روزنامه نیویورک تایمز روز یکشنبه گزارشی منتشر کرد و در آن مدعی شد که عوامل موساد در شب 31 ژانویه به یک انبار در منطقه‌ای صنعتی در تهران نفوذ کردند و توانستند با دستیابی به بیش از 50 هزار برگه و 163 سی دی مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای گذشته ایران پیش از رسیدن کارکنان، انبار پایتخت ایران را به همراه اسناد مسروقه ترک کنند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ماه آوریل مدعی شد که به اسنادی دست پیدا کرده که نشان می‌دهد ایران در گذشته فعالیت‌های هسته‌ای نظامی داشته و پس از حصول توافق نیز از آنها دست نکشیده است.
در باره این فیلمنامه هالیوودی که بعید نیست بزودی فیلمی هم بر اساس آن ساخته شود؛ ملاحظاتی مطرح می شود؛
این گزارش چنان دقیق شرح عملیات جاسوسی ادعایی عوامل موساد را تشریح می کند که خواننده احساس می کند مشغول خواندن یک سناریوی فیلم های هالیوودی است. از جمله اشاره می کند؛ این جاسوس‌ها شش ساعت و 29 دقیقه زمان صرف کردند تا بتواننند با از کار انداختن آژیرهای انبار، عبور از دو درب و باز کردن چندین گاو صندوق به این اسناد ادعایی دست یابند و سپس از ایران فرار کنند. و داستان را با تاکید بر اینکه عوامل موساد ابزار جوشکاری در اختیار داشتند که دمای حدود 2 هزار درجه سیلسیوس داشته و از طریق آنها تواسته بودند گاو صندوق‌های انبار را باز کنند و در پایان شب با در دست داشتن حدود نیم تن سند محرمانه شامل هزاران برگه مکتوب و سی دی حاوی فایل، ویدئو و طرح از شهر بگریزند.
فیلمنامه در صدد القای این نکته به خوانندگان است که فضای امنیتی کشور بسیار آسیب پذیر است به نحوی که این عوامل با خیال راحت هم مکان این اسناد را شناسایی و هم بدون هیچگونه خطری چند ساعت در محل نگهداری اسناد حضور یافته اند.
این داستان همچنین در صدد القای این نکته است که موساد در ایران عوامل زیادی را در اختیار دارد که هم در شناسایی و هم در تخلیه سریع اسنادی به وزن 500 کیلو گرم و انتقال آنها در شب عملیات به خارج از کشور آنها را یاری کرده اند و این به معنی آن است که رخنه های امنیتی در کشور بسیار زیاد است.
رژیم صهیونیستی با توجه چالش های داخلی و خصوصا انتقاداتی که از سوی جامعه صهیونیستی و جریان های سیاسی در خصوص ناتوانی آنها در تامین امنیت جامعه صهیونیستی وارد است؛ تلاش دارند با استفاده از این فیلمنامه ساختار های اطلاعاتی و امنیتی خود را قدرتمند نشان دهند که مقتدرانه در ساختار امنیتی قویترین کشور منطقه نفوذ کرده اند. خصوصا که رژیم صهیونیستی سال ها است نبرد های امنیتی را به اعضای محور مقاومت باخته است. انتشار اطلاعات پهباد ها و آواکس های صهیونیستی که مقدمات ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان را بررسی می کردند از سوی حزب الله لبنان و نیز لو رفتن چندین تیم جاسوسی این رژیم در لبنان و سوریه حتی نفوذ حزب الله به سر فرماندهی ارتش صهیونیستی در شمال فلسطین از جمله این شکست ها محسوب می شود.
این داستان در زمانی مطرح می شود که ساختار اطلاعاتی ارتش و سپاه با اشراف کامل اطلاعاتی بر تحرکات نیروهای امریکایی و اسرائیلی و نفوذ در فرماندهی ائتلاف ادعایی ضد تروریستی امریکا در عراق و سوریه ضعف قوی ترین ارتش جهان را آشکار و اقتدار و توانمندی خود را بر ساختارهای امنیتی در کل منطقه تحمیل کرده است.
برخی تلاش دارند داستان پردازی در باره این اسناد را زمینه سازی برای حمله به ایران جلوه دهند. همانگونه که در باره عراق انجام داده و پس از آن به بهانه اسناد دروغینی که دلالت بر سلاح های شیمایی عراق داشت به این کشور حمله کردند. اما این نگاه صرفا یک جنگ روانی برای افزایش هزینه های امنیتی ایران است. ایران نه شرایط افغانستان را دارد که فاقد یک حکومت مرکزی قدرتمند بود و یک گروه شبه نظامی به نام طالبان پایتخت و برخی استان ها را اشغال کرده بود و اقوام دیگر در حال مبارزه با آن بودند و این فرصتی برای اشغال افغانستان برای امریکا فراهم کرد. همچنین ایران عراق دوره صدام حسین و حزب بعث نیست که شمال جنوب کشور با دولت مرکزی درگیر بودند و هنگام حمله امریکا به عراق از دولت ظالم حمایت نکردند.
در ایران یک نظام بر اساس اراده مردمی شکل گرفته است و دولت فعلی آن هم بر اساس بیش از 40 میلیون آراء مردمی تشکیل شده است. همچنین ساختار نظامی و اطلاعاتی کشور بسیار قوی است و به عنوان یک قدرت مقتدر در سطح منطقه مطرح است و این در حالی است که حوزه های نفوذ آن بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی آن گسترده شده است و اینک محور مقاومت ارتشی دارد که تنها یک بخش کوچک آن از قوی ترین ارتش های منطقه برتر است.