مساجد؛ خاستگاه وحدت و نقطه اشتراک انقلاب های اسلامی منطقه

اهمیت مساجد در انقلاب های عربی تا آنجا بود که دولت های دیکتاتور و جریانهای تروریستی تمامی توان خود را برای ویرانی آن بکار گرفته اند . چرا که از دیدگاه آنان این جایگاه جغرافیایی یک هندسه سیاسی عقیدتی و اسلامی است که دایره آن فراتر از مساحت فیزیکی آن است .

مهدی عزیزی :‌ تلاش رسانه های غرب برای مدیریت انقلاب های عربی و تغییر هویت اسلامی این انقلاب ها همچنان ادامه دارد. تغییر ادبیات سیاسی انقلاب های عربی از همان آغاز در دستور کار قرار گرفت و رسانه های غرب از واژه بهار عربی استفاده کردند.  انگیزه های این واژه سازی که در اتاق فکر خبری آنان تعریف می شد ، همان حذف هویت اسلامی انقلاب هایی بود که خاستگاه آنان از مساجد آغاز می شد. نقطه اشتراک تمامی انقلاب های عربی مساجد بود. تمامی انقلاب های واقعی مردم از همین مساجد آغاز شد و با هویت دینی همراه بود. هرچند مدیریت آمریکایی سبب شده است تا برخی از این انقلاب ها به مرحله تکامل خود نرسد و با چالشهای سیاسی و گذر از مرحله انتقالی مواجه باشند اما همچنان و بی تردید می توان گفت که انگیزه دینی اساس شکل گیری انقلاب های عربی بوده است.همانگونه که در انقلاب اسلامی ایران و پیروزی آن از مسجد می توان بعنوان مهمترین پایگاه و خاستگاه پیشبرد اهداف انقلابی نام برد در انقلاب های منطقه نیز می توان تاثیرگذاری آن را درک کرد. درک این مفهوم راهبردی یعنی اهمیت مساجد و مراکز دینی برای حاکمان عرب و غرب آنان را بر آن داشت تا اعتبار زدایی از اهمیت و نقش مساجد را در برنامه کاری خود قرار دهند و به گونه های مختلف برای تحریف اهداف یا تخریب آن اقدام کنند. از اینرو دولت بحرین و سعودی سهم زیادی در تخریب مساجد و مراکز دینی مسلمانان داشتند و این بار این اقدام به بهانه تکفیر انجام نمی گرفت . نداشتن مجوز ، بهره برداری سیاسی از آن مهمترین توجیه دولت بحرین برای تخریب مساجد و ویران کردن حسینیه ها بود. نگرانی آل خلیفه وسعودی از ن قش و اهمیت مساجد در ایجاد و حدت اسلامی تا آنجا رسید که وجود نمادهای دینی را برنمی تابند .از اینرو تفسیر تمامی انگیزه های اندیشه وهابی و تکفیری برای تخریب میراث اسلامی و ویران کردن مساجد را می توان در نگرانی از سرنگونی ساختارهای سیاسی آنان ترجمان کرد. با این حال اهمیت مساجد در انقلاب های عربی تا آنجا بود که دولت های دیکتاتور و جریانهای تروریستی تمامی توان خود را برای ویرانی آن بکار گرفته اند . چرا که از دیدگاه آنان این جایگاه جغرافیایی یک هندسه سیاسی عقیدتی و اسلامی است که دایره آن فراتر از مساحت فیزیکی آن است .