بررسی آخرین تحولات منطقه با گذشت یکصد سال از وعده شوم بالفور
امروزه اسرائیل که تا پیش از این تمام تلاشی که می کرد در پی گسترش سرزمینی و جغرافیایی بود در حال حاضر در پی آن است که بتواند امنیت داخلی خودش را تامین کند، مشکلات داخلی خودش را حل کند و بتواند جریان های فلسطینی را تضعیف کند و تهدیدها ی پیرامونی خودش را نیز از طریق آمریکا خنثی کند تا بتواند امنیت وجودی خودش را حفظ کند.
نشست تخصصی کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین باعنوان اعلامیه بالفور و روایت یک قرن استعمار و اشغالگری با حضور دکتر حسین اکبری رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای مجمع جهانی بیداری اسلامی در تالار گفتگوی بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات برگزار گردید.
به گزارش خبرنگار بیداری اسلامی ، نشست تخصصی کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین با عنوان اعلامیه بالفور و روایت یک قرن استعمار و اشغالگری در فلسطین و منطقه با حضور دکتر حسین اکبری رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای مجمع جهانی بیداری اسلامی و سفیرسابق جمهوری اسلامی ایران در لیبی با مشارکت خبرگزاری قدس و مجمع جهانی بیداری اسلامی در تالار گفتگوی بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات برگزار گردید.
بر اساس این گزارش دکتر حسین اکبری رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای مجمع جهانی بیداری اسلامی در ابتدای این نشست گفت: بعد از جنگ جهانی اول و تقسیم بندی که از طریق سایکس – پیکو در جهان اسلام انجام شد ، بیشتر کشورهای اسلامی میان روسیه، انگلستان و فرانسه تقسیم شدند. برخی از کشورها تحت سیطره و قیمومیت انگلستان قرار گرفتند. تنها جغرافیای فلسطین با توجه به توطئه هایی که از قبل صورت گرفته بود زمینه آماده شد بود تا سرزمین مقدس فلسطین را به عنوان سرزمین یهودیان اعلام کنند.
رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های مجمع جهانی بیداری اسلامی در ادامه افزود: در خاطرات مشترک تئودور و سلطان سلیم که حاکم وقت عثمانی اشاره شده است که سرزمین فلسطین را اگر به یهودی ها بدهند. حتی آمادگی دارند بدهی های عثمانی ها را ببخشند ولی سلطان سلیم می گوید من چنین کاری و چنین خیانتی را در در حق جهان اسلام نمی کنم و به صراحت می گوید که پس از ما کسانی خواهند آمد و این سرزمین را به شما هدیه خواهند کرد.
وی ادامه ادامه داد: بعد از سال ۱۹۱۷ که تصمیم بر آن می شود که وزیر خارجه وقت انگلیس بالفور بحث قیمومیت منطقه فلسطین را در حالی که توافق شد میان فرانسه، انگلیس و روسیه این منطقه، منطقه بی طرف بین المللی باشد. انقلاب بلوشیکی که در روسیه آن روز رخ داد و تلاشی که انگلیسی ها داشتند تا سلطه خودشان را بر کانال سوئز حفظ کنند بصورت یک طرفه اعلام کردند که فلسطین تحت قیمومیت انگلیس قرار گیرد.
کارشناس ارشد روابط بین الملل در ادامه بیان داشت: انگلیسی ها تا سال ۱۹۴۸ بر سرزمین فلسطین به نوعی حکومت را اداره می کردند و طبق آن سناریوی که طراحی کرده بودند یک توافقی بود برای اینکه زمینه را فراهم کنند تا این سرزمین را به یهودیان واگذار کنند. در سال ۱۹۱۷ که اعلامیه بالفور اعلام می گردد نیروهای انگلیسی که در مصر مستقر بودند به بیت المقدس حمله می کنند و آن را تحت اشغال خود در می آورند.
رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های مجمع جهانی بیداری اسلامی در ادامه گفت: انگلیسی ها در دسامبر ۱۹۱۸ کل سرزمین را به اشغال خود در می آورند و از سال ۱۹۲۰ تا سال ۱۹۴۸ مسلمانان فلسطین سه دوره را سپری می کنند.
دوره اول: دوره مبارزاتی مسالمت آمیز است که از سال ۱۹۲۰ تا سال ۱۹۲۸ است. دوره دوم: مبارزه همراه با خشونت از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ که یک سری اقدامات و عملیات هایی صورت می گیرد که به نتیجه مطلوبی نمی رسند.
دوره سوم: از سال ۱۹۳۰ یک قیام عمومی در سرزمین فلسطین رخ می دهد و در همان زمان عزالدین قسام هم ساز و کار نظامی خودش را انجام می دهد و عملیات های خودش را آغاز می کند و بطور گسترده ای مردم سرزمین فلسطین یک قیام عمومی بر علیه انگلیسی ها و یهودیان صورت می دهند. در سال ۱۹۳۰ انگلیسی ها کتابی را می نویسند تحت عنوان کتاب سفید و در آن این گونه مطرح می کنند که ما حقوق حقه شما را باز می گردانیم. که در واقع تلاش بر آن بود که آتش انتفاضه ای که اصطلاحا در آن مقطع زمانی شکل گرفته بود خاموش کنند.
وی در ادامه بیان داشت: همچنین انگلیسی ها به هیچ یک از وعده هایی که داده بودند عمل نکردند. انگلیسی ها با شکست هایی که در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) متحمل می شوند موقعیتشان تضییع می شود و در سال ۱۹۴۷ عملا تصمیم در مورد آینده فلسطین را به سازمان ملل واگذار می کنند. سازمان ملل متحد درسال ۱۹۴۷ با دو سوم آراء بر اساس قطعنامه ۱۸۱ سرزمین فلسطین را تقسیم کردند و در سال ۱۹۴۸ اولین جنگ اعراب، انگلیسی ها و صهیونیست ها در درون سرزمین فلسطین آغاز شده و دستاوردی ندارد.
کارشناس ارشد روابط بین الملل در ادامه افزود: پس از آتش بس، ۲۶ درصد خاک فلسطین را صهیونیست ها ضمیمه به اصطلاح خاک خوشان (اشغال خودشان) می کنند و ۲۱ دیگر را اردنی ها ضمیمه خاک خودشان می کنند و مصری ها هم چشم طمع به غزه داشتند. متاسفانه انشقاق و گسستگی که در آن مقطع زمانی بر جهان اسلام حاکم بود (که مثلا جنگ میان اعراب و اسرائیل است) اما اعراب و صهیونیست ها سرزمین فلسطین را میان خودشان تقسیم می کنند.
رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های مجمع جهانی بیداری اسلامی در ادامه گفت: در سال ۱۹۳۷ شهید عزالدین قسام با یارانش به شهادت می رسد و پس از آن عبدالقادر حسینی و حسن سلامی به شهادت می رسند.
وی ادامه داد: بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ برتری قدرت از انگلیسی ها به آمریکایی ها منتقل می شود. از این مقطع زمانی این آمریکایی ها هستند که از صهیونیست ها دفاع می کنند و آن نقشی را که آمریکایی ها بر عهده داشتند ایفا می کنند. به این ترتیب در سال ۱۹۴۸ که بن گورین در نیمه شب تشکیل دولت صهیونیستی را اعلام می دارد و بعد از آن هم قول می دهد شورای قانون اساسی بزودی قوانین حاکم بر کشور را اعلام خواهیم کرد. چند دقیقه بعد از سخنرانی بن گورین ، ترومن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا این دولت جعلی صهیونیستی را به عنوان اولین کشور به رسمیت می شناسد.
کارشناس ارشد روابط بین الملل در ادامه افزود: در سال ۱۹۴۸ جنگ می شود و جنایت های مخوفی که صهیونیست ها مرتکب می شوند برای آنکه مردم فلسطین را وادار کنند تا سرزمین خودشان را ترک کنند. پس از آن هم جنایت های دیر یاسین و کفر قاسم شکل می گیرد. یکی از اهداف آمریکا از آن مقطع زمانی تاکنون تامین امنیت رژیم صهیونیستی بوده است.
رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های مجمع جهانی بیداری اسلامی در ادامه گفت: از جنگ جهانی دوم به بعد اگر سلاحی به کشورهای منطقه غرب آسیا فروخته می شد به این منظور بود که توازن قدرت به نفع اسرائیل حفظ شود. هزینه های بسیار گذافی که کشورهای حاشیه خلیج فارس برای خرید مدرن ترین سلاح ها پرداخت کرده اند با توجه به این راهبرد ثابت تامین امنیت توازن قوا به نفع اسرائیل بوده است.
وی ادامه داد: علیرغم در اختیار قرار دادن چنین سلاح های پیشرفته ای به عنوان نمونه به سعودی ها آنها حتی قادر نبودند هیمنه مردم یمن را مهار کنند. در کشور عراق نیز آمریکایی ها در زمان جنگ داعش علیرغم پول هایی که دریافت کرده بودند حاضر نشدند هیچ سلاحی در اختیار کشور عراق قرار دهند. بنابراین یکی از راهبردهای آمریکایی ها در ادامه پروژه بالفور تامین امنیت برای این رژیم غاصب در راهبرد اصلی آمریکایی ها قرار دارد. مقاومت امروز در سرزمینی فراتر از فلسطین گسترده شده است. این جبهه مقاومتی که آغازش از آن مبانی فکری بود که امام (ره) بنیانش را گذاشتند و فرمودند که اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود در حقیقت راهبردی تعیین کننده برای ملت فلسطین بود.
دکتر اکبری در ادامه بیان داشت: قبل از امام (ره) همه اعراب به این نتیجه رسیده بودند که ما نمی توانیم با رژیم صهیونیستی مبارزه کنیم بلکه باید با این رژیم سازش کنیم. اما عملا تمامی این مذاکراتی که صورت گرفته است چون عقبه ای نداشت راه به جایی نبرد. اما زمانی که تفکر امام (ره) در منطقه نهادینه شد و گروه های مقاومت یکی پس از دیگری شکل گرفت همگان به خوبی دیدند که جریان مقاومت چگونه توانست جلوی هیمنه پوشالی صهیونیست ها را بگیرد.
وی افزود: اسرائیلی ها تا سال ۲۰۰۰ با همین روند پیش رفتند اما از سال ۲۰۰۰ به بعد و تشکیل جبهه مقاومت ما به خوبی می بینیم که قدرت اسرائیل رو به تنزل است و در جنگ های پی در پی شکست خورده است و عملا سیر نزولی قدرت این رژیم را شاهد هستیم به شکلی که در سال ۲۰۰۳ این رژیم شکست می خورد، در جنگ غزه شکست می خورد، در انتفاضه ها عقب نشینی می کند، در سوریه هم آنها شکست خوردند و عملا امروز تضعیف در واقع سیر نزولی قدرت و اقتدار اسرائیل را شاهد هستیم.
رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های مجمع جهانی بیداری اسلامی در پایان گفت: امروزه اسرائیل که تا پیش از این تمام تلاشی که می کرد در پی گسترش سرزمینی و جغرافیایی بود در حال حاضر در پی آن است که بتواند امنیت داخلی خودش را تامین کند، مشکلات داخلی خودش را حل کند و بتواند جریان های فلسطینی را تضعیف کند و تهدیدها ی پیرامونی خودش را نیز از طریق آمریکا خنثی کند تا بتواند امنیت وجودی خودش را حفظ کند.