دوئل محمد بن سلمان و جو بایدن؛ سناریوهای پیشرو و پیامدهای احتمالی
دیگر احتمال قابل طرح این است که محمد بن سلمان با همکاری متحدان داخلی و خارجی خود طی ماههای آینده تلاش برای انتقال قدرت با مجوز پدر را صادر کند. اساسا این سناریو این است که اکنون ولیعهد بیش از هر زمان دیگری نسبت به نشستن بر تخت پادشاهی تردید دارد و دیگر حامی بزرگی به نام دونالد ترامپ در واشنگتن نیست که تحت هر شرایطی از او حمایت به عمل بیاورد. در نتیجه بن سلمان تلاش خواهد کرد که با اعمال فشار بر ملک سلمان، در مقطع زمانی کوتاه مدت او را نسبت به کنار رفتن از قدرت به نفع خود راضی کند.
جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، در 16 فوریه 2021 (28 بهمن 1399) طی اظهاراتی اعلام کرد که جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در نظر دارد روابط کشورش با عربستان را از مسیری تازه و تنها از کانال ارتباط با سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه این کشور دنبال کند. او در اظهارات خود تاکید دارد که رئیس جمهوری آمریکا قائل به ارتباط «همتا با همتا» است و همتای وی ملک سلمان است که در فرصت مناسب گفتگویی با وی خواهد داشت. این اظهارات در سطح رسانههای جهانی و نیز در میان تحلیلگران بازتاب و واکنشهای قابل توجهی را به همراه داشته است. در این میان، مساله قابل توجه این است که آینده مناسبات میان آمریکا و عربستان از یک سو و آینده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از سوی دیگر، به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ همچنین، نکته قابل تامل دیگر این است که واکنشهای احتمالی محمد بن سلمان در برابر این تصمیم کاخ سفید چه خواهد بود؟
دو سناریو پیرامون آینده سیاسی محمد بن سلمان در نشستن بر تخت سلطنت
پس از اظهارات اخیر سخنگوی کاخ سفید، آینده سیاسی محمد بن سلمان مورد بحث و تحلیل ناظران سیاسی قرار گرفته است. در همین زمینه میتوان دو سناریو را در ارتباط با آینده محمد بن سلمان بعد از اعلام موضع دولت بایدن پیرامون تعامل با او مطرح کرد.
سناریوی اول این است که در چهار سال آینده محمد بن سلمان، نمیتواند در دوران حیات پدرش ملک سلمان نشستن بر تخت پادشاهی را برای خود نهایی کند. اساس این سناریو این است که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، تلاش وزارت خارجه آمریکا این بود که بستر و زمینه لازم را برای نشستن محمد بن سلمان بر تخت پادشاهی در دوران حیات پدر را نهایی کند تا دیگر تهدیدی نسبت به سلطنت او وجود نداشته باشد. البته نگاه غالب ناظران سیاسی این است که بن سلمان و مایک پمپئو، با اطمینان از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات سوم نوامبر، تثبیت پادشاهی ولیعهد را به بعد از 2020 موکول کرده بودند که البته پیروزی بایدن، تمامی این معادله را دگرگون کرده است. بر اساس این سناریو با توجه به مخالفت آمریکا با جایگاه و کنشهای محمد بن سلمان در دولت بایدن، دیگر زمینه لازم برای نشستن او بر تخت پادشاهی در زمان حیات ملک سلمان وجود ندارد.
بر خلاف این سناریو، دیگر احتمال قابل طرح این است که محمد بن سلمان با همکاری متحدان داخلی و خارجی خود طی ماههای آینده تلاش برای انتقال قدرت با مجوز پدر را صادر کند. اساس این سناریو این است که اکنون ولیعهد بیش از هر زمان دیگری نسبت به نشستن بر تخت پادشاهی تردید دارد و دیگر حامی بزرگی به نام دونالد ترامپ در واشنگتن نیست که تحت هر شرایطی از او حمایت به عمل بیاورد. در نتیجه بن سلمان تلاش خواهد کرد که با اعمال فشار بر ملک سلمان، در مقطع زمانی کوتاه مدت او را نسبت به کنار رفتن از قدرت به نفع خود راضی کند. این سناریو حتی با وجود مخالفت آمریکا و کشورهای اروپایی تا حدودی بسیار محتمل بوده و احتمالا از هم اکنون در دستور کار محمد بن سلمان قرار خواهد گرفت. در حقیقت، مواضع جدید دولت آمریکا در ارتباط با محمد بن سلمان را میتوان در مقام چرخشی بزرگ در حیات سیاسی ولیعهد جوان و کمتجریه سعودیها دانست.
تاثیرات تصمیم آمریکا مبنی بر عدم تعامل با ولیعهد
در سطحی دیگر، مساله قابل توجه در ارتباط با اعلام مواضع جدید دولت بایدن در قبال محمد بن سلمان، در ارتباط با تاثیرات احتمالی این تصمیم بر تصمیمات و مناسبات آمریکا با عربستان طی چهار سال آینده است. مقامات دولت جدید آمریکا به ریاست جو بایدن تا کنون بارها اعلام کردهاند «تا عربستان در خصوص مسائل حقوق بشری از جمله آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از مدافعان حقوق زنان اقدامی جدی انجام ندهد، واشنگتن در مناسبات خود با ریاض بازبینی خواهد کرد. با این اوصاف، سه تاثیر تصمیم آمریکا مبنی بر عدم تعامل با ولیعهد را میتوان در سه محور مورد ارزیابی قرار داد:
تقویت مخالفان محمد بن سلمان: اولین تاثیر یا بازتاب رویکرد دولت بایدن در قبال محمد بن سلمان را میتوان تقویت مخالفان داخلی و تقویت اپوزیسیون محمد بن سلمان در خارج از عربستان ارزیابی کرد. در شرایط کنونی محمد بن سلمان با سه دشمن یا مخالف اصلی مواجه است. اولین و شاید مهمترین مخالف او محمد بن عبدالعزیز، عموی محمد بن سلمان و محمد بن نایف، پسرعموی محمد بن سلمان هستند که عملا در جریان کودتای سال 2017 از قدرت خلع شدهاند و بخشی بزرگ از شاهزادگان دربار پادشاهی همچنان بن نایف را به عنوان ولیعهد و پادشاه کشور به رسمیت میشناسند. لذا در مقطع جدید این احتمال وجود دارد که دولت بایدن در مسیر حمایت از این دو شاهزاده، فشارها را بر محمد بن سلمان افزایش دهد.
جریان اخوان المسلمین و جریان الصهوه به رهبری شیخ سلمان العوده، دومین مخالف بزرگ محمد بن سلمان در داخل عربستان هستند که اتفاقا ولیعهد با حساسیتی ویژه فعالیتهای این جریان را تحت نظر دارد. حتی محمد بن سلمان در مقطعی خواستار به دار آویختن سلمان العوده بود اما تحت فشارهای خارجی از چنین اقدامی منصرف شد. حال رد شرایط جدید دولت بایدن احتمالا از این گروه حمایتی نسبی و مخفیانه داشته باشد.
سومین جریان مخالف محمد بن سلمان را میتوان حزب "التجمع الوطنی" به ریاست ژنرال احمد عسیری، مشاور سابق محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و معاون سرویس امنیت و اطلاعات خارجی عربستان سعودی تا هنگام برکناری در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۱۸ دانست. این حزب که اپوزیسون خارجی محمد بن سلمان تلقی میشود، فعالیت خود را با هدف تاکید بر آزادی بیان و اشاعه دموکراسی در عربستان در خارج از این کشور آغاز کرده و به نظر میرسد در دولت بایدن حمایت از فعالیتها و مواضع این حزب افزایش پیدا خواهد کرد.
تلاش محمد بن سلمان برای نزدیکی به چین و روسیه: در مقابل مواضع نسبتا شدیداللحن آمریکا علیه محمد بن سلمان، علاوه بر تلاش ولیعهد برای تثبیت جایگاه پادشاهی در زمان حیات پدر که سناریویی محتمل است، احتمالا او مسیر نزدیکی فزاینده به چین و روسیه را در پیش خواهد گرفت که البته نمودهای عینی این راهبرد را از ابتدای به قدرت رسیدن دولت بایدن تا کنون شاهد بودهایم. هر چند در دوران ریاست جمهوری دولت ترامپ نیز بحث خرید تسلیحات نظامی روسیهای مطرح شده اما اکنون این سیاست میتواند بُعد عملی به خود بگیرد.
در مهمترین کنش شاهد هستیم که «فیصل بن فرحان»، وزیر امور خارجه عربستان در 14 ژانویه 2021 (25 دی 1399) برای مذاکره با سرگئی لاوروف، همتای روسیهای خود به مسکو کرد. هر چند هدف این سفر خرید واکسن کرونا اسپوتنیک V و رسیدگی به اوضاع سوریه و لیبی و عراق و لبنان و کشورهای شورای همکاری و نیز مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی اعلام شده است اما واقعیت امر این است که هدف محمد بن سلمان هشدار دادن به دولت بایدن بوده است.
در واقع، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که سفر بن فرحان به مسکو در آستانه خروج ترامپ از کاخ سفید، نشان دهنده نگرانی ریاض از آمریکای بدون ترامپ و به عبارت بهتر نگرانی از روی کارآمدن جو بایدن است که در سخنرانی انتخاباتی خود همزمان با سالگرد ترور جمال خاشقچی، علیه عربستان و محمد بن سلمان سخنانی بر زبان رانده است. همزمان با این روند رسانههای روسیه نیز اعلام کردند که ریاض قصد دارد سامانه دفاع موشکی اس ۴۰۰ و جنگندهای سوخو ۳۵ را از روسیه خریداری کند. همچنین، بنابر اعلام فرحان؛ وزیر خارجه سعودیها، مبادلات تجاری دو کشور هم اکنون به ۱.۴ میلیارد دلار رسیده و طرفین تلاش میکنند که آن را به ۲.۵ میلیارد برسانند.
اکنون ظواهر امر نشانگر آن است عربستان سعودی در پی تعلیق فروش برخی از جنگافزارهای آمریکایی به این کشور به این نتیجه رسیده است که همانند ترکیه از روسیه سلاح و مهمات بخرد که این خود نشانگر اراده جدید محمد بن سلمان برای چرخش به سمت شرق در صورت تداوم مخالفتهای دولت بایدن است.
افزایش انگیزه ولیعهد برای تسریع در روند عادیسازی مناسبات با رژیم صهیونیستی: دیگر پیامد و تاثیر سیاست جدید دولت بایدن در قبال محمد بن سلمان میتواند تلاش ولیعهد برای تسریع روند عادی سازی مناسبات با رژیم صهیونیستی باشد. در حقیقت، بن سلمان طی یک سال اخیر نقشی بی بدیل را در پشت پرده عادی سازی مناسبات کشورهای عربی با رژیم صهوینستی ایفا کرده است اما تا کنون در عرصه عینی گامی عملی و عینی قابل تامل را در این زمینه بر نداشته است اما در وضعیت جدید به نظر میرسد که محمد بن سلمان، به منظور ایجاد فشار بر دولت بایدن و کاهش هجمهها در آمریکا علیه خود، راهبرد نزدیکی و اجرایی کردن روند عادی سازی مناسبات با رژیم صهیونیستی را در پیش خواهد گرفت. این امر میتوان حمایت لابیهای صهیونیستی علیه فشارهای دولت بایدن بر محمد بن سلمان را به همراه دشاته باشد و به نوعی برای او فضای تنفش ایجاد کند.