طرح گفتگوی ملی در عراق؛ چرا و چگونه؟
ضروری است الکاظمی به صورت شفاف و مشخص از اهداف، جزئیات، گستره، کمیت نیروهای حاضر در مذاکرات و سطح بازیگران درگیر در طرح پیشنهادی مذاکرات ملی پرده بگشاید و برای افکار عمومی و جریانهای سیاسی مشخص کند که او از ارائه این طرح چه چشماندازی را ترسیم میکند
پس از آخرین دیدار پاپ فرانسیس از عراق، بلافاصله مصطفی الکاظمی، نخست وزیر این کشور، طی اظهاراتی خواهان مذاکرات ملی با حضور تمام گروهها و مخالفان شده است. این اظهارات نخستوزیر، با حمایت جریانها و رهبران سیاسی همچون حکمت ملی به رهبری عمار حکیم، ائتلاف سائرون به رهبری مقتدی صدر و حتی رهبران سیاسی کردستان عراق همانند نچیروان بارزانی و مسرور بارزانی همراه شده است. با این اوصاف اکنون این پرسش قابل طرح است که چرا مصطفی الکاظمی در وضعیت کنونی چنین طرحی را مطرح کرده و این پیشنهاد در مسیر اجرایی شدن چه ظرفیتها و محدودیتهایی را برای اجرایی شدن دارد.
طرحی برای خروج عراق از سونامی بحرانها
در یک تصور ابتدایی، شاید چنین بازنمایی شود که اظهارات الکاظمی، تلاشی برای ایجاد اتحاد به منظور حرکت عراق در مسیر رشد و توسعه پایدار باشد اما اگر نگاهی موشکافانه به وضعیت سیاسی کشور عراق داشته باشیم، گفته نخستوزیر بیشتر تلاشی برای خروج از بحران یا در حالت حداقلی مدیریت انسداد سیاسی حاکم شده بر کشور است.
در حقیقت، عراق امروزین، برخلاف سالهای ابتدایی 2003 دیگر نمیتواند بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را تنها با بحث دوران گذار و ضرورت عبور از بازماندههای حکومت بعث، پنهان نماید. در وضعیت جاری، جامعه و افکار عمومی عراق شاید بیش از هر زمان دیگری –حتی بیشتر از دوران رژیم بعث- نسبت به مدیریت سیاسیون این کشور به ویژه در زمینه اقتصادی بدبین بوده و خواهان انجام اصلاحات فراگیر در کشور هستند. این امر نشانگر آن است که تاریخ سیاسی عراق وارد دورانی نوین شده است که اساسا تداوم آن همانند دورههای گذشته نه تنها ممکن نیست بلکه آمیخته با بحرانهای فراگیر است.
در سطحی دیگر توجه به این موضوع ضروری است که در عراق بعد از 2003 اساس حکمرانی بر پایه حکومت ائتلافی میان شیعیان، کردها و سنیها به عنوان سه پایه اصلی قدرت بنیان گذاشته شد و توافقات خارج از پارلمان، به عنوان هدایت کننده مسیر سیاست بهطور غیر آشکار از سوی جناحهای سیاسی مورد پذیرش قرار میگرفت. با گذشت زمان و افزایش تجربه احزاب سیاسی در امر حکومتمداری به تدریج کشور عراق به سمت اولویت اهداف فروملی و منافع حزبی و گروهی و فرقهای کشیده شده است. بدین معنا که دیگر ائتلاف میان کرد، شیعه و سنی به آسانی اتفاق نمیافند و برخی از این گروههای قومی در مسیر خواستههای فرقهای خود حرکت میکنند و در این میان، منافع ملی مورد اغفال واقع شده است.
اما تراژدی سیاست در عراق به همین مساله ختم نمیشود، بلکه در میان هر یک از این فرقهها نیز جنگ بر سر قدرت به حداکثر ممکن رسیده است؛ بهگونهای که اکنون در میان شیعیان، کردها و سنیها احزاب سیاسی حاضر به پذیرش رهبری یکدیگر نیستند. حتی در سطحی گستردهتر امکان اتحاد و ائتلاف میان جریانهای سیاسی رسما به امری دشوار و حتی در برخی شرایط ناممکن تبدیل شده است. اکنون به نظر میرسد، مجموع این روند مصطفی الکاظمی را به سوی طرح راهکار مذاکرات ملی سوق داده است.
ضرورت ارائه شفاف و صحیح طرح مذاکرات ملی
در صحت این مساله که طرح مذاکرات ملی از سوی الکاظمی در نتیجه بحران موجود در عرصه سیاست و حکمرانی این کشور است، تا حدود زیادی اجماع حداکثری وجود دارد اما اکنون مساله این است که صرف مطرح کردن موضوع «مذاکرات ملی»، نمیتواند راهگشا باشد و تغییری در معادلات ایجاد نمی کند. ارائه چنین پیشنهادهایی توسط دیگر نخستوزیرهای عراق به ویژه حیدر العبادی و عادل عبدالمهدی، تحت عناوین دیگر مسبوق به سابقه هستند لیکن اکنون مساله این است که نخستوزیر عراق جگونه قصد دارد مساله یعنی مذاکرات ملی فراگیر در عراق کنونی را مطرح کند.
در این زمینه ضروری است الکاظمی به صورت شفاف و مشخص از اهداف، جزئیات، گستره، کمیت نیروهای حاضر در مذاکرات و سطح بازیگران درگیر در طرح پیشنهادی مذاکرات ملی پرده بگشاید و برای افکار عمومی و جریانهای سیاسی مشخص کند که او از ارائه این طرح چه چشماندازی را ترسیم میکند. قطع به یقین، تا زمانی که مصطفی الکاظمی نتواند ابعاد و جرئیات طرح مذاکرات ملی را به طور شفاف و صحیح بازنمایی کند، نمیتوان در زمینه اجرایی شدن آن چندان امیدوار بود.
ظرفیتها و محدویتهای طرح مذاکرات ملی الکاظمی
طرح مذاکرات ملی الکاظمی با وجود ضرورت در طرح شفاف و صحیح آن، در مسیر اجرایی شدن با ظرفیت و موانع خاصی نیز همراه است. در ارتباط با ظرفیتهای این طرح میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- اجماع اکثریت قاطع بازیگران سیاسی صحنه حکمرانی عراق بر سر ضرورت اصلاح ساختارهای سیاسی و قواعد حکومتمداری در این کشور.
- حمایت شخصیتها و رهبران سیاسی تاثیرگذار عراقی همانند عمار حکیم، مقتدی صدر، حیدر العبادی، هادی العامری، نچیروان بارزانی، مسرور بارزانی و... از طرح مذاکرات ملی. این شخصیتها در صورت اجماع میتوانند نقشی تاثیر گذار را در اجرایی شدن این گشایش سیاسی داشته باشند.
- حمایت افکار عمومی و شهروندان عراقی از اصلاح ساختار سیاسی این کشور که خود میتواند پشتوانهای برای آغاز مذاکرات ملی باشد.
در مقابل ظرفیتهای موجود، اجرایی شدن طرح مذاکرات ملی با موانعی قابل توجه نیز همراه است که قابلتوجهترین آنها عبارتند از:
- عمیق بودن و گسترده بودن شکافها میان جریانهای سیاسی عراقی طی سالهای اخیر. شکافها و اختلافات میان جریانهای سیاسی عراقی به ویژه در چند سال اخیر به اندازهای گسترده شده که میتوان از آن به عنوان مانعی جدی در مسیر مذاکرات ملی سخن به میان آورد.
- در سطحی دیگر طرح مذاکرات ملی مصطفی الکاظمی در شرایطی مطرح میشود که زمان چندانی به برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی عراق در 16 اکتبر 2021 (24 مهر 1400) باقی نمانده و در مدت زمان 9 ماهه برای مذاکرات بعید به نظر میرسد توافقی فراگیر و مورد اجماع همگانی صورت بگیرد.