چرا عربستان شجره خبیثه است؟
قران پیش از اشاره به کلمه خبیثه به کلمه طیبه ( کلمه پاک ) اشاره می کند و هر دو را به درختی تشبیه می کند که هر کدام ویژگی های خود را دارد.زیبایی این واژه زمانی است که درک کنیم منظور از کلمهدر هر دو واژه (خبیثه و طیبه) یک صف بندی و اردوگاه است.
مهدی عزیزی دستگردی:
مفهوم ارزشمند قرآنی که رهبری انقلاب در سخنان خود با عنوان "شجره خبیثه" برای سعودی ها بکار بردند، تفسیری دقیق و تعریفی عمیق از وضعیت و رفتار سیاسی این روزهای عربستان سعودی است.
بی تردید باید گفت "شجره خبیثه" واژه ارزشمندی است که آگاهی از مفاهیم و مصداق های درونی آن ، می تواند عمق نآآرامی، ناپاکی و رفتارهای نابخردانه سعودی را نشان دهد. در اینجا نگارنده هیچ تلاش و نیتی برای تفسیر این آیه ندارد اما به یقین ، با توضیح معنا و تلاش می شود تا از آن بعنوان یک عنصر تبیین کننده در تحلیل چرایی اشاره به شجره خبیثه بهره گرفت. چرا که شناخت مصداق های این مفهوم عنصری مهم در تحلیل و بررسی رویکرد آن بشمار می رود.
در آغاز نوشتار باید گفت که قران پیش از اشاره به کلمه خبیثه به کلمه طیبه ( کلمه پاک ) اشاره می کند و هر دو را( کلمه) به درختی تشبیه می کند که هر کدام ویژگی های خود را دارد. زیبایی این واژه زمانی بیشتر می شود که درک کنیم منظور از "کلمه" در هر دو واژه (کلمه خبیثه و کلمه طیبه) یک صف بندی و اردوگاه است . اردوگاه پاکی و حق در برابر اردوگاه شرک.أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ( آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرد که ریشه آن در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟
وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الارْضِ مَالَهَا مِنْ قَرَارٍ.
شجره خبیثه ، تشبیهی برای کلمه خبیثه ( ناپاک )است که خداوند کلمه ناپاک را به درخت ناپاک تشبیه کرد که هیچ ثباتی ندارد و از ریشه از زمین کنده شده است .نکته مهم همان صف آرایی اردوگاه شرک و حق است که در این ایه با واژه های قابل درک بیشتری مطرح شده است. به راستی کدام واژه را می توان توانمند تر از " شجره خبیثه برای اشاره به ذات ناپاک سعودی و رفتارهای سیاسی و ویژگی های پادشاهان آن دانست .
عربستان سعودی هیچ ثبات و آرامش سیاسی ندارد. یک ساختار پادشاهی فرتوت و بی ریشه است که نفت ، تنها عنصر تضمین حیات سیاسی و پایداری آن را تشکیل می دهد . آنچه که 60 سال است با عنوان امنیت در ازای نفت ، توانسته است پادشاهان سعودی را ماندگاری موقتی بخشد.
شکست و درماندگی سیاست های ریاض در یمن و بحرین نمونه همین بی ثباتی است. نگرانی از گسترش انقلاب های عربی و اردوگاه طیبه، آنان را در تصمیم گیری های سیاسی سرگردان و شتاب زده کرد و بدون داشتن فهم و درک از شرایط منطقه و ارزیابی مناسب از رویدادهای بیداری اسلامی به تقابل با انقلاب های اسلامی منطقه روی آوردند.بیشترین نگرانی سعودی ها ، قدرت گرفتن محور مقاومت با تکیه به آموزه های اسلام واقعی در برابر مدل دروغین اسلام وهابیت است، بویژه اینکه ضلع دیگری از این محور در کنار مرزهای وهابیت با قدرت در حال شکل گیری است .
سعودی ها امروز تمام توان خود را برای به نتیجه نرسیدن انقلاب های عربی بکار گرفتند که در هر کشوری با توجه به حوزه نفوذ خود و نیز نیازهای آمریکا رفتار کردند . لشکرکشی به بحرین و جنایت جنگی در یمن ، حمایت های سیاسی و مالی و اعتقادی از داعش در سوریه و عراق ، مدیریت تروریست ها در تونس ، مصر و رشوه به جریان های سیاسی لبنان ( مخالف مقاومت ) که همه با تکیه به عنصر نفت و حمایت آمریکایی ها انجام گرفت از اقداماتی است که آنان برای احیای نقش از دست رفته خود و تاثیرگذاری بر رویدادهای منطقه و نیز جلب نظر آمریکایی ها انجام دادند. آنان با استفاده از برگه داعش تلاش می کنند تا نقش ، تاثیرگذاری و بازی گری خود در تحولات منطقه را برای امریکایی ها ثابت کنند.اما همچنان این درخت ناپاک با دخالت در هررویداد منطقه ای به ریشه کن شدن خود کمک می کند و بی ثبات تر خواهد شد . و در حالی که اردوگاه مقاومت همچون کلمه طیبه ای پایدار خواهد ماند که ریشه آن در زمین ثابت است و شاخه های آن در آسمان پراکنده خواهد بود و هرزمان به اراده پرودرگار ثمره و میوه خود را خواهد داد .