رژیم صهیونیستی و امکان‌سنجی اقدام علیه ایران

بی‌تردید با رفتن ترامپ صهیونیست‌ها نگرانی عمیقی از آینده شکست سیاست فشار حداکثری و همچنین بازگشت بایدن به توافق هسته‌ای با ایران دارند و از هم اکنون خواهان آن هستند که موضوعات محدود کردن توان دفاعی، سیاست منطقه‌ای و برنامه هسته‌ای ایران را به دیپلماسی واشنگتن درباره ایران تزریق کنند. صهیونیست‌ها یکی از راه‌های پیشبرد این خواسته را تهدیدآفرینی علیه ایران می‌دانند با این دیدگاه که در هرگونه درگیری با ایران، واشنگتن نیز مجبور به مداخله و حمایت نظامی از تل آویو خواهد شد.

در شرایطی که رفتن ترامپ از کاخ سفید ضربه سختی به آمال و آرزوهای مقامات جنگ‌طلب رژیم صهیونیستی و حتی برخی از همتایان آنها در رژیم‌های مرتجع عربی منطقه وارد آورد و در شرایطی که در روزهای گذشته از فضای تنش‌آمیز حاکم بر خلیج فارس در روزهای پایانی رایت جمهوری ترامپ کاسته شده است، در سخنانی که به طور گسترده انعکاس پیدا کرد ژنرال کوخاوی رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد به نیروهای زیرمجموعه خود دستور داده که خود را برای انجام اقدامات احتمالی علیه ایران در سال آینده آماده کنند.

کوخاوی گفته است: «من به ارتش دستور داده‌ام تا برای تعدادی برنامه عملیاتی علاوه بر آنها که قبلا وجود داشتند، آماده شود. ما روی این برنامه‌ها کار می‌کنیم و در طول سال آینده آنها را گسترش می‌دهیم. البته تصمیم‌گیری بر عهده رهبران سیاسی است اما این برنامه‌ها روی میز است.»

اگرچه تهدیدات سران صهیونیستی در مورد اقدام نظامی علیه ایران یا گروه‌های مقاومت هر از چندگاهی صورت می‌گیرد اما با توجه به تشدید این تهدیدات در ماه‌های گذشته بویژه پس از ترور کور دانشمند برجسته هسته‌ای ایران که ذن دست داشتن صهیونیست‌ها در آن می‌رود و همچنین حملات هوایی به مواضع گروه‌های مقاومت در سوریه، درک اینکه صهیونیست‌ها این رویکرد تهاجمی را تا کجا ادامه خواهند داد و آیا می‌تواند به وارد شدن اسرائیل به جنگ مستقیم با ایران و محور مقاومت ختم شود یا خیر؟ سوالی است که از موضع‌گیری اخیر مقام نظامی صهیونیستی ایجاد می‌شود؟

در بررسی این موضوع ابتدا باید به اهداف مختلفی که در پس تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران وجود دارد توجه کرد.

 

شرایط خطرناک نتانیاهو

اگرچه رئیس ارتش رژیم صهیونیستی با اعلام اینکه تصمیم نهایی بر عهده سیاستمداران است به دنبال آن است که تهیه طرح‌های جدید اقدام علیه ایران را اقدامی مستقل از سوی خود و نهاد ارتش نشان دهد، اما به طور حتم همزمانی این رویداد با بحران شکل گرفته در تحولات سیاسی داخلی پس از انحلال چندین باره کنست (پارلمان صهیونیستی) و تلاش نتایناهو و رقبا برای پیروزی در انتخابات پیش‌رو، بیانگر هدف‌گذاری داخلی به عنوان یکی از اهداف مهم تهدید اخیر می‌باشد.

حزب لیکود با شکاف داخلی که در میان جبهه راستگرایان و همچنین در بدنه خود حزب ایجاد شده است در شرایط سختی قرار دارند و دیگر قادر نیستند ائتلافی پایدار برای تشکیل کابینه تشکیل دهند و اصلی ترین دلیل این بحران شخص نتانیاهو است. نتانیاهو در دو سال گذشته تمام همّ و غم خود در صحنه سیاسی را برای فرار از پرونده‌های مختلف فساد و دادگاهی شدن گذاشته است. اکنون اما با بیشتر شدن جبهه رقبایی که خواهان کنار زدن او از عرصه قدرت هستند، نتانیاهو تمرکز خود را بر سیاست قدیمی امنیتی کردن شرایط برای سرپوش گذاشتن بر ناکاآمدی‌های اقتصادی و فساد مالی خود و نزدیکانش کرده است. در هفته گذشته او در سالگرد افسانه هلوکاست و کشتار گسترده یهودیان توسط آلمان نازی در خلال جنگ جهانی دوم، سعی کرد از خود چهره منجی و سپر بلای یهودیان در برابر تهدیدات ایران بسازد؛ اگرچه ایران هیچگاه در مورد نابودی یهودیان به عنوان پیروان یکی از ادیان بزرگ الهی سخنی نگفته و دروغی کاملاً آشکار است. حال پس از این تهدید رئیس ستاد ارتش برای آنکه بر این جو بدمد از طراحی نقشه هایی برای عملیات نظامی علیه ایران سخن می‌گوید که کاملاً در راستای منافع نتانیاهو می‌باشد. آشکار بودن چنین سناریویی به حدی بود که حتی گانتس وزیر دفاع در دولت ائتلافی سخنان رئیس ارتش را مورد انتقاد قرار داد و با اعلام اینکه « امنیت اسرائیل در خطر است» خواست حتی عملکرد و ادعاهای نتانیاهو را نیز زیر سوال ببرد.

 از جنبه دیگر بی‌تردید با رفتن ترامپ صهیونیست‌ها نگرانی عمیقی از آینده شکست سیاست فشار حداکثری و همچنین بازگشت بایدن به توافق هسته‌ای با ایران دارند و از هم اکنون خواهان آن هستند که موضوعات محدود کردن توان دفاعی، سیاست منطقه‌ای و برنامه هسته‌ای ایران را به دیپلماسی واشنگتن درباره ایران تزریق کنند. صهیونیست‌ها یکی از راه‌های پیشبرد این خواسته را تهدیدآفرینی علیه ایران می‌دانند با این دیدگاه که در هرگونه درگیری با ایران، واشنگتن نیز مجبور به مداخله و حمایت نظامی از تل آویو خواهد شد.

 

طرح‌های احتمالی؛ محدود و پرریسک

حال با در نظر داشتن اینکه صهیونیست‌ها چه اهدافی را از تهدیدات اخیر دنبال می‌کنند، ماهیت چنین طرح‌هایی و سنجش اولویت‌بندی آنها با توجه به پیامدها، توانمندی‌های دو طرف و نسبت آنها اهداف گفته شده، حائز اههمیت است.

رژیم صهیونیستی بارها از وجود طرح حمله مستقیم به تأسیسات هسته‌ای ایران خبر داده است. از طرف دیگر ترور دانشمندان هسته‌ای و همچنین چهره‌های نظامی و سیاسی برجسته ایران و رهبران و فرماندهان محور مقاومت (همانند سید حسن نصرالله) از دیگر طرح‌های موجود صهیونیست‌ها می‌باشد. حمله به پایگاه‌ها و نیروهای محور مقاومت در سوریه، غزه، لبنان، عراق نیز در سالهای اخیر همواره در دستور کار صهیونیست‌ها بوده است. بعد دیگر ماجرا بویژه پس از عادی سازی روابط با کشورهای همسابه جنوبی ایران، طبیعتاً تلاش برای ایجاد تهدیدات امنیتی در جوار مرزهای ایران با استفاده از گروهک‌ها و عناصر تروریستی می‌باشد. اما از بعد دیگر صهیونیست‌ها از اینکه طرح‌هایی علیه متحد اصلی خود یعنی آمریکا و برخی از کشورهای عربی برای تنش‌آفرینی با ایران عملیاتی کند، ابایی نخواهد داشت.

در این میان با توجه به اینکه سران صهیونیستی به خوبی می‌دانند که ورود مستقیم به جنگ با ایران پیامد حتمی و خطرناک هرگونه حمله مستقیم به تأسیسات هسته‌ای خواهد بود، حتی در شعار هم بر روی آن مانور نمی‌دهند.

از طرف دیگر شروع جنگی جدید با گروه‌های مقاومت در لبنان و غزه نیز جز اینکه دست ایران را برای گرفتن انتقام ماجراجویی‌های سالهای اخیر و بویژه ترور شهید محسن فخری زاده باز خواهد گذاشت حاصلی برای این رژیم در بر نخواهد داشت.

از این رو مهمترین سناریوهای موجود به طراحی بیشتر ترور و عملیات خرابکارانه در ایران، حمایت از گروهک‌ها، تداوم حملات به خاک سوریه و تنش‌آفرینی برای تأثیرگذاری بر روابط ایران و اعراب و سیاست‌های کاخ سفید خواهد بود.

با این وصف هیچ اجماعی میان سران دولت و ارتش رژیم صهیونیستی در مورد آستانه تحمل و همچنین نوع پاسخ‌دهی ایران وجود ندارد. تقویت کمربند امنیتی محور مقاومت در جوار مرزهای رژیم صهیونیستی و تنگ‌تر کردن حلقه محاصره، تسلیح گروه‌های مقاومت به نسل جدید تجهیزات پیشرفته نظامی بویژه از نوع موشکی و پهبادی، پاسخ مشابه در مرزهای سرزمین‌های اشغالی، عملیات از خاک سوریه و غزه بر علیه صهیونیست‌ها تنها بخشی از گزینه‌های کاملاً در دسترس ایران برای دادن پاسخ کوبنده‌تر است و آنگونه مقامات نظامی بارها گفته‌اند انگشت ایران روی ماشه است.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران