آتش زیرخاکستر اختلافات مصر و امارات
مصرِ ژنرال السیسی به این جمعبندی رسیده است که نمیتواند برای به هیچ برادر بزرگ اعتماد کند و باید سیاست خارجی مستقل خود را داشته باشد
جاهطلبیهای محمد بن زاید حاکم دوفاکتو امارات در سیاست خارجی طی یک دهه گذشته برای تبدیل کردن این کشور به یک قدرت منطقهای و همچنین تبدیل شدن به قدرت سرآمد در جهان عرب، به بروز اختلافاتی در سالهای اخیر با مهمترین شرکا و متحدین ابوظبی انجامیده است. یکی از نمونههای مشهور این ماجرا عملکرد امارات در جنگ یمن بوده است که علی رغم اتحاد اولیه با سعودیها در تجاوز به این کشور اما سپس راه خود را تقریباً جدا کرده و به رقیب ریاض در تحولات جنوب یمن تبدیل شده است. موضوعی که از بن زاید چهرهای مرموز و پیچیده ساخته است.
حال این سناریو مجدداً در حال تکرار برای یکی دیگر از مهمترین متحدان ابوظبی در جهان عرب یعنی مصر ژنرال السیسی است. در این رابطه روزنامه العربی الجدید روز یکشنبه از متشنج شدن غیرعلنی روابط مصر و امارات خبر داد. بر اساس اطلاعات این روزنامه اخیرا ابوظبی حمایتهای مالی و غیرمالی خود از قاهره را کاهش داده و در برخی پروندههای منطقهای صرفاً طبق منافع خودش عمل کرده بدون اینکه منافع قاهره را در نظر بگیرد.
همچنین در طرف مقابل ابوظبی به قاهره اتهام زده که از دو حمله به سفارت امارات در اتیوپی و سودان اطلاعاتی داشته اما ابوظبی را از آن مطلع نکرده است که بنابر اعلام روزنامه العربی جدید موجب قطع حمایتهای مالی ابوظبی از مصر شده است. با این حال به نظر میرسد که دلایل تنش در روابط دو کشور به مسائل مهمترین بازمیگردد که بیشتر به نگرانی مصر از سیاستهای امارات مربوط است.
حمایت امارات از اتیوپی
در سالهای اخیر امارات میکوشد خود را به عنوان یک مهمترین بازیگر در شاخ آفریقا معرفی کند. هدفی بلندپروارانه که از طریق ایجاد اتحاد سیاسی ، کمکهای اقتصادی و سرمایهگذاری ، توافق نامههای تأسیس پایگاه نظامی و قراردادهای بندری ، نفوذ خود را در منطقه گسترش می دهد. در تابستان 2018 پس از یک دوره دیدارهای مداوم مقامات اریتره و اتیوپی با مقامات اماراتی- دو کشور اعلام کردند که برای پایان دادن به جنگ بیست ساله خود به توافق رسیده اند و توافقنامه صلح در عربستان و با حضور محمد بن زاید امضا شد.
این رویکرد موجب شد تا امارات برای حفظ نفوذ خود در اتیوپی در مسائل مورد اختلاف میان قاهره و آدیس آبابا در جریان ساخت سدالنهضه و همچنین جنگ تیگرای موضعی خلاف انتظارات مصر و در راستای کمکهای نظامی و حمایتهای سیاسی از اتیوپی اتخاذ کند که خشم مصر را در پی داشته است. قاهره از حجم کمکهای لجستیک، نظامی و اطلاعاتی اخیر ابوظبی به آدیسآبابا خبر دارد بخصوص در دورهای که اتیوپی درگیر مناقشه و درگیری نظامی با منطقه تیگرای بود. قاهره امیدوار بود که این اتفاقات را دستمایه اعمال فشار بر اتیوپی کند اما ابوظبی با حمایت از آدیسآبابا، برنامه قاهره را خراب کرد.
عادی سازی روابط و رقیبسازی امارات برای کانال سوئز
توافق سازش با رژیم صهیونیستی ناراحتی دیگر سیسی از سران امارات است که طی آن "محمد بن زاید" ولیعهد ابوظبی مشورتی با سیسی انجام نداد و او را در جریان این موضوع نگذاشت و به همین دلیل رییس جمهور مصر از رفتار امارات و اقدام مستقل آن در خصوص عادیسازی روابط با اسرائیل نیز عصبانی است و وی با وجود اینکه از توافق سازش امارات و این رژیم استقبال کرده بود، اما از اعزام سفیر مصر به مراسم امضای توافق سازش دو طرف در واشنگتن خودداری کرد و همین امر نشان میدهد که هیچ نشانهای دال بر تصمیم سیسی برای حل اختلافات با بنزاید وجود ندارد.
از طرف دیگر در موضوع عادی سازی روابط امارات به دنبال مشارکت در طرح حفر کانال جدید بین اسرائیل و امارات متحده عربی میباشد و با توجه به اینکه مصر این پروژه را تهدیدی برای اهمیت کانال استراتژیک سوئز می داند از اقدام امارات خشمگین شده است. همچنین قاهره از ساخت خط لوله نفتی بین ایلات و اشدود، نگران است.
بحران لیبی
علیرغم آنکه مصر و امارات در بحران لیبی منافع مشترکی در حمایت از ژنرال حفتر و مقابله با نفوذ ترکیه و قدرتگیری اخوانیها در طرابلس دارند اما به نظر میرسد که مصر اولویتهای جدیتری را در لیبی دنبال میکند. شاید بتوان گفت اولویت اساسی مصر آن است که نمی خواهد صحرای سینای دیگری برای خود در شرق لیبی ایجاد کند. در واقع علی رغم مجوز پارلمان مصر در مورد عملیات نظامی در لیبی برای حمایت از حفتر، قاهره هیچگاه به طور جدی برای وارد شدن مستقیم به جنگ لیبی در حمایت از حفتر فکر نکرده است و برخلاف دیدگاه امارات از حمله نظامی سال گذشته حفتر به طرابلس حمایت نمیکرد و حتی حفتر را نسبت به چنین اقدامی برحزر داشت. پس از آن مصر حتی با سران دولت وفاق ملی مورد حمایت سازمان ملل و ترکیه نیز رابطه برقرار کرد تا خشم ابوظبی را در پی داشته باشد. برای مصر ، جنگ در لیبی از آنجا آغاز شد که در سال 2015 ویدئویی توسط دولت اسلامی (داعش) منتشر شد و نشان می داد تروریستهای این گروه 20 مصری مسیحی و یک مسیحی غنائی را در ساحل لیبی اعدام می کنند. ارتش مصر در پاسخ به این اقدام دریغ نکرد و چند ساعت بعد به بمباران اردوگاه های آموزش تروریست ها در لیبی اقدام کرد. دو سال بعد در سال 2017 ، مسیحیها بار دیگر در خاک مصر مورد حمله داعش قرار گرفتند که طی آن حداقل 28 نفر را کشتند و 25 نفر را زخمی کردند. بار دیگر ارتش مصر به لیبی حمله کرد.
در واقع نگرانیهای امارات متحده عربی در لیبی بیشتر به دلیل دخالت ترکیه در گسترش اخوانیها بازمیگردد در حالی که برای مصر نگرانی اولیه در مورد امنیت مرز مشترک خود با لیبی است.
مصرِ ژنرال السیسی به این جمعبندی رسیده است که نمیتواند برای به هیچ "برادر بزرگ" اعتماد کند و باید سیاست خارجی مستقل خود را داشته باشد.