انقلاب بحرین ریشه ها و چشم انداز

بر این اساس که اسلام مبنای انقلاب آنها است، این انقلاب را بیداری اسلامی گفته اند. البته حکومت بحرین و دولتهای عربی تلاش گسترده ای دارند که ماهیت این انقلاب را طایفه ای و مذهبی نشان دهند اما با توجه به حضور گسترده جامعه شیعی و سنی بحرین در این انقلاب، کارشناسان تاکید دارند که انقلاب مردم بحرین نه تنها مذهبی و قومی نیست بلکه بر عکس ملی و البته بر پایه اسلام و از ویژگی مسالمت آمیز برخوردار است.

 
کشور بحرین متاثر از انقلاب های مردمی جهان عرب (انقلابی که از آن با عنوان بیداری اسلامی یاد می شود ) از 14 فوریه سال 2014 میلادی در موج انقلاب قرار گرفته است. با وجود شدت عملی که حکومت آل خلیفه در برخورد با اعتراضات مسالمت آمیز مردم بحرین داشته است، این انقلاب همچنان بر مسالمت آمیز بودن خود اصرار دارد. 
اما حکومت همچنان بر سرکوب خشونت بار اعتراضات اصرار دارد و برای سرکوب قیام مردم از نیروهای نظامی و امنیتی عربستان و امارات متحده عربی و اسرائیل نیز استفاده می کند.
جزیره بحرین کوچکترین کشور عربی است که در جنوب خلیج فارس قرار دارد. این کشور تا سال 1350 شمسی(1971 میلادی ) جزء کشور ایران  بود  اما در یک توطئه انگلیسی – پهلوی از ایران جدا شد. بیش از 70 درصد جمعیت بحرین شیعه است. اما حکومت در دست خانواده آل خلیفه است. آل خلیفه از اعراب سنی از قبیله بنی عتبه در شبه جزیره عربستان است که پس از باختن جنگ قدرت به آل سعود با کمک انگلیس از ضعف حکومت مرکزی ایران استفاده کرد و بحرین را اشغال نمود. 
ریشه های انقلاب بحرین:
بر اساس قانون اساسی بحرین که در 109 ماده در سال 1973 میلادی تنظیم شده است :
-    حکومت در خانواده آل خلیفه از قبیله بنی عتبه موروثی است.
-    فرزند بزرگ امیر جانشین و امیر است.
-    امیر بحرین حاکم مطلق است.
-    بالاترین مرجع قانونی است.
-    فرمان او قانون است.
-     نخست وزیر و وزرا را امیر تعیین می کند.
-    عزل و نصب هر مقامی را دارد.
-     حق انحلال مجلس را دارد.
-     پاسخگوی هیچ دستگاهی نیست.
در سال 1999 با اصلاح قانون اساسی حکومت بحرین از امارت به پادشاهی تغییر کرد و امیر پادشاه خوانده شد. اکنون تمامی سمت های دولتی در اختیار خانواده آل خلیفه است و مردم معمولی هیچ نقشی در امور حکومتی ندارند. به دلیل این انحصار مسئولیت ها در خانواده آل خلیفه ضمن اینکه فساد در سطح دولتی بسیار گسترده است، مردم بحرین از تبعیض و فقر در رنج هستند. 
 فاصله گرفتن حکومت از شریعت اسلامی و تلاش آن برای تغییر بافت جمعیتی بحرین از طریق دادن تابعیت به عرب های سنی دیگر کشور ها موجب ناخرسندی شدید مردم نیز شده است.
با گسترش موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی که به تغییر دولت در کشورهای تونس، یمن، مصر و لیبی منجر شد، مردم بحرین نیز که در شرایط مشابهی و حتی شدید تر با مردم دیگر کشورهای عربی به سر می بردند خواستار اصلاحاتی در کشور شدند. 
خواسته های مردم در آغاز  موارد زیر بود:
-    ایجاد تغییرات و اصلاحات سیاسی کشور 
-    آزادی فعالان سیاسی از زندان 
-    بازگشت فعالان سیاسی تبعید شده به کشور 
-    توقف اعطای تابعیت سیاسی به بیگانگان  
ماهیت انقلاب بحرین:
هرچند مردم بحرین با هدف ایجاد اصلاحات در جامعه و حذف شرایط تبعیض و نابرابری نیز آزادی فعالیت های سیاسی و مشارکت مردمی در اداره کشور انقلاب بحرین را شروع کردند و بی تردید عدالت خواهی یک پایه ناگسستنی از ماهیت این انقلاب است اما مردم بحرین همه مطالبات خود را در سقف آموزه های اسلام تعریف و درخواست کرده اند. 
 بر این اساس که  اسلام مبنای انقلاب آنها است، این انقلاب را بیداری اسلامی گفته اند. البته حکومت بحرین و دول عربی تلاش گسترده ای دارند که ماهیت این انقلاب را طایفه ای و مذهبی نشان دهند اما با توجه به حضور گسترده جامعه شیعی و سنی بحرین در این انقلاب، کارشناسان تاکید دارند که انقلاب مردم بحرین نه تنها مذهبی و قومی نیست بلکه بر عکس ملی و البته بر پایه اسلام است. 


روش مبارزاتی مردم بحرین:
مردم بحرین از همان آغاز قیام خواستار اصلاحات در کشور بودند و این خواسته را از طریق مسالمت آمیز پیگیری کرده اند و هرگز خواستار خروج از این شیوه نبوده اند. البته انتظار آنها حمایت افکار عمومی و سازمان های بین المللی و دولت ها از حرکت انقلابی خود است. زیرا این اعتراضات در چارچوب قانونی و در فرایند جامعه مدنی و مورد تائید منشور سازمان ملل متحد انجام می شود. هر چند دولت بحرین در برخورد با این اعتراضات شیوه غیر دموکراتیک را برگزیده است که بی تردید نقض قوانین و مقررات بین المللی و حقوق بشر است.
 
 
راهبرد آل خلیفه در مقابل انقلاب بحرین:

آل خلیفه خواسته های مردم را نادیده گرفته و در برخورد با آنها سیاست مشت آهنین را برگزیده است. با گسترش سرکوب مردمی در 14 فوریه 2014 مردم بحرین با اعلام " روز خشم" به طور گسترده تظاهرات کردند. نیروهای امنیتی در این روز یک نفر شهید و 20 نفر را هم زخمی کردند. مردم برخلاف انتظار حکومت بر دامنه اعتراضات افزودند.
 دولت در 17 فوریه با فراخوانی ارتش اعتراضات را سرکوب کرد و 6 نفر را شهید و بیش از 100 نفر را نیز زخمی نمود. این اقدامات حکومت با محکومیت های بین المللی روبرو شد و ولیعهد بحرین قول داد که ارتش از خیابان ها عقب نشینی خواهد کرد. با عقب نشینی ارتش در 19 فوریه مردم در میدان لولوه تحصن را شروع کردند و دو مطالبه مشروط بودن پادشاهی و محاکمه و مجازات عاملان کشتار مردم را بر مطالبات قبلی خود افزودند. 


نقش دولتهای عربی در انقلاب بحرین:
دولت بحرین خود را ناتوان از مدیریت قیام مردم دیده است بر این اساس از عربستان و امارات برای سرکوب قیام مردم درخواست کمک کرد. در 15 مارس همزمان با ورود رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا به بحرین، نیروهای نظامی عربستان از طریق پلی که بحرین را به عربستان متصل می ساخت وارد بحرین شده و با اشغال آن مسئولیت سرکوب مردم را بر عهده گرفتند و چند روز بعد نیروهای اماراتی به آنها پیوستند. دولت عربستان با توجه به نگرانی که از گسترش انقلاب مردم بحرین به شبه جزیره و در میان جامعه شیعه عربستان داشت، پیروزی انقلاب بحرین را یک خطر برای خود می داند. بویژه اینکه بین شیعیان عربستان و بحرین یک رایطه تاریخی محکم وجود دارد . مناطق شیعه نشین عربستان زمانی جزء بحرین و یا احساء بشمار می رفت. مناطقی که مهمترین مناطق نفت خیز عربستان به شمار می آیند. 


غرب و انقلاب بحرین:
دولت های غربی نیز تحولات بحرین را با نگرانی دنبال می کنند و آشکارا با حمایت از آل خلیفه تلاش دارند انقلاب مردم بحرین خاموش شود. زیرا با توجه به اکثریت شیعه جمعیت بحرین، به طور طبیعی حکومت بر اساس مشارکت مردم، یک حکومت اسلامی غیر دیکتاتوری و همسو با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که می تواند هزینه های حضور و سلطه غرب در منطقه را به شدت افزایش دهد. همچنین تاثیر پذیری شیعیان عربستان از انقلاب بحرین می تواند در حوزه مدیریت تولید و صادرات انرژی منطقه به ضرر غرب تاثیر بگذارد. در حال حاضر این مدیریت از طریق کمپانی هایی مانند آرامکو در اختیار غرب است. ایالات متحده امریکا بیش از 70 سال است ( پیش از تشکیل کشوربحرین) که در کنار دولت انگلیس در بحرین حضور دارد. واردات کشور بحرین تنها از امریکا سالانه بیش از 700 میلیون دلار است و هر ساله مبالغ زیادی هم بابت خرید تسلیحات نظامی از امریکا هزینه می کند. دولت بحرین از سال ها قبل به صورت پنهانی با رژیم صهیونیستی رابطه اقتصادی و امنیتی دارد. البته در سال های اخیر این رابطه را آشکارا پیگیری می کند. محکومیت حمله انقلابیون مصر به سفارت اسرائیل در این کشور از سوی شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر امور خارجه بحرین در این چارچوب ارزیابی می شود که دولت بحرین نسبت به آرمان فلسطین نه تنها هیچ احساس مسئولیتی نمی کند بلکه خود را موظف به حمایت از اشغالگران صهیونیست نیز می داند.

مدیریت انقلاب بحرین:
در آغاز انقلاب بحرین، احزاب مختلفی در سطوح رهبری قیام مطرح بودند. مانند جمعیت وفاق اسلامی که در سال 2001 شکل گرفته است و خواستار آزادی، عدالت و برابری بر اساس اصول اسلامی و حاکمیت مردم است. پس از گسترش انقلاب، برپایی حکومت اسلامی را به عنوان یک مطالبه جدی دنبال کرده است. 
جنبش احرار در سال 1956 در جریان قیام کارگری علیه رژیم شکل گرفت . در این جنبش شیعی و سنی در کنار هم یک هدف مشترک را دنبال می کنند و شعار آنها " نه شرقی، نه غربی " است. این جنبش با تاکید بر استراتژی بسیج افکار عمومی و پرهیز از سازش با رژیم، بر برپایی حکومت اسلامی تاکید داشته و در حال حاضر این جنبش به رهبری حسین الشهابی خواستار انحلال دولت و پارلمان و سرنگونی رژیم آل خلیفه است.
اما با توجه به فشاری که رژیم بر  احزاب و رهبران آن وارد ساخته است مانند لغو مجوز فعالیت و دستگیری و زندانی کردن رهبران و تبعید و لغو تابعیت آنها؛ رهبری قیام از دست احزاب خارج شده است و مردم خود انقلاب را رهبری می کنند. البته در این میان شبکه های اجتماعی نقش برجسته ای دارند. هر چند مردم هنوز چشم به روحانیون مبارز دارند و تلاش دارند که انقلاب آنها مانند انقلاب کشورهای مصر و تونس و لیبی از اهداف خود دور نشود. حمایت قاطع از شیخ عیسی قاسم رهبر برجسته بحرین در همین چارچوب ارزیابی می شود.

 


به نظر می رسد که مردم بحرین از سرنوشت انقلاب های مردمی جهان عرب درس بزرگی آموخته اند و می کوشند ، با حمایت از رهبری شیخ عیسی قاسم اجازه انحراف در قیام را به هیچ فرد یا جریانی ندهند. بر همین اساس است که با وجود همه سرکوب هایی که این انقلاب به خود دیده است و نیز همه ستم هایی که در حوزه دیپلماسی و رسانه ای به آن از سوی دولت های غربی و عربی و سازمان های بین المللی و رسانه های صهیونیستی و عربی می شود، این قیام مظلومانه ولی ثابت قدم و با اراده راسخ مردمی خود استمرار دارد و به نظر می رسد آل خلیفه چاره جز تسلیم شدن به اراده مردم نخواهد داشت و بی تردید انقلاب بحرین پس از پیروزی، سرنوشتی غیر از سرنوشت انقلاب مصر، تونس و لیبی خواهد داشت.




نظرات کاربران