان ملل و متحدین اروپایی واشنگتن با تروریستی نامیدن انصارالله، ضرورت همسو شدن با جامعه جهانی را لمس کرده است؛ این در حالی است واشنگتن به این امر آگاه است که نباید زمان را از دست داد زیرا با گذشت زمان و ادامه درگیریهای یمن، راه حل ها به طور فزاینده ای دشوار می شوند
چند روز مانده تا روی کار امدن دولت بایدن سیگنالهایی که از سوی مهرههای آینده تعیین کننده سیاست منطقهای کاخ سفید مخابره میشود بر نگرانیهای عربستان سعودی در مورد روابط دوجانبه و بویژه موضوع یمن افزوده است.
«جک سالیوان» گزینه احتمالی مشاور امنیت ملی جو بایدن در صفحه توئیتر خود با اشتراک گذاشتن توئیت یک سناتور جمهوریخواه نوشت: «با سناتور تاد یانگ درباره تروریستی خواندن جنبش حوثی در دقیقه آخر موافق هستم. فرماندهان حوثی باید پاسخگو باشند اما تعیین کل سازمان (به عنوان تروریست) فقط رنج بیشتری به مردم یمن وارد میکند و مانع دیپلماسی حیاتی برای پایان جنگ میشود.»
پیشتر سناتور جمهوریخواه، «تاد یانگ» از ایالت ایندیانا در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «تصمیم امروز مایک پامپئو برای اعلام جنبش حوثی به عنوان یک سازمان تروریستی یک گام دیگر اشتباه در رویکرد اشتباه بلندمدت آمریکا در درگیری یمن است.»
این در حالی است که روز شنبه نیز 34 نماینده کنگره به رهبری «جورجی میکز» رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به پمپئو ، از پیامدهای فاجعهباری که این تصمیم با خود به همراه خواهد داشت خبر دادند و آن را تصمیمی عجولانه در روزهای پایانی ریاست ترامپ بر کاخ سفید دانستند.
خواب آشفته عربستان
استقبال سراسیمه عربستان از تروریستی اعلام کردن انصارالله و بنابر برخی اقوال، اعلام آمادگی برای تقبل هزینههای مالی آن، اولاً ثابت کرد که ریاض موفق به کسب دستاوردی در جنگ یمن نشده و به همین دلیل به دنبال بستن راههای مذاکره و دیپلماسی هم در گفتگوهای دوطرفه با صنعا و هم مذاکرات یمنی-یمنی میباشد؛ ثانیاً سعودیها به گمان اینکه تروریستی اعلام شدن انصارالله موجب تضعیف این گروه خواهد شد این اقدام ترامپ را آخرین شانس برای دستیابی به بخشی حداقلی از خواستههای خود در تجاوز به یمن دانستند.
با این حال گسترش انتقادات داخلی از سوی کنگره و دولت آینده آمریکا نسبت به اقدام تروریستی نامیدن انصارالله حاوی این پیام قوی برای ریاض است که آخرین امید واهی سعودیها برای کسب دستاورد از میدان جنگ یمن نیز خوابی آشفته بوده و امکان صید ماهی از آب گل آلود تروریستی اعلام شدن انصارالله وجود ندارد.
بایدن تحت فشار برای پایان غائله یمن
در این میان نمیتوان به سیاست صلحجویانه دموکراتها در مورد بحران یمن خوشبین بود و به آن اعتباری بخشید زیرا اصولاً تشکیل ائتلاف عربی و تجاوز به یمن در دوران دولت اوباما صورت گرفت و با چراغ سبز و تأیید دولت وقت آمریکا از طریق پشتیبانی سیاسی و نظامی روی داد. اما اکنون دولت بایدن خود را ناچار میبیند که به صورت دیگری برای پایان جنگ یمن وارد عمل شود.
اولاً اینکه بایدن در این زمینه تحت فشار افکار عمومی داخلی و مخالفت جهانی با تداوم سنلکشی یمنیها، در کارزار انتخاباتی دو چیز را به آمریکاییهای یمنی قول داد اول ، لغو ممنوعیت سفر که با دستور مهاجرتی ترامپ صورت گرفت و دوم ، برای پایان دادن به حمایت ایالات متحده از جنگ عربستان در یمن .
از بعدی دیگر بایدن که به بازیابی نقش رهبری ایالات متحده در مجامع بین المللی میاندیشد، با توجه به مخالفت سازمان ملل و متحدین اروپایی واشنگتن با اقدام دولت ترامپ، ضرورت همسو شدن با جامعه جهانی را لمس کرده است.
این در حالی است واشنگتن به این امر آگاه است که نباید زمان را از دست داد زیرا با گذشت زمان و ادامه درگیریهای یمن، راه حل ها به طور فزاینده ای دشوار می شوند. اقتصاد جنگی سرانجام کاملاً جایگزین اقتصاد ملی می شود و انگیزه های سودآور و جذاب تری را برای کسانی که از ادامه جنگ سود می برند ایجاد می کند.
در بعد داخلی تلاشهای تجزیه طلبانه، نبود اراده کافی از سوی دولت مستعفی عدن برای مذاکره با صنعا، و تلاش عربستان برای جلوگیری از شکلگیری گفتگوها چالشهای شکل گیری فرآیند سیاسی هستند. در گذشته نیز کنفرانس گفتگوی ملی (NDC) ، که تحت نظارت سازمان ملل در سال 2013 برگزار شد هرچقدر هم که جامع بود اما یک نقص عمده داشت وآن اینکه نتوانست کارگزاران اصلی قدرت در سراسر کشور را برای مذاکره در مورد توافق نامه تقسیم قدرت گردهم آورد.
در بعد منطقهای نیز با توجه به اینکه جغرافیای یمن در امتداد با سواحل دریای عرب و دریای سرخ قرار دارد، عربستان و امارات را وسوسه میکند تا منافع اقتصادی و ژئوپلتیکی استعمارگرایانه خود را در آنجا دنبال کنند. شاخ آفریقا مسیر مطلوبی را برای خط لوله احتمالی نفت عربستان به دریای عرب فراهم میکند تا بتواند در صورت لزوم تنگه هرمز را دور بزند. به همین ترتیب دسترسی به بنادر در عدن و مجمع الجزایر سقطری در ورودی دریای سرخ و همچنین توجه روزافزون امارات متحده عربی به شاخ آفریقا، به ویژه اریتره و جیبوتی، اماراتیها را سالها متوجه فرصتی برای حضور در تحولات یمن کرده است. در نتیجه، دستیابی به همکاری ائتلاف عربی برای پایان بخشیدن به جنگ بسیار دشوار خواهد بود.
حتی نگرانی و ترس از قدرت انصارالله در آینده تحولات یمن - چه واقعی و چه ساختگی – که اکنون به عنوان بهانه تداوم جنگ و دخالت مستقیم در تحولات یمن اعلام میشود نیز حتی با پیشنهاد ایران مبنی بر گفتگوهای منطقهای و انعقاد پیمان عدم تجاوز میان سعودیها و صنعا قابل حل و فصل است به شرطی که ریاض به تداوم دخالت، تجاوز، آشوبافکنی، صدور تروریسم، اشغال سرزمینهای نفتی یمن و دشمنی با ملت یمن دست بردارد. موضوعی که میتوان آن را با نظر به شیوه مواجهه عربستان در قبال تروریستی اعلام کردن انصارالله در حال حاضر منتفی دانست.