بازی در حوزه جنگ نرم اسرائیل

سفر ملک سلمان به مسکو در حقیقت بازی در حوزه قدرت نرم اسرائیل محسوب می شود که با جداسازی روسیه از محور مقاومت و در واقع ایران، در بحران سوریه هم کمک بزرگی به اسرائیل در زمینه شکست ایران در سوریه کرده است .

 سفر ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی به مسکو و توافق در باره همکاری های سیاسی و اقتصادی از جمله خرید سیستم های دفاعی S400  از روسیه، تحولاتی را در منطقه رقم می زند.  تا قبل از فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق هیچ ارتباطی بین عربستان و شوروی سابق وجود نداشت. از زمان فروپاشی شوروی تا کنون نیز همکاری زیادی میان عربستان با روسیه به عنوان جانشین شوروی سابق وجود نداشته است.  بلکه روابط بسیار سردی بین دو کشور حاکم بوده است.  بویژه  رابطه خاصی که نظام عربستان با امریکا دارد هرگز این اجازه را به آن نداده است که با کشورهایی که به عنوان رقیب امریکا مطرح هستند و بویژه روسیه که به عنوان جانشین شوروی سابق در امریکا نسبت به آن حساسیت ها بسیار بالا است، روابط در سطح بالایی برقرار کند. حدود دو سال پیش و در زمانی که قیمت نفت سقوط کرد، همکاری میان روسیه و عربستان به عنوان دو کشور مهم در تولید نفت، در جهت کنترل عرضه نفت با هدف افزایش قیمت آن آغاز شد.  روسیه و عربستان در بحران سوریه مقابل هم قرار گرفتند و همه تلاش عربستان برای تغییر موضع روسیه در بحران سوریه ناکام ماند. در سال 2014بندر بن سلطان و سپس ترکی الفیصل با سفر به روسیه تلاش داشتند با پیشنهاد رشوه به مسئولان روسی و پیشنهاد های اغوا گرانه همکاری های اقتصادی موضع این کشور را تغییر دهند اما این اتفاق نیفتاد و روسیه حاضر به چشم پوشی از راهبرد خود در همکاری با ایران در سوریه نشد. زیرا این همکاری با ایران در سوریه در چارچوب امنیت روسیه صورت می گرفت و بی تردید مسئولان روسی از چنان احساس مسئولیتی بالایی برخوردار هستند که منافع اقتصادی را بر منافع امنیتی ترجیح ندهند.  سفر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به روسیه با هدف تحکیم همکاری در زمینه های نفتی نیز نتوانست شرایط سیاسی را به نفع عربستان تغییر دهد. سفر اخیر سلمان بن عبد العزیز پادشاه عربستان به همراه ولیعهد و یک هیئت همراه سیاسی و اقتصادی به روسیه و تلاش برای خرید جنگ افزار از این کشور یک تلاش جدیدی از سوی عربستان برای تاثیر گذاری بر موضعگیری های این کشور در تحولات منطقه ای خاور میانه در بعد همکاری با جمهوری اسلامی ایران است. عربستان سعودی احساس می کند که امریکا در بحران با قطر همکاری و همراهی لازم را انجام نداده است، با وجود  آنکه رشوه سنگینی که به عنوان بزرگترین قرارداد اقتصادی تاریخ مطرح است به دولت ترامپ پرداخت کرده است. بی تردید عربستان می داند که بدون امریکا نه در جنگ یمن و نه در موضوع اختلاف با قطر به هیچ موفقیتی دست پیدا نخواهد کرد. از این روی تحلیلگران معتقدند که ناکامی محور عربی، امریکایی، اسرائیلی و ترکی در بحران تروریست های تکفیری در منطقه بویژه در سوریه و عراق و پیروزی های پی در پی محور مقاومت در این بحران که موجب گسترش روز افزون نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است، بر نگرانی ها در جبهه عربی عربستان که خود را رهبر جهان عرب تصور می کند، بسیار افزوده است. از سوی دیگر به درازا کشیده شدن جنگ یمن و تهدیدات روز افزون به دلیل استمرار این جنگ ،هم از جهت گسترش جنگ به داخل مرزهای عربستان که در حال حاضر کمیته های مردمی و ارتش یمن در مناطق مختلفی وارد خاک عربستان شده اند و جنگ را در داخل این کشور ادامه می دهند و هم از این جهت که ائتلاف عربی در جنگ یمن تقریبا از هم فروپاشیده شده است.  دیگر اینکه ظرفیت هایی مانند اتحادیه عرب که با اخراج سوریه از آن در سال 2011 و شورای همکاری خلیج فارس که با خروج قطر از آن دیگر ابزار تاثیر و تحکیم  برای عربستان محسوب نمی شوند. همچنین در صحنه داخلی عربستان این جنگ شرایط پیچیده ای را ایجاد کرده است هم از جهت اعتراضات مردمی هم از اختلافات در حوزه رهبری درون خاندانی عربستان.  در عرصه بین المللی نیز اعتراضات و اتهامات حقوق بشری علیه عربستان افزایش پیدا کرده است. تحلیلگران بر این باور که شرایط بغرنجی که عربستان در آن گرفتار آمده است ایجاب می کند که در سیاست خارجی خود بازنگری داشته باشد تا بتواند آسیب های وارده به سیاست های داخلی و منطقه ای و بین المللی را  تا حدودی ترمیم و تقویت کند. از این روی تعریف کانون های جدید بحران از طریق همکاری با رژیم صهیونیستی برای محور مقاومت (رفراندوم جدایی اقلیم کردستان از عراق با توجه به افزایش هزینه های امنیتی برای محور مقاومت به رهبری ایران به عنوان کانون جدید بحران علیه این محور مطرح است)که علت اصلی شکست عربستان در سوریه و عراق و لبنان و یمن است به عنوان گامی مهم در این باز تعریف سیاست خارجی عربستان مطرح است. سفر ملک سلمان به مسکو در حقیقت بازی در حوزه قدرت نرم اسرائیل محسوب می شود که با جداسازی روسیه از محور مقاومت و در واقع ایران، در بحران سوریه هم کمک بزرگی به اسرائیل در زمینه شکست ایران در سوریه کرده است و هم با توجه به شکست احتمالی محور مقاومت در سوریه با بیرون رفتن روسیه از این کشور، محاصره اقلیم  کردستان از سوی ایران و ترکیه و عراق از طریق جریان کردی سوریه خنثی شود. بی تردید با توجه به خطرات امنیتی که از سوی تروریست های تکفیری کشور روسیه را با 30 میلیون مسلمان در چهار جمهوری این کشور تهدید می کند و ضرورت نابودی تروریست ها در سوریه، به نظر می رسد سفر سلمان به مسکو نتایج چندانی برای این کشور به دنبال نداشته باشد.