مستعمرین خاورمیانه دست بردار نیستند!
نگاه دولت مردان ایالات متحده طرح بزرگ خاورمیانه با اهداف نهان و آشکاری پا به عرصه ظهور در دکترین سیاستگذاری این کشور گذاشت ولی یکی از رویکردهای مهمی که در این باب همه پژوهشگران و تحلیلگران این حوزه بر آن بر سر یک کلام هستند رویکرد مهم اقتصاد است. البته در رابطه با ابعاد و رویکردهای نهان و آشکار این مساله احتیاج بسیار زیادی به گذشت زمان و به دست آوردن اطلاعات دقیق تری در این باب وجود دارد.
در نگاه دولت مردان ایالات متحده طرح بزرگ خاورمیانه با اهداف نهان و آشکاری پا به عرصه ظهور در دکترین سیاستگذاری این کشور گذاشت ولی یکی از رویکردهای مهمی که در این باب همه پژوهشگران و تحلیلگران این حوزه بر آن بر سر یک کلام هستند رویکرد مهم اقتصاد است. البته در رابطه با ابعاد و رویکردهای نهان و آشکار این مساله احتیاج بسیار زیادی به گذشت زمان و به دست آوردن اطلاعات دقیق تری در این باب وجود دارد.
البته با توجه به اطلاعات موجود می توان به این مسئله اشاره کرد که پارامتر جهانی شدن که در نظر دولتمردان ایالات متحده با غربی شدن یکسان است در شکل گیری این ایده بسیار مورد توجه بوده و دلیل این امر هم در این است که با توجه به رویکرد فرهنگی مسئله جهانی شدن می توان جامعه را برای استقرار دموکراسی و ایجاد و نوسازی های مورد نیاز کشورها آماده کرد.
اما امروزه در واقع می توان ثابت کرد در بسیاری از نقاط جهان از جمله ملت های خاورمیانه این اصل که دموکراسی امریکایی یک شعار زیباست و برای نجات ملت ها ساخته نشده است به حالت آشکار در آمده و این کشور از این عنصر و عناصری چنین برای اهداف سلطه جویانه خود استفاده می کند.
این طرح که در زمان پسا 11 سپتامبر حالتی عملی به خود گرفت اهداف آشکاری چون سلطه جویی، تامین امنیت رژیم صهیونیستی و تسلط و کنترل بر جریانات نفتی منطقه را مد نظر داشت که البته امروز کمی برای قضاوت زود است اما می توان انتظار داشت که با توجه به گفتمان مقاومت و صدور انقلاب اسلامی ایران در منطقه این طرح، نتوانسته انتظارات دولت مردان ایالات متحده را بر آورده کند. در این راستا الگوی مقاومت یک الگوی منطقه ای با ویژگی هایی چون ضد امپریایسیم و سلطه معرفی می شود.
ایالات متحده پس از فروپاشی شوروی توانست با آغاز موج های جدید جهانی شدن علاوه بر قدرت نظامی در ابعاد تجارت، اقتصاد و سرمایه گذاری پیشرفت هایی را تجربه کند و همین امر سبب شد که بتواند در زمینه تک قطبی کردن جهان بین الملل و ایجاد یک فضای بدون رقیب برای خود موفق شود. و زمانی که رقیب سنتی خود یعنی شوروی را حذف کرد تفکر تقویت و تثبیت نفوذ خود در منطقه مهم و ژئواستراتژیک خاورمیانه را به یک اصل مهم در دکترین خود تبدیل کرد.
در گام بعدی رویکرد ایالات متحده نسبت به منطقه خاورمیانه حذف هویت اسلامی این منطقه بوده است که در این رابطه عنصر مهم ژئوپلتیک به عنوان یک نماد مقاومت در برابر این اصل ایستادگی کرد نکته حائز اهمیت در این باب این است که این کشور سعی کرد با باز کردن آزادی های غربی به صورت نهان با هویت اسلامی نزاع کند اما در نهایت نتوانست در این زمینه موفق باشد. شایان ذکر است مسئله تهاجم فرهنگی با این مقوله امری متفاوت است.
امریکایی ها با در نظر گرفتن این طرح برای این منطقه هدف پنهان تسلط و کنترل بر اسلام سیاسی را در نظر داشتند تا از این رو به نظر خودشان شاید بتوانند گروه های تروریستی را کنترل کنند، نکته حائز اهمیت به تامین نقدینگی نیاز دارند که این مسئله توسط دولت های حامی تروریسم در خارج از این منطقه به نتیجه می رسد.
اما مسئله بعدی که باید به آن اشاره شود اقتصاد سیاسی خاورمیانه و دو مسئله مهم یعنی نفت و سیاست است. یکی از اهدافی که دولتمردان ایالات متحده در سیاستگذاری های خود برای این منطقه طراحی کرده بودند کنترل این مسئله است. بی شک وجود بیش از 65 درصد ذخایر دنیا در این منطقه، این ناحیه را در ذهن کشورهای غربی بیش از آن که مهم باشد دارای اهمیت کرده است.
دو کشور این منظقه یعنی عربستان سعودی و کویت سهم بسیار زیادی در راستای سیاستگذاری انرژی در جهان دارند و کشورهای اروپایی و ایالات متحده به عنوان یک مشتری ثابت برای این کشورها لحاظ می شوند و همین امر سبب شده است که داده و ستدهای مختلف در ابعادی چون اقتصاد، سیاست و فرهنگ بین این دو کشور شکل گیرد.
در پایان این یادداشت باید مطرح کرد که خاورمیانه و طرح های ایالات متحده برای این منطقه یک استراتژی راهبردی است که این کشور قریب به دو دهه است با استفاده از عناصری همچون آزادی و دموکراسی در صدور سیاستگذاری خود در این باب به کشورهای این منطقه سعی دارد.