نشست چچن -خروج تفکر وهابیت از اردوگاه اهل سنت-انزوای سیاسی عربستان
این روزنامه که سردبیری آن را عبدالباری عطوان برعهده دارد نوشت : عربستان سعودی نمیداند که این روزها ضربههای سیاسی و نظامی را از کجا دریافت میکند، اما آخرین ضربه از گروزنی در روسیه و به صورت مشخص مصر بود. در کنفرانس گروزنی، با بیان شک و تردید در رهبری عربستان بر اهل سنت، تفکر وهابیت از اردوگاه اهل سنت و جماعت خارج میشود، و این موضوع در برهه کنونی برای عربستان بسیار خطرناک است.
نشست گروزنی به تشدید فشارها برای خارج کردن مرجعیت اهل سنت از رهبری عربستان سعودی و افزایش انزوای این کشور در جهان اسلام و اثبات اتهام مرتبط بودن تفکر وهابیت با تروریسم انجامید.
به گزارش بیداری اسلامی ، روزنامه الرای الیوم در سرمقالۀ خود نوشت : مشارکت الازهر در کنفرانس گروزنی، بیانگر شدت گرفتن بحران بین ریاض و قاهره است.
این روزنامه که سردبیری آن را عبدالباری عطوان برعهده دارد نوشت : عربستان سعودی نمیداند که این روزها ضربههای سیاسی و نظامی را از کجا دریافت میکند، اما آخرین ضربه از گروزنی در روسیه و به صورت مشخص مصر بود. در کنفرانس گروزنی، با بیان شک و تردید در رهبری عربستان بر اهل سنت، تفکر وهابیت از اردوگاه اهل سنت و جماعت خارج میشود، و این موضوع در برهه کنونی برای عربستان بسیار خطرناک است.
در این نوشتار با اشاره به خشم سعودی ها از دعوت نشدن یوسف قرضاوی و برخی علمای تندروی سعودی آمده است : تنها شخصیت عربستانی دعوت شده یک پژوهشگر امور شرعی سعودی به نام حاتم العونی است، که در جهان عرب چهرهای شناخته شده نمیباشد. در مقابل هیئتی بزرگ از علمای الازهر مصر مانند احمد الطیب شیخ الازهر، شوقی علام مفتی مصر، اسامه الازهری مشاور عبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر، علی جمعه مفتی سابق این کشور به کنفرانس گروزنی دعوت شدند، که نخبگان رسمی مصر در امور دین به شمار میآیند.
مشارکت این هیئت بلندپایه در این سطح، بدون تأیید شخصی عبداللفتاح سیسی امکان پذیر نیست، به این معنا که هماهنگی سیاسی بین روسیه و مصر برای انزوای عربستان و علمای این کشور انجام گرفت ، تا یک مرجعیت سنی جدید و قوی با پشتیبانی الازهر شکل بگیرد، و در مقابل مرجعیت سعودی وهابی کنار گذاشته شده و اتهام تروریسم و افراطیگری به آن زده شود.
شرکت کنندگان در کنفرانس اهل سنت و جماعت برای عربستان سعودی شوکه کننده بود، - هیچ کدام از شرکت کنندگان در این کنفرانس از علمای بارز سلفی و اخوان المسلمین نبودند- چرا که در گذشته عربستان حامی و برگزار کنندۀ چنین کنفرانسهایی بود.
محمد بن السعیدی استاد فقه دانشگاه ام القری عربستان اجلاس گروزنی را به گمان خود توطئهای علیه جهان اسلام و عربستان دانست و محمد البراک عضو انجمن علمای مسلمان نیز گفت که آیا پوتین و علمای او هستند که اهل سنت را مشخص می کنند. حاکم المطیری رئیس حزب الامه کویت نیز این اجلاس را بهره برداری از طرق صوفیه در آنچه که وی جنگ صلیبی روسیه در سوریه نامید ، خواند.
شاید شدیدترین حمله را محمد آل الشیخ از خاندان محمد بن عبدالوهاب موسس فرقه وهابیت کرد. او در صفحه تویتر خود نوشت: مشارکت شیخ الازهر در اجلاس گروزنی که عربستان را از دایره شمول اهل سنت کنار زد، ایجاب می کند تعامل با مصر را تغییر دهیم زیرا میهن ما مهمتر است.
محمد آل الشیخ افزود: جا دارد که مصر عبدالفتاح سیسی خراب و ویران شود... ما با سیسی بودیم زیرا اخوان المسلمین و سلفی های خیانتکار دشمنان ما و او هستند اما در گروزنی به ما پشت و انکارمان کرد پس به تنهایی با سرنوشتش دست و پنجه نرم کند.
اما در این میان، القرضاوی با خشم عربستان ابراز همبستگی و همه حملات خود را روی احمد الطیب شیخ الازهر متمرکز کرد و شرکت کنندگان در اجلاس گروزنی را علمای درباری و شیوخ شرم آور خواند.
از نظر ما، روابط مصر و عربستان در آستانه ورود به یک تونل تنگ و تاریک بحرانی است که چه بسا نوری در پایان آن مشاهده نمیشود. این بدان معنا است که سران عربستان و چه بسا کشورهای دیگر عرب حوزه خلیج فارس باید کمک های مالی بیش از 30 میلیاردی را که به مصر کردند، فراموش کنند. مصر کشور منطقه ای بزرگی است؛ چه با آن اختلاف نظر پیدا کنیم و چه توافق نظر. این کشور منافع خود را دارد و الازهر شریف مرجع اول اهل سنت و مهمترین آن است. همچنین سران مصر که دست و پایشان در جنگ دهه شصت در یمن سوخت، نمی توانند برای پیروزی هم پیمان سعودی و کمک هایش، به جنگ دومی (در یمن) ورود کنند.مشکل عربستان و علمای آن در اجلاس گروزنی و شرکت کنندگان در آن نیست، بلکه در شیوه تدوین سیاست ها در عربستان و ورود به جنگ های منطقه ای و طایفهای حساب نشده و ارزیابیهای نادرست از موضع عربی و منطقهای است. اجلاس گروزنی ضربه ای قوی به عربستان و علمای آن به شمار می رود و زنگ خطری به منظور آگاه کردن این کشور از خطرات اشتباهات بزرگی مرتکب شده اش و لزوم تسریع در انجام اصلاحات است.
وقتی کار به جایی می رسد که عربستان به حمایت از تروریسم و پرورش آن متهم می شود و تلاش می شود که این کشور بعد از جهان عرب، در سطح جهان اسلام منزوی شود، این وضعیت ایجاب می کند که سعودیها به جای ناسزاگویی به چپ و راست، قدری به طور جدی تامل و اندیشه کنند.