23 سال از شهادت دکتر فتحی شقاقی گذشت

امروز جمعه مصادف با بیست و سومین سالگرد شهادت دکتر «فتحی ابراهیم شقاقی» موسس و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین در 26 اکتبر 1995 است، شخصیتی بزرگ که شعار مقاومت علیه اشغالگران را زنده کرد و بر وحدت اسلامی و مجد جهان اسلام تاکید داشت.      «فتحی ابراهیم عبدالعزیز الشقاقی» سه سال پس از شکست 1948 اعراب در برابر رژیم صهیونیستی در اردوگاه رفح واقع در نوار غزه، چشم به جهان گشود. خانواده او را می توان خانواده ای فقیر و متدین دانست. پدرش یک کارگر بود که در عین حال امام جماعت دهکده - زرنوقه- نیز به شمار می آمد. وی فعالیتهای سیاسی خود را پس از شکست اعراب در جنگ ژوئن 1967 شدت بخشید و در آن برهه با توجه به اوج گیری گرایشات ناصریسم، وی تحت تأثیر این گرایشات قرار گرفت و به جمال عبدالناصر به عنوان یک شخصیت و یک رهبر عرب علاقمند شد. وی در سال 1966 با همکاری چند تن از دوستانش یک تشکل سیاسی را در چارچوب اندیشه های ناصریسم به وجود آورد. اما دیری نپایید که این تشکل در اثر مشکلات و موانع موجود بر سر راه فعالیت آن منحل گردید.   شکست 1967 میلادی، تحول عمیقی را در نگرش فتحی شقاقی به وجود آورد. وی در این رابطه می نویسد: این شکست مسیر حرکت جوانی را که خواستار آزادی و بازگشت به وطن اشغالی اش بود ، تغییر داد، زیرا برای من قابل تحمل نبود که شخصیتی چون عبدالناصر شکست بخورد. در همان زمان (1967) یکی از دوستان وی کتاب «نشانه های راه» از شهید سید قطب در اختیار او گذاشت و این کتاب در واقع پایه و مایة تأسیس جنبش جهاد اسلامی شد.   وی در سال 1968 در دانشگاه بیرزیت در کرانه باختری پذیرفته شد و پس از دو سال تحصیل به عنوان معلم ریاضیات عازم یک مدرسه در بیت المقدس شد. شقاقی در طی این دوران با وجود  حساسیت شدید و تنش میان نیروهای داخلی فلسطین، با برخی از گروهها و نیروهای ملی ارتباط برقرار کرد و در بعضی از فعالیتهای سازمانهای ملی و چپ گرا مشارکت نمود. سپس در سال 1974 برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه الزقازیق مصر شد و موفق گردید دکترای طب اطفال را از این دانشگاه دریافت کند.   حضور فتحی شقاقی در مصر را می توان از پربارترین و مهمترین مراحل سیاسی و فکری زندگی شقاقی به شمار آورد. دوره ایی که از سال 1974 تا 1981- یعنی تاریخ اخراجش از مصر- به درازا کشید. در دانشگاه الزقازیق بود که نخستین نطفه یک جنبش واقعگرای اسلامی منعقد گردید و نخستین هسته های این سازمان متشکل از برخی دانشجویان جوان فلسطینی این دانشگاه به رهبری او شکل گرفت و بعدها این هسته به قلب فلسطین انتقال یافت تا هسته اولیه سازمان جهاد اسلامی در داخل فلسطین شود.   علاوه بر این شقاقی در همین دوران و دقیقاً در تاریخ (16/2/1979) کتاب «خمینی، راه حل اسلامی و جایگزین» را منتشر نمود که اولین کتاب منتشره در سطح جهان در مورد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به زبان عربی بود که به دنبال انتشار این کتاب، وی مدتی نیز زندانی شد.   شقاقی به دلیل فعالیتهای اسلامی - سیاسی تحت پیگرد قرار گرفت و سرانجام به جرم بنیانگذاری جنبش جهاد اسلامی (1980) پس از تحمل چند ماه زندان از خاک مصر اخراج شد.   شقاقی بلافاصله پس از بازگشت به فلسطین در نوامبر 1981 به تأسیس هسته های سازمان جهاد اسلامی در سرتاسر اراضی اشغالی و به خصوص در غزه و کرانه باختری پرداخت و همزمان برای آموزش و تربیت کادرهای جدیدی برای جنبش و ساختن نیروی نظامی و عقیدتی آن اقدام نمود تا اینکه سرانجام فعالیتهای سیاسی وی توجه نیروهای اشغالگر صهیونیستی را جلب نمود. شقاقی که در آن هنگام در بیمارستان ویکتوریا در بیت المقدس کار می کرد به مدت 11 ماه در سال 1983 به اتهام تشکیل سازمان جهاد اسلامی زندانی شد و در سال 1986 به اتهام تحریک مردم بر علیه رژیم صهیونیستی و انتقال اسلحه به غزه، به چهار سال زندان و پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد. زمانی که رژیم صهیونیستی متوجه شد که شقاقی از درون زندان نیز فلسطینیان را رهبری می کند، وی را به همراه برخی از دوستانش - پیش از پایان محکومیتشان- در تاریخ (1/8/1988) به جنوب لبنان تبعید نمودند.   شایان ذکر است که «اسحاق رابین» وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی خود شخصاً دستور اخراج شقاقی از فلسطین را صادر نموده بود.   وی در سال 1995 با گذرنامه جعلی با نام «ابراهیم شاویش» به لیبی رفت تا پیرامون وضعیت آوارگان فلسطینی در مرزهای لیبی و مصر با سرهنگ قذافی رهبر این کشور دیدار کند. اما به دلیل تحریم هوایی لیبی، وی مجبور شد با کشتی به مالت برود و سرانجام در ساعت یک بعدازظهر پنج شنبه مورخه (26/10/1995) وقتی به هتل (دیپلماتیک جزیره مالت) بازمی گشت توسط عوامل موساد ترور و به شهادت رسید.