علی اکبر ولایتی، سیاستمدار سرشناس کشورمان که سابقه ۱۶ سال مسئولیت در مقام وزیر امور خارجه را در کارنامه فعالیتهایش دارد، این روزها در کسوت مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل و دبیر کلی مجمع جهانی بیداری اسلامی در عرصههای سیاسی و بینالمللی حضور دارد.
وی در گفتوگوی اختصاصی با ایسنا تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران اجازه نمیدهد ناتو در کنار مرزهایش فعال شود.
متن کامل این گفتگو درباره موضوعات و تحولات منطقهای به شرح زیر است:
پرسش: جنابعالی چه تحلیلی نسبت به تحولات عراق به ویژه پس از برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشور دارید؟
پاسخ: موجب خرسندی است که امروز شاهدیم مردم بزرگ عراق در تحکیم استقلال، برقراری دموکراسی، کوتاه کردن دست بیگانگان و برکنار نمودن سیستم دیکتاتوری در این کشور به عنوان موفقترین کشور عربی شناخته میشود.
در عین حال علیرغم سختیها و مشکلاتی که مردم عراق با آن مواجه هستند، در برقراری دموکراسی و ساماندهی آن بسیار موفق بوده و هر روز یک گام رو به جلو برداشتهاند.
ایران و عراق دو کشوری هستند که بیشترین اشتراکات را با یکدیگر دارند و ما امروز شاهدیم که به تدریج برخی مشکلات میان گروهها و کاندیداهای پارلمان رو به برطرف شدن است و مردم عراق انتظار دارند که دولت جدید تشکیل شود.
عراق کشوری با سابقه چند هزار ساله فرهنگی و تمدنی است و وجود عتبات عالیات در آن کشور یک ویژگی بسیار مهم و بی بدیل میباشد و این کشور را مرکز توجهات همه مسلمانان به دلیل وجود قبور مطهره ائمه اطهار (ع) و محل غیبت، ولی الله الاعظم حضرت حجت ابن الحسن عسکری جمهوری اسلامی کرده است.
پرسش: با توجه به انجام گفتگوها میان ایران و عربستان، به نظر میرسد عراق به عنوان یک میانجی توانسته نقش مهمی را ایفا کند؟ ارزیابی شما از نقش عراق در این مساله چیست؟
پاسخ: دولت عراق با حسن نیت این کار را انجام میدهد و امیدواریم مساله به سمتی پیش برود که نتایج خوبی داشته باشد. عربستان همسایه ما است و از آن مهمتر اینکه سرزمین وحی است و نباید هیچ کشور اسلامی در رابطه با دسترسی به خانه کعبه محدودیت داشته باشد.
البته بعضی از مشکلات منطقه ناشی از دخالت عربستان در امور کشورهای دیگر از جمله یمن میباشد.
جمهوری اسلامی ایران از خواسته مردم یمن در جهت استقلال و حل مشکلات این کشور حمایت میکند. عربستان باید متوجه باشد که نمیتواند برای همیشه در یمن بماند و مردم این کشور اجازه نمیدهند کشورشان با دخالتهای دیگران اداره شود.
پرسش: تصور شما از سفر بایدن به عربستان و شرکت در نشست ریاض چیست و رئیسجمهور آمریکا چه اهدافی را دنبال میکند؟
پاسخ: آمریکا در سیاستهای خود در منطقه غرب آسیا شکست خورده و هدف بایدن از انجام این سفر تلاش در جهت جبران عقبماندگیهای آن کشور در سیاستهای شکست خورده اش در جهان اسلامی میباشد. بعید میدانم که وی بتواند در رابطه با اهداف مورد نظرش دستاورد جدی داشته باشد.
پرسش: نظر شما درباره ایده ناتو خاورمیانه با محوریت امارات و اردن چیست؟
پاسخ: این موضوع ایده نامناسبی است، هر کشوری اعم از امارات و غیر امارات اگر بخواهند در این زمینه کاری کنند خدمتی به منطقه نکرده اند بلکه ضربه جدی به منطقه زده اند.
ناتو یک مجموعه نظامی بدنامی با محوریت آمریکا است، بسیاری از رخدادهای زیان بخش مخرب علیه ملتهای مستقل دنیا، توسط ناتو انجام میشود.
دو کشوری که نام بردید، نه ظرفیت نظامی قابل ذکری دارند و نه از موقعیت راهبردی قابل توجهی در درگیریهای احتمالی منطقهای و امنیتی برخوردارند و اگر امکاناتی هم در اختیار دارند، عاریتی است.
پرسش: به نظر میرسد برخی از کشورهای منطقه در تحولات قفقاز تاثیرگذار بوده اند، این دخالتها چه اثری بر منطقه دارد؟
پاسخ: قفقاز جنوبی منطقهای کنار مرز ما است و جمهوری اسلامی ایران درباره مرزهایش حساس است. ما مخالف دخالت هر نیروی خارجی در منطقه قفقاز جنوبی هستیم. نه تنها کمک کننده نیست بلکه جنگ افروزی میکند. آنچه مورد حمایت ایران بود ترکیب ۳+۳ است که کماکان نیز مورد حمایت ما قرار دارد.
برخی از کشورهای اطراف ایران فکر میکنند، ناتو امنیت میآورد در حالی که این طور نیست. ناتو دنبال تقویت و توسعه خودش است. ناتو یک تهدید به شمار میرود. ببینید کار اوکراین به کجا رسید آن هم به خاطر سیاستهای غلط اروپاییها و در تبعیت اجباری از آمریکا. جمهوری اسلامی ایران اجازه نمیدهد ناتو در کنار مرزهایش فعال شود.
سه کشور قفقاز جنوبی (گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان) از یک طرف و ایران، روسیه و ترکیه نیز از سوی دیگر دارای منافع مشترک در این منطقه هستند. معتقدم تنها راه ایجاد صلح پایدار در منطقه جلوگیری از تنش و اجرای فرمول ۳+۳ است؛ بنابراین نه ناتو و نه اتحادیه اروپا و دیگران نمیتوانند هیچ کمکی در ایجاد آرامش در منطقه داشته باشند و برعکس، هر کجا ناتو وارد شده جز تنش و افزایش خصومت بین ملتها به وجود نیاورده است.
پرسش: نظر شما راجع به تنشهای موجود در منطقه غرب آسیا که بر اثر دخالتهای قدرتهای متجاوز غربی با محوریت آمریکا و پادوئی جرثومه فساد فتنه انگیز منطقه یعنی رژیم صهیونیستی، انجام میگیرد چیست؟
پاسخ: کشورهای منطقه غرب آسیا منافع مشترک دارند و این منافع اقتضا میکند اجازه ندهند امنیت منطقه به خطر بیافتد. آمریکاییها به سوریه حمله کرده و حضور غیر مشروع داشتند و شکست خوردند.
در عراق هم همین طور؛ آمریکاییها به آن کشور حمله کردند و آن را اشغال کردند. نکته تأسف بار این است که بعضی از کشورهای منطقه خودمان که در نهایت سرنوشت آنها با بقیه یکی است، به نوعی با متجاوزین اجنبی همراهی میکنند، به این ترتیب که آنها هم همان کارهایی را در این کشورهای مظلوم اشغال شده انجام میدهند که آمریکاییها شروع کردند.
معتقدم که همراهی همسایگان با مهاجمین بیگانه در اشغال و ضربه زدن به سایر ممالک مسلمان که با یکدیگر هم سرنوشت میباشند، موجب میشود که آسیب پذیری کل منطقه جدیتر شده و زخمهای ناشی از تهاجم مشترک استعمار و عوامل منطقهای آن، بر پیکر جهان اسلام عمیقتر گردد و نهایتا به ضرر امنیت ملی همان کشور دخالت کننده در امور همسایگانش هم تمام خواهد شد.
به این دوستان میگوییم آمریکا با آن همه امکانات نتوانست در سوریه و عراق دوام بیاورد شما چطور میخواهید وارد چنین مقولههایی شوید؟ لذا توصیه مشفقانه به کشورهای منطقه حساس غرب آسیا این است که کارهای بی منطق جهانخواران غربی با محوریت آمریکا را تقلید نکنید و همگی به حسن همجواری و اخوت اسلامی که میراث این بخش تمدنخیز جهان که مهبط وحی و محل ظهور پیامبران عظیم الشأن و ادیان بزرگ الهی است، پایبند باشید.
پرسش: حدودا یکسال از حضور طالبان در عرصه قدرت در افغانستان میگذرد، اما تاکنون نه تنها از سوی سازمانها ونهادهای بین المللی به رسمیت شناخته نشده اند بلکه هنوز نتوانسته اند مطالبات مردم افغانستان را نیز برآورده کنند. آینده حضور طالبان بر قدرت در افغانستان را چطور میبینید؟
پاسخ: ایران دخالتی در امور داخلی افغانستان و هیچ کشور دیگری نمیکند و به عنوان همسایه دلسوز عمل میکند، در طول سالهای گذشته همواره کمکهای بشردوستانه زیادی به مردم افغانستان کرده و پذیرای مهاجران زیادی از این کشور بودهایم.
در حال حاضر خواست بین المللی این است که حکومت فراگیر در افغانستان شکل گیرد تا تمام اقوام در آن مشارکت داشته باشند.
مردم افغانستان حق دارند درباره سرنوشت و آینده کشور خود تصمیم بگیرند، پس باید حکومتی شکل گیرد که تمام گروههای افغانستان در آن مشارکت داشته باشند. اما اگر بخواهند با نوع خاصی که تعبیر آن حاکمیت تک حزبی است حکومت کنند موفق نمیشوند و لذا امیدواریم قولی که طالبان دادند اجرایی شود.
پرسش: چین و روسیه امروز در شرایط بین المللی دو قدرتی هستند که با یکدیگر منافع مشترک زیادی داشته و درصدد دستیابی به اتحاد هستند، اتحاد این دو قدرت چه تاثیری بر تحولات منطقهای و بینالمللی خواهد داشت؟
پاسخ: امروز چین و روسیه بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک هستند؛ و روابط امروز آنها مجدداً شبیه اوائل انقلاب چین به رهبری مائو تسه تونگ و در زمان استالین شده است. در سالهای گذشته و پس از بهار اولیه روابط دو کشور، چینیها حکومت شوروی سابق را تجزیه طلب میدانستند، اما شرایط گذشت و کمونیست در چین از بین رفت و دیگر داعیه دار نبود.
بوش پدر در سال ۱۹۹۰ و پس از فروپاشی شوروی سابق، در مراسم صبحگاهی گروهی از تفنگداران دریایی آمریکا اعلام کرد که از این پس جهان تک قطبی است و یک ابرقدرت وجود دارد که آن هم آمریکاست که ضامن امنیت بین المللی خواهد بود و بقیه باید از آن تبعیت کنند. چینیها که پس از فروپاشی شوروی و تحت تأثیر فلسفه و جهان بینی دنگ شیائو پین، فلسفه مائوئیسم را به تدریج کنار گذاشتند و به آینده رشد اقتصادی خویش اطمینان بیش تری یافته بودند و عملا از مارکسیسم فقط سانترالیسم آن را تبعیت میکردند این برداشت بوش را قبول نداشته و لذا در ذهنشان این بود که بعد از یالتا جهان چند قطبی خواهد شد.
این موضوع به تدریج در ذهن آنها شکل گرفت و سالها بعد در سال ۱۹۹۹ نماینده چین در سازمان ملل از دنیای چند قطبی صحبت به میان آورد و اعلام کرد که بعد از اتمام دوره دو قطبی دنیا منعقد شده در یالتا دنیا چند قطبی خواهد شد و در آن زمان، روسها که متأسفانه جذب چشم بندیهای لیبرال دموکراسی شده بودند تصور میکردند با عضویت آنها در گروه ۷ که تبدیل به گروه ۸ شده بود، مشکلات اقتصادی آنها حل خواهد شد.
زمان گذشت و به تدریج آقای پوتین که بسیار هوشیارتر از یلتسین بود دریافت؛ که آمریکاییها بنا دارند که آنها را بازی دهند و لذا برای اولین بار به نوعی جدایی خط مسکو از جهان غرب را اعلام کرد و به تدریج همه ناظران جهان به این نتیجه رسیدند که وی در حال اعاده اقتدار روسیه است و با بازگشت به تفکر تزارها، حفظ سانترالیسم سیاسی و بازگشت به کلیسای ارتدوکس به تدریج تضادهای بین غرب و مسکو آشکارتر شد تا اینکه در تاریخ ۱۶ بهمن سال ۱۴۰۰ رییس جمهور روسیه سفری تاریخی و بسیار تعیین کننده برای مسکو چین و همه جهان به پکن داشت و رهبران دو کشور یادداشتی را امضا کردند و اعلام نمودند که قطب جدیدی را تشکیل داده اند و عملا ادعای چینیها به اثبات رسید که دنیا به سمت چند قطبی پیش میرود و اخیرا یکی از مسئولین آمریکایی در سفر به شرق دور، در سخنانی علنی اتهام چین را چنین برشمرد که چینیها معتفد به دنیای چند قطبی هستند و معنای این سخن وقیحانه این است که بعد ازهمه شکستهایی که آمریکا در صحنههای بین المللی خورده آنها اعتقاد دارند که دنیا باید چند قطبی باشد و کدخدای این دهکده جهانی (بنا به گفته مک لوهان) بایدن میباشد.
پرسش: هیاتی از وزارت خارجه بلژیک به ریاست فرستاده بلژیک در سوریه و سفیر این کشور در لبنان به مناطق تحت کنترل شبه نظامیان "سوریه دموکراتیک" (قسد) در شمال شرق سوریه سفر کرده و در جریان این سفر اظهاراتی مبنی بر به رسمیت شناختن خودمختاری کردهای سوریه را مطرح کرده اند. ارزیابی شما از طرح چنین مسالهای چیست؟
پاسخ: جایی که عقاب پر بریزد
از پشه لاغری چه خیزد؟
در این شرایط بسیار حساس جهانی و ضعف روزافزون به ظاهر قدرتمندانی مانند آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان در منطقه مردخیز غرب آسیا کاری بر نمیآید، مضحک است که نماینده بلژیک علی رغم سابقه سوئی که اینها در قاره آفریقا در کنگو لئوپولد ویلد (زئیر امروز) دارند، آن زمانی که اقتدارکی داشتند، بیشترین جنایات را در آنجا کردند و عوامل بلژیک پاتریس لومومبا را به قتل رساندند. این کشور ته مانده استعمارگران اروپا طوری تنزل کرد که در سالهای اخیر یکبار موضع گیری خفیفی علیه آمریکا کرده بود، آمریکا تهدید کرد که مرکز ناتو را از بروکسل به جای دیگر خواهند برد و بلافاصله عقب نشینی کردند اینها توجه ندارند که بلژیک سه ملیتی بسیار آسیب پذیرتر از سوریهای است که انسجام خود را در ظرف این ۱۱ سال نشان داده است؛ بنابراین کارشناسان واقعی آشنا به مسائل منطقه، برای این سخنان بی اعتبار ارزشی قائل نیستند.
هیچ وقت اروپا به اندازه امروز در ضعف نبوده است. همین کشور بلژیک، چند قومیتی است و بیان اینگونه اظهارنظرها از طرف آمریکاییها است و بلژیکیها برای خوش خدمتی چنین اظهاراتی را مطرح کرده اند.
نماینده بلژیک ماموریت را از طرف آمریکاییها انجام میدهد و آمریکا خودش میداند که در سوریه ماندگار نیست همان طور که در عراق یا افغانستان ماندگار نبود. به نظر میرسد بلژیکیها پادوی آمریکا هستند و این حرفها برای خودشان نیست.